موضوع: "مذهبی"

پیام تسلیت شهید محسن فخری زاده

نوشته شده توسط 17ام آذر, 1399

کارکنان، اساتید و طلاب مدرسه خاتم الاوصیاء(عجل الله تعالی فرجه الشریف) #فاضل_آباد استان گلستان در پیامی فاجعه غم انگیز ترور دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و پدر برنامه هسته ای “شهید محسن فخری زاده” را محضر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) و ملت شریف ایران تسلیت گفتند.

بسم رب اشهداء و الصدیقین
شهید فخری زاده سراسر عمر پربرکت خود را در راه پیشرفت دفاعی کشور و عرصه های علمی و فناوری صرف کرده است که هر یک از دستاوردهای وی راهگشای بزرگی برای انقلاب هست.
عناصر تروریست زمانی که متوجه شدند ملت ایران با وجود مردانی همچون شهید فخری زاده و سردار سلیمانی و شهید شهریاری و دیگر شهیدان والامقام این مرز و بوم از تحریم ابایی نداشته، بلکه آن را فرصتی برای رشد و بالندگی و استقلال و بی نیازی در مقابل زورگویان و مستکبرین جهان می دانند، اقدام به حرکت ناجوانمردانه و بزدلانه ترور نمودند و این کار را بارها و بارها در تاریخ انقلاب تکرار کردند.
ولیکن دشمنان باید بدانند وآگاه باشند هر چند جایگزینی مردان آسمانی و پرتلاش همچون شهید فخری زاده با سابقه چند دهه مجاهدت و رشادت در عرصه علم و نوآوری، جبران ناپذیر است اما ایران در درون خود مردانی از این قبیل بسیار دارد و ترور هر یک از این عزیزان درخت تنومند انقلاب را محکم تر از قبل خواهد کرد و ضلالت و پلیدی مستکبرین جهان را آشکارتر از گذشته می کند.
طلاب مدرسه علمیه خاتم الاوصیاء(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) ضمن بیان تداوم راه شهدا خواستار انتقام و مجازات سخت از طراحان و عاملان و حامیان این جنایت بزرگ هستند.

آیین زندگی

نوشته شده توسط 25ام خرداد, 1398

يکي از علماي بزرگ قم که امام جماعت صحن کربلاي آقا ابا عبدالله عليه السلام بودند ميفرمودند پيرمرد مجردی در کربلا بود به نام حاج عباس رشتی که خيلی به امام حسين عليه السلام علاقه داشت. عشق امام حسين عليه السلام او را به کربلا کشيده بود و زندگي خيلی ساده‎ای داشت يک اتاقی هم اجاره کرده بود گاهی کارهای دستی انجام ميداد. مثلا يک چيزی خريد و فروش ميکرد. يک کارش خدمت به مجالس امام حسين عليه السلام بود و آب به عزاداران ميداد.
اين پيرمرد زيلوهای حرم را جمع ميکرد و پهن ميکرد و براي نمازجماعت خيلی هم سرحال و بانشاط بود. روز شهادت يکي از امامان عليهم السلام از خانه بيرون آمدم در بين راه يکي از وعاظ کربلا به من گفت حاج عباس رشتی مريض و در حال جان دادن است و در کربلا غريب است اگر ميشود از ايشان عيادتی داشته باشيد و ما چهار نفر بوديم وارد اتاق شديم ديديم لحاف و تشک و پتوی کهنه‎ای رويش کشيده و يکی از رفقايش هم از او پرستاری ميکند. حاج عباسی که هر وقت ما را ميديد سلام ميکرد دست به سينه ميشد خيلي سر حال بود اما ديديم الان در رختخواب افتاده و در حال جان دادن است ديگر نه ميتواند بنشيند نه ميتواند جواب سلام بدهد. حالش خيلی وخيم و در حال سکرات مرگ است دور بسترش نشستيم و به رفقا گفتم لحظه آخر خيلی مهم است که به چه حالت بميرد عبرت بگيريم به اين واعظ گفتم که الان فرصت خوبی است تا يک روضه برای امام حسين عليه السلام بخوانيم. واعظ گفت چشم و شروع کرد: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ هنگام روضه خواندن همه با چشم خود ديديم حاج عباس پتو را کنار زد و بلند شد و مودب نشست حالا ما هم داريم با تعجب نگاه ميکنيم رويش را به طرف راست چرخاند و شروع به گريه کرد و گفت السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قربان قدمهايتان من پيرغلام چه لياقتی داشتم که به عيادت من بياييد السَّلامُ عَلَيْكَ يا امِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ همين طور سلام داد تا رسيد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف به آقا هم سلام داد گفت قربانتان بروم من کجا عيادت شما و از همه تشکرکرد و بعد دراز کشيد مثل اينکه صد سال است که مرده باشد نه قلبش کار ميکند نه نبضش کار ميکند و به رحمت خدا رفت. بعد از اينکه به رحمت خدا رفت من به رفيقش گفتم اين پير غلام امام حسين عليه السلام بوده امام حسين عليه السلام به او نظر کرده و قبولش کرده است چهارده معصوم عليهم السلام به ديدارش آمده است. بايد مثل يک مرجع تقليد تشييع جنازه اش کنيم.
گفت ما آمديم به منزل به وعاظ گفتيم که بالا منبر بگوييد به علمای نجف گفتيم که درستان را تعطيل بکنيد به بازاريها گفتيم بازار را ببنديد به هيئتيها گفتيم که فردا بايد يک دسته‎ای مثل عاشورا برای يک عاشق امام حسين عليه السلام راه بندازيد ميگفت کربلا يک حالت عجيبی پيدا کرده بود هيئتها مي آمدند به سروسينهاشان ميزدند چون براي همه جريانش را گفته بوديم. يا حسين يا حسين ميگفتند گريه ميکردند براي يک غلام غريب امام حسين عليه السلام غوغا شد.

در حوزه هم براي حاج عباس مجلس ختم گرفتيم. يک آيت اللهي در کربلا بود به نام آيت الله سيبويه عموی آيت الله سيبويه‎ای که در زمان ما بودند پيرمردی بود حدود نود سال ايشان هم در مجلس ختم شرکت کرد. به من فرمودند که منبر ختم اين آقا را من ميروم، همه تعجب کردند. ايشان عصازنان آمدند در پله اول منبر نشستند بعد از قرائت قرآن گفت که مردم ميدانيد که من اهل منبر و سخنراني نيستم ولي آمده ام جريانی از حاج عباس رشتی که برايتان بگويم. گفت که وقتی فلانی به من زنگ زد و گفت من در موقع جان دادن کنار بسترش بودم و چهارده معصوم به ديدنش آمدند؛ وقتی تلفن را قطع کردم خيلی گريه کردم دلم شکست که من اينقدر در حوزه بودم در حرم آقا امام جماعت بودم نکند من را قبول نکرده باشند من به حال خودم گريه کردم خسته شدم خوابم برد خواب ديدم حاج عباس در باغی از باغهای بهشت است خيلی سرحال و خوشحال جوان و زيبا. گفتم حاج عباس چطوری! گفت وقتی که من را در قبر گذاشتيد قبر من وسيع و باز شد نورانی شد ديدم آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام تشريف آوردند فرمود تو غلام من بودی من را آورد در اين باغي که ميبيني از باغهای برزخی است اين باغ را به من مرحمت کردند. فرمودند حاج عباس همين جا باش در قيامت هم ميآيم تو را ميبرم در بهشت کنار خودم قرار ميدهم. بعد گفت آقاي سيبويه برو به مردم بگو هر چه هست در خانه سيدالشهدا عليه السلام است. جای ديگر خبری نيست کل الخير في باب الحسين هر خيری است در خانه امام حسين عليه السلام است

حق مردم

نوشته شده توسط 22ام خرداد, 1398

 

?✂️#حق_مردم✂️?

خیاط انگشتش را با آب دهان خیس کرد و به اتوی زغالی زد، اتو سرد شده بود، صدا زد:
_ محمود جان ! بابا ! این اتو یخ کرده ، ببر بیرون زغال تازه توش بریز.
_ چشم آقا جون!
می خواهد بیرون ببرد که یک مشتری پارچه به دست ، در آستانه در ظاهر میشود…
_ سلام حاج شیخ!
_ سلام علیکم و رحمة الله! بفرمایید آقاجون!
حتما نشانی دکان شیخ رجبعلی را از کسی گرفته بود تا مثل خیلی ها به بهانه ی دوختن لباس ،این مرد با خدا را از نزدیک ببیند.
همه دوست داشتند بدانند که او چه کار خاصی انجام میدهد؟
شیخ اهل کارهای زاهدانه عجیب و غریب نبود و مثل بقیه مردم زندگی میکرد فقط…
فقط هرگز گناه نمیکرد…
و#حق_خدا_و_مردم_را_زیر_پا_نمیگذاشت
#حق_خدا_و_مردم_را_زیر_پا_نمیگذاشت
#حق_خدا_و_مردم_را_زیر_پا_نمیگذاشت

_حاج شیخ اگه زحمتی نیست میخوام با این پارچه برام یه شلوار بدوزید
_ به روی چشم آقا جون!…
…مرد تشکر کرد و گفت فردا عصر می آید تا شلوار را ببرد…
فردا عصر⬅️
مرد سلام کرد و وارد شد.
شیخ از توی قفسه پشت سرش شلوار را که تا کرده بود برداشت و گفت :
_ ببرید منزل با خیال راحت امتحان کنید اگه اشکالی داشت من درخدمتم.
مرد تشکر کرد پول را داد… اما پیدا بود هنوز به دنبال پندی و نکته ای می گردد…

بهر حال مرد خداحافظی کرد و رفت.
هنوز چند قدمی دور نشده بود که دید شیخ دوان دوان به سوی او می آید و او را صدا می زند:
_ ببخشید آقا جون! این پنج قرونی رو باید برگردونم!
_چرا؟؟!!
_ من فکر می کردم دوخت این شلوار وقت بیشتری از من بگیره؛ ولی اون قدرها هم وقت نگرفت.
⏪این خصلت شیخ بود که مزد کارش را به اندازه ی وقتی که صرف آن کرده بود میگرفت⏩
مرد با تعجب اسکناس پنج ریالی را گرفت. شیخ خداحافظی کرد و برگشت.
اما مرد هنوز هاج و واج او را از پشت سر تماشا میکرد…
حالا او پند خود را گرفته بود✔️


#کیمیای_محبت ص 26
#شیخ_رجبعلی_خیاط
#ابوالفضل_هادی_منش

 

خدایا ما یاغی نیستیم

نوشته شده توسط 22ام خرداد, 1398

✨﷽✨
روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضو گرفتن بودند که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد…
با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می‌گرفت و همه آداب و ادعیه‌ی وضو را بجا می‌آورد؛ قبل از اینکه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود…! به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: «چه کار می‌کردی؟!» گفت: «هیچ!» فرمود: «تو هیچ کار نمی‌کردی؟!» گفت: «نه!» می‌دانست که اگر بگوید نماز می‌خواندم، کار بیخ پیدا می‌کند!!!
آقا فرمود: «مگر تو نماز نمی‌خواندی؟» گفت: «نه!» آخوند فرمود: «من خودم دیدم داشتی نماز می‌خواندی…!». گفت: «نه آقا اشتباه دیدید!» سؤال کردند: «پس چه کار می‌کردی؟» گفت: «فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!» این جمله در مرحوم آخوند خیلی تأثیر گذاشت. تا مدت‌ها هر وقت از احوال آخوند می‌پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود: «من یاغی نیستم!»
? خدایا ما خودمون هم می‌دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم. نماز و روزه‌مان اصلاً جایی دستش بند نیست! فقط اومدیم بگیم که: «خدایا ما یاغی نیستیم. بنده‌ایم. اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده. لطفا همین جمله را از ما قبول کن…»


@zeinabion.bsj

برادران پیامبراکرم (ص) در آخرالزمان چه کسانی هستند؟

نوشته شده توسط 21ام فروردین, 1397

روزی رسول خدا صلوات‌الله علیه و آله در بین جمعی از اصحاب خود، دوبار فرمودند: «خدایا دیدار برادرانم را نصیبم کن.» اصحابی که دور حضرت بودند، گفتند: ای رسول خدا، آیا ما برادران شما نیستیم؟ حضرت فرمودند: خیر، شما یاران من هستید؛ و برادران من قومی هستند که در آخرالزمان به من ایمان می آورند در حالی که مرا ندیده اند. خدا اسامی آنها و پدران آنها را قبل از آنکه آنها را از صلب پدرانشان و رحم مادرانشان خارج نماید، به من آموخته است. آنها کسانی هستند که پایداریشان بر دین خود، از راه رونده‌ی برخار مغیلان و از نگهدارنده‌ی آتش سوزان در دست بیشتر است. آنها در ظلمات، چراغ های هدایت‌اند و خداوند آنها را از هر فتنه‌ای در زمین پر از ظلمت نجات می دهد.

مومن و مسلمان کیست؟

نوشته شده توسط 7ام شهریور, 1396

 

سلیمان بن خالد می گوید:روزی امام باقر (ع)از من پرسیدند:ای سلیمان آیا می دانی مسلمان کیست؟گفتم :شما بهتر می دانید.

فرمودند:مسلمان کسی است که مسلمان از دست و زبان او در امان باشند.سپس فرمودند:آیا می دانی مومن کیست؟عرض کرد م:شما داناترید.

فرمودند:همانا مومن کسی است که مسلمانان مال و جانشان را به او بسپارید.

سپس فرمودند:بر مسلمان حرام است که به مسلمان دیگری ستم کند یا او را در گرفتاری تنها گذارد و از خود براند به طوری که در رنج افتد.همانا مومن از کوه سخت تر است،چرا که اگر از کوه گرفته شود،کم گردد (بر اثرعوامل  طبیعی)ولی از دین مومن چیزی برگرفته نشود تا کاسته گردد.امام باقر(ع)از علی (ع)نقل کرده است که فرمودند:شیعیان ما کسانی اند که در دوستی ما به یکدیگر بخشش  کنند و مهر ما را یکدیگر را دوست دارند و برای زنده داشتن امر ما از هم دیدن کنند،کسانی هستند که اگر خشمگین شوند ،ستم نکنند و اگر خرسند و راضی باشند،از حد بیرون نروند و برای همسایگان مایه ی برکت باشند

اعمال شب عید قربان

نوشته شده توسط 7ام شهریور, 1396

  شب دهم: از شب هاى پربركت و از چهار شبى است كه شب زنده دارى در آنها مستحبّ است و درهاى آسمان در اين شب باز است، و زيارت حضرت سيّد الشهدا عليه السّلام، و دعاى «يا دائم الفضل على البريّة» كه در اعمال شب جمعه گذشت در اين شب مستحبّ است.
روز دهم: روز عيد قربان است كه بسيار شريف است، و اعمال آن چند چيز است: اوّل: غسل، كه در اين روز مستحبّ مؤكدّ است، و بعضى از علما آن را واجب دانسته اند.
دوّم: نماز عيد، به همان صورت كه در عيد فطر ذكر شد، اما در اين روز، مستحبّ است پس از نماز از گوشت قربانى افطار شود.
سوم: خواندن دعاهايى كه پيش از نماز عيد و بعد از آن وارد شده، و آن دعاها در كتاب «اقبال» آمده و شايد بهترين دعاهاى اين روز، دعاى چهل وهشتم صحيفه كامله سجاديه باشد، كه اوّل آن: «اللّهمّ هذا يوم مبارك» است، و دعاى چهل وششم: «يا من يرحم من لا يرحمه العباد» را نيز بخواند.
چهارم: خواندن دعاى ندبه است، كه بعد از اين ان شاء اللّه خواهد آمد.
پنجم: قربانى كردن است كه مستحبّ مؤكدّ میباشد.
ششم: خواندن تكبيرات است براى كسیكه در منى باشد، در پى پانزده نماز كه نخستين آنها نماز ظهر روز عيد است، و آخر آنها نماز صبح روز سيزدهم، و كسانیكه در سايز شهرها هستند، پس از ده نماز، از نماز ظهر عيد تا صبح دوازدهم بخوانند، و تكبيرات بر وفق روايت صحيح كتاب «كافى» اين است:
اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَبْلانَا .
خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، معبودى جز خدا نيست، خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، تنها براى اوست سپاس، خدا بزرگتر است، بر آنچه ما را هدايت فرمود، خدا بزرگتر است بر آنچه به ما روزى داد از چهارپايان بى زبان و سپاس خداى را بر آنچه ما را آزمود.
و مستحب است تكرار اين تكبيرات به دنبال نمازها به قدر امكان، و خواندن آن پس از نمازهاى مستحبّ.

 

فضائل حضرت ام البنین(س)

نوشته شده توسط 21ام اسفند, 1395

 

1. همسری مولا علی علیه السلام
یکی از فضائل حضرت ام البنین(س) لیاقت همسری با مولا امیر المومنین علیه السلام است. بعد از شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، علی (علیه السلام) به عقیل فرمود: زنی را برایم پیدا کن که از خانواده ای نجیب و شجاع باشد. برایم فرزندی شجاع و قهرمان بیاورد تا سالار شهیدان را در کربلا یاری کند. عقیل گفت: با فاطمه دختر حزام کلبی ازدواج کن که در میان عرب شجاع تر از پدرانش وجود ندارد.

 

2. فداکاری نسبت به اهل بیت پیامبر علیهم السلام
به جز حضرت ام البنین(س)، این بانوی پاک، تاریخ کسی را به یاد ندارد که فرزندان هووی خود را بر فرزندان خود مقدم بدارد. حضرت ام البنین(س) توجه به اولاد پیامبر را فریضه ای دینی می شمرد؛ زیرا خداوند در کتابش به محبت خاندان رسول الله امر کرده است. ام البنین این عظمت را درک کرده بود لذا حق آنان را ادا کرد. «شهید» از بزرگان فقه امامیه می گوید: ام البنین از زنان با فضیلت و عارف به حق اهل بیت علیهم السلام بود.

 

حضرت ام البنین(س) محبتی خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستی آنان کرده بود. آنان نیز برای او جایگاهی والا قائل بودند. زینب کبرا پس از رسیدن به مدینه به دیدار حضرت ام البنین(س) رفت و شهادت چهار فرزندش را به او تسلیت گفت و همچنین در اعیاد برای عرض تسلیت نزد او می رفت. رفتن نواده ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، شریک نهضت حسینی و قلب تپنده ی قیام حسین (علیه السلام), زینب کبرا، نزد ام البنین و تسلیت گفتن فرزندان برومندش، نشان دهنده ی منزلت والای ام البنین نزد اهل بیت (علیهم اسلام) است.

 

3. ولایت مداری حضرت ام البنین(س)
زمانی که بشیر از کربلا برگشت و اخبار کربلا را آورد خدمت حضرت ام البنین(س) رسید. خبر شهادت فرزندانش را یکی یکی به او می داد. ام البنین هر بار می گفت: از حسین چه خبر؟ فرزندانم و هر آنچه زیر آسمان کبود است به فدای حسین. وقتی خبر شهادت امام حسین علیه السلام را شنید با آهی سوزان گفت: بشیر با این خبر بندهای دلم را پاره کردی.  این اوج معرفت و ولایت مداری حضرت ام البنین(س) نسبت به امام زمانش را نشان می دهد.

 

حضرت ام البنین(س) دارای فضائلی همچون صبر، ولایت مداری و فداکاری بود

 

4. شاعری فصیح و اهل فضل و دانش
زمانی که زنان به خاطر سوگ فرزندانش به حضرت ام البنین(س) تسلیت می گفتند، در جواب آنها در قالب شعر این چنین سرود: که ای زنان مدینه دیگر مرا ام البنین نخوانید که با این نام مرا به یاد شیران بیشه ی شجاعت می اندازید. مرا فرزندانی بود که به خاطر آنها مرا مادر پسران می گفتند ولی اکنون دیگر برای من فرزندانی نیست.

 

از ویژگی های مهم اشعار حضرت ام البنین(س)، توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسل های آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدار کند.

 

5. پرورش دهنده ی پرچمدار کربلا
سِمَتِ مادری، برای شخصیتی همچون عباس بن علی که پرچمدار صحرای سوزان کربلا بود، افتخارِ بزرگی است که نصیب بانوی شایسته ای همچون ام البنین شده است. فرزندی همچون ابوالفضل العباس باید در دامان مادری پاک طینت و نیکو سیرت پرورش یافته باشد که چنان رشادت ها و شجاعت های بی نظیری را از خود بر جای گذارد که تاریخ همتای او را به خود ندیده یا به ندرت دیده است.

 

6. صبر بی نظیر حضرت ام البنین(س)
مورّخان نوشته اند روزی که امیرالمومنین علیه السلام، عباس را در دامن خود گذاشت آستینش را بالا زد و در حالی که به شدّت می گریست، بازوانش را می بوسید. ام البنین حیرت زده شده از امام پرسید: چرا گریه می کنید؟ حضرت جریان شهادت عباس را در رکاب برادر توضیح دادند. ام البنین هم گریست اما عظمت ایمان خود را نشان داد و با صبر و بردباری خدا را سپاس گفت که فرزندش فدایی سبط گرامی رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) و ریحانه ی او خواهد شد.

 

آنچه بیان شد نمونه ای از فضائل حضرت ام البنین بود. به همین مقدار هم قانع کننده است که لازم باشد انسان در مقابل بانویی اینچنین والا مقام، سرِ تعظیم فرود آورد. حضرت ام البنین (س) در زمان خود یکی بود و بس، اما نمادی شد برای مادران و همسرانِ عصر حاضر تا او را الگویی برای فداکاری ها و رشادت های مادرانه و همسرانه ی خود اختیار کنند.

 

کلام آخر:
حضرت ام البنین(س) بانویی شجاع بود و دارای فضائلی همچون صبر، ولایت مداری، فداکاری و… آنچنان که هم نزد اهل بیت علیهم السلام گرامی بود و هم الگویی شد برای زنان و مادران در طول تاریخ. همانگونه که احترام ام البنین به خاطر رشادت ها، جان فشانی، و دلاور پروی هایش بر ما لازم است، تکریم و احترام کسانی که فرزندانی رشید در دامن خود پرورش داده و تقدیم اسلام کردند نیز لازم و ضروریست.

 

ریسمان الهی

نوشته شده توسط 16ام شهریور, 1395

عید فطر از نظر مقام معظم رهبری

نوشته شده توسط 14ام تیر, 1395


مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای، درباره اهمیت والای عید سعید فطر فرمودند: «خدای متعال مراسم باعظمت این ماه را این گونه مقرر فرموده است که به آسانی و سادگی پایان نپذیرد. در پایان این ماه که ماه عبادت است، روزی را قرار داده است که روز عید باشد، روز اجتماع باشد، روز بزرگی باشد. برادران مسلمان به هم تهنیت بگویند. موفقیت های ماه رمضان را قدر بدانند. میان خود و خدا محاسبه کنند و آنچه راکه در این ماه شریف، ذخیره آنها شده است، برای خودشان حفظ کنند. آن روز، روز عید فطر است. روز عید فطر هم اگر چه عید است، اما روز عبادت و توسل و تذکر و تقرب به خداست. با نماز شروع می شود و با دعا و توسل و ذکر پایان می پذیرد. این روز را قدر بدانید. ذخیره تقوا را مغتنم بشماری و عید فطر را بزرگ بدانید

عاقبت پنج گناه از منظر امام باقر (ع)

نوشته شده توسط 9ام تیر, 1395

چرا امامان معصوم ما دقیقاً مشخص نکرده‌اند کدام شب، شب قدر است؟

نوشته شده توسط 5ام تیر, 1395

 همین سؤال از ائمه(ع) پرسیده شده است. آنها در مواضع مختلف نکات متعددی را بیان فرموده‌اند. از مجموع آیات و روایات به دست می‌آید ائمه(ع) می‌دانستند که شب قدر کدام یک از شب‌ها است، لیکن به دلایل مختلف از تعیین آن به شکل دقیق خودداری کرده‌اند.
از جمله از روایات استفاده می‌شود که:
1ـ‌ به لحاظ لزوم کسب آمادگی بیشتر به جای مشخص کردن یک شب، آن را در‌هاله‌ای از ابهام بین یکی از سه شب قرار دادند که در هر سه شب به احتمال این که هر یک از آنها شب قدر است انسان خدا را عبادت کند و با شب زنده‌داری آن شب‌ها بیشتر از برکات و رحمت الهی برخوردار شود و آمادگی بیشتری برای ارتباط با خدا پیدا کند. در روایت آمده است: «این قدر تنبلی نکنید، (عبادت در) دو سه شب بسیار راحت است. به جای این که دقیقاً دنبال شب قدر باشید به دنبال همت بیشتر باشید که در این دو سه شب بیشتر فیض ببرید».(1)
2ـ به لحاظ این که یکی از شب‌ها شب قدر است و آن دو شب دیگر گرچه شب قدر نیست اما برخی از مقدمات شب قدر در آنها صورت می‌گیرد، از ائمه(ع) روایت شده است که در شب نوزدهم ماه رمضان کارها، اندازه‌گیری و تقدیر می‌شود و در شب بیست و یکم و بیست و سوم امضای نهایی می‌شود.(2)
3ـ به لحاظ عظمت این شب، تعمدا آن را در‌هاله‌ای از تردید و ابهام قرار دادند تا راهیان کوی دوست بدانند برای دستیابی به این گوهر پر بها باید زحمات بیشتری را متحمل شوند و به آسانی نمی‌توانند به آن دست یابند.
4ـ در شب‌های مختلف قرار داده شد تا اگر احیاناً کسی موفق به درک یک شب نشد، نا امید از رحمت خدا نشود و آن را در شب‌های بعد تدارک کند، یا این که اگر به دلیل مسافرت یا بیماری یا هر علت دیگر موفق به شب زنده‌داری در شبی خاص نشود، ناامید نشده و در دو شب دیگر بتواند ثواب عظیم شب زنده‌داری را دریابد.

یا علی

نوشته شده توسط 2ام تیر, 1395

انواع خواب

نوشته شده توسط 30ام خرداد, 1395

رسول اعظم حضرت محمد (ص) با تقسیم بندی خواب در اوقات مختلف روز و نامگذاری آن به انواع مختلف، خوابیدن در برخی اوقات روز را نهی کرده اند.

ایشان می فرمایند:

خواب بر هفت قسم است:

1- خواب غفلت:و آن خوابیدن در مجلس ذکر است

2- خواب شقاوت :و آن خوابیدن در وقت صبح است

3- خواب عقوبت:و آن خواب در وقت نماز است

4- خواب لعنت:و آن خوابی است بعد از نماز صبح(در حالی که هنوز آفتاب طلوع نکرده است)

5- خواب راحت:آن خوابی است در وسط روز

6- خواب رخصت :و آن خوابی است که بعد از نماز عشاء باشد

7- خواب حسرت:و آن خواب در شب جمعه است(مواعظ العددیه ص321)

زمان های مناسب و نامناسب خواب

آیت الله بهجت(ره):
در تعبّدیات کوه کندن (کار دشوار طاقت فرسا) از ما نخواسته اند،سخت ترینش نماز شب است
که در حقیقت، تعیین وقت خواب است نه بی خوابی.بلکه نیم ساعت زودتر بخواب تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی.
زمان مناسب و نامناسب خواب/آداب خواب در آیات و روایات
زمان های نامناسب خواب

خواب سحر: سحراز حدود یک ساعت و نیم قبل از اذان صبح شروع می‌شود و با اذان صبح به پایان می‌رسد. بیدار ماندن در این زمان، علاوه بر فواید طبی بر جسم انسان، تاثیرات زیادی بر رشد روحی و معنوی او دارد؛ تاجایی‌ که تمام عرفا وبزرگان، رشد عقلانی و روحانی خود را حاصل بیداری و مناجات در این زمان می‌دانند.
امام علی علیه‌السلام: خوابیدن قبل از نماز صبح، پریشانی و فقر می‌آورد. به گفته یکی از حکما تمام موجودات زنده (به غیر از سگ که بیدار بوده و تا صبح نگهبانی می‌دهد) در این ساعت از شبانه‌روز بیدارند.
امام باقر علیه‌السلام: “بر حذر باش از خواب بین نماز شب و نماز صبح.”
در روایات نیز خواص زیادی برای برخاستن در این ساعات و اقامه نماز شب هم‌چون زیبایی صورت، نورانیت چهره و … آمده است.
امام رضا علیه‌السلام: خودت را عادت بده که ساعتی از شب را برخیزی.
قرآن کریم می‌فرماید: “.. شب را به جز کمی از آن به پا خیز و … بیداری در این زمان است که موجب افزایش توان انسان برای فعالیت روزانه می گردد)سوره مزمل آیات 1 الی 7(
ازمنظر علم نیز، وقتی پس از نیمه شب می‌خوابید، ظاهر بدن سرد و دمای محیط هم سرد است و سردی خیلی زیاد می‌شود.بنابراین برخواستن از خواب پس از نیمه شب برای رفع این سردی مفید بوده و موجب تعدیل دمای بدن می‌گردد. هم‌چنین آن ساعات، زمان سکوت و آرامش است که در دیگر زمان‌ها نمی‌توان این آرامش را یافت

خواب عیلوله: فاصله زمانی بین اذان صبح و طلوع خورشید را بین‌الطلوعین و خواب در این زمان را عیلوله می‌نامند. عیلوله از ماده ((علل)) و به معنای مرض است؛ زیرا خواب در این زمان بیماری زاست.
امام صادق علیه‌السلام: “خواب بامداد، شوم و مانع روزی است. چهره را زشت و رنگ را زرد می‌گرداند، پس مبادا در این زمان بخوابید.”
این زمان، زمان نزول فرشتگان است و هر کس در این زمان بخوابد، از دریافت رزق کامل خود و برکات معنوی آن محروم خواهد شد.
امام سجاد علیه‌السلام به ابو حمزه ثمالی فرمودند: “قبل از طلوع آفتاب نخواب که من این کار را از تو نمی‌پسندم؛ زیرا حق تعالی روزی بندگان خود را در این زمان قسمت می‌کند و هر که این ساعت را خواب باشد، از روزی محروم می‌گردد

خواب فیلوله: خواب ضعف و سستی است و به خواب بعد از روز (بعد از طلوع خورشید) گفته می‌شود.
امام باقر علیه‌السلام: خواب اول روز بی‌عقلی است؛ زیرا موجب سردی بدن می‌شود؛ لذا فرد در طول روز کسل است و شور و نشاط کافی جهت انجام فعالیتهای روزانه خود ندارد. همان بحرانی که نسل‌های امروزی در اثر بی‌توجهی به این دستورات طبی وروان‌شناسی اسلام گرفتار آن شده‌اند.

خواب غیلوله: خوابیدن حدود نیم ساعت قبل از غروب را غیلوله می‌گویند. این خواب موجب هلاکت انسان می‌شود.
امام باقر علیه‌السلام: خواب بعد از عصر حماقت است.
خواب بین‌العشائین: خواب از اذان مغرب تا زمان عشاء (دو ساعت بعد از اذان مغرب) مناسب نیست.
امام باقر علیه‌السلام: خواب بین نماز مغرب و عشاء انسان را از رزق محروم می‌کند.
امیرالمومنین علیه‌السلام: خوابیدن قبل از نماز عشاء پریشانی و فقرمی‌آورد چون باقی‌مانده رزق هر فرد از بین الطلو عین در این زمان پخش می‌شود.

شب‌های خاص: در احادیث معصومین تاکید زیادی بر بیداری واحیاء شب‌های خاصی مانند شب نیمه شعبان، لیالی قدر و … شده است

صفحات: 1· 2

پرسشنامه مهدوی استاد بروجردی

نوشته شده توسط 26ام خرداد, 1395

شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام)

نوشته شده توسط 14ام اردیبهشت, 1395

شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام)

تقویم، روی سیاه ‏ترین برگه‏ های خود ورق می‏ خورد و به هزار و چهار صد سال پیش بر می‏ گردد؛ به شبی که غم، به شب‏ نشینی کوچه‏ های تاریک کاظمین آمده است.

شب، خجالت زده از لابلای انگشتان سیاهی، در خاک‏ها فرو می‏چکید. خورشید، خودش را پشت غروب‏ ها و کوه‏ ها پنهان کرده است؛ گویی این که در خیابان ها مرگ پاشیده باشند!

مرگ در قالب تعارف خرما تقدیم امام موسی کاظم علیه ‏السلام می‏شود .

یک لقمه دیگر از این خرما و ریحان میل کن، اگرچه به زهر آغشته شده باشد!

… و چقدر هارون به دست‏ های سیاه و جنایت وحشیانه خودش افتخار می‏کرد!

افتخار به شکستن حریم حرمت ائمه!

افتخار به خانه‏ نشین کردن عدالت و زمین گیر کردن ساقه‏ های پیچک‏ های عاشق!

ای کاش طاق‏ های آسمان می‏شکست و باران بلا بر زمین نازل می‏شد و این اتفاق ناگوار نمی‏ افتاد!

چشم‏ هایت که به گنبد طلایش می‏افتد، بی ‏اختیار اشک به شب‏ نشینی چشم‏ هایت می‏ آید!

«السلام علیک یا عَلَم الدین و التّقوی

السلام علیک یا خازن علم النبیین

السلام علیک یا نائب الاوصیاء السابقین

السلام علیک یا مولی موسی بن جعفر و رحمة‏اللّه و برکاته»

خداحافظ ای دست‏های پاک عبادت!

خداحافظ ای پیشانی پینه بسته از تهجد شبانه!

خداحافظ ای نور خدا در تاریکی‏ های زمین!

خداحافظ ای درهای رحمت الهی، از دست‏های شما جاری بر روی خاک!

خداحافظ ای معدن انوار علم و وارث سکینه نیاکان پاک!

خداحافظ ای کوچه ‏های غریبه کاظمین!

خداحافظ ای سال‏ها زندان، سال‏ها غل و زنجیر!

خداحافظ ای سال‏ها انتظار!

بگذار و بگذر؛ خشت خشت دیوارهای تاریک زندان را و لحظه لحظه تنهایی‏ ات را!

بگذار و بگذر؛ تمام دلتنگی‏ ها و بی‏ کسی‏ هایت را!

بگذر از این شهر که مردم قدر تو را نمی‏ دانند و خورشید عالم تاب را بر بالای سرشان نمی‏ بینند!

روزی پاکیزه

نوشته شده توسط 20ام بهمن, 1394


اگرچه معنای رزق ،روشن است و هر موجودی به درک فطری خود ، با آن آشناست ولی در اینجا به نکته هایی چند درباره “رزق” و ” رزق طیب” به اجمال اشاره می کنیم:
1-از موارد کاربرد واژه رزق ، بر می آید که در معنای آن ، نوعی بخشش و عطا نهفته است مانند آنکه می گویید : پادشاه به لشکریانش “رزق” می دهد و مقصود مواد غذایی و خوراک آن است.2-دامنه معنای رزق ، به تدریج و با گذشت زمان ، گسترده شده و هرگونه خوراکی و مواد غذایی را که به آدمی دهند-خواه دهنده آن شناخته شده باشد یا نه رزق نامیده اند..گویی رزق بخششی است که به میزان تلاش و کوشش آدمی به او می رسد هر چند دهنده آن ناشناخته باشد.پس گسترده تر شده و به معنای هر سودی است که به آدمی می رسد ، اگرچه خوراکی آدمی نباشد . برای همین ، همه برخورداری های زندگی ، مانند مال ، مقام ، قبیله،خویشاوند ، یاوران ، فرزندان و جمال و زیبایی ،دانش و آگاهی و نظیر اینها را رزق نامیده اند.
3-” رازق حقیقی “خداوند است و هرگاه به آفریدگانش رازق گفته شده است به طور مجاز است.همچنان که در ” والله خیر الرازقین"که به تکرار در قرآن آمده است ، بر میآید که رازق ها بسیارند ولی خدای تعالی بهترین و نیکوترین آنان است.

ادامه »

«بهترین چیز براى یك زن چیست؟»

نوشته شده توسط 17ام آبان, 1394

پیامبر گرامى اسلام “صلى ‏اللَّه علیه و آله” از فخر زنان دو عالم، حضرت فاطمه زهراء “سلام‏ اللَّه علیها” پرسیدند:

«بهترین چیز براى یك زن چیست؟»

ایشان که به سرچشمه ی معارف متصل هستند، پاسخ فرمودند:

«این‏كه نه مرد نامحرمى را ببیند، و نه در معرض دید نامحرمان باشد.»

پیامبر “صلى ‏اللَّه علیه و آله” خشنود شدند و فرمودند:

«به درستى كه تو دختر منى.»

آیا زنان امت پیامبر"صلى‏ اللَّه علیه و آله” هم دوست دارند، که ایشان را خشنود از رفتار خود، در عالم دیگر زیارت کنند؟

سوگند دادن امام رضا (علیه السلام)به جان مادرش فاطمه(سلام الله علیها)

نوشته شده توسط 31ام خرداد, 1394

سوگند دادن امام رضا (علیه السلام)به جان مادرش فاطمه(سلام الله علیها):

   دو برادر، يكى نيكوكار و ديگرى بد رفتار بود كه مردم از دست و زبان آن برادر بد، ناراحت بودند و به برادر ديگرش شكايت مى كردند؛ تا اين كه برادر نيكوكار قصد زيارت حضرت رضا (عليه السلام) به همراه جماعتى داشت .
برادرى هم كه بد بود، همراه با زائران حضرت على بن موسى الرضا(عليه السلام) قصد رفتن به مشهد را كرد. ولى طبق عادت هميشگى اش زوار امام رضا(عليه السلام) را اذيت مى كرد، تا در يكى از منزلهاى وسط راه مريض شد و از دنيا رفت . همه از فوت او خوشحال شدند، ولى برادر خوب به خاطر غيرت برادرى ، او را غسل و كفن كرد و همراه خود آورد و در حرم امام هشتم (عليه السلام) طواف داد و دفن كرد.
شب شد در عالم رؤ يا برادر را در باغى بسيار مجلل با لباسهاى استبرق در كمال شادى و نعمت ديد. پرسيد: چه شد كه به اين مرتبه و مقام رسيدى ؟ تو كه داراى اعمال نيك نبودى . گفت : اى برادر وقتى قبض روح شدم ، جانم را به سختى گرفتند، هنگام غسل ، آب براى من آتش ، و كفن پاره اى از آتش حتى مركب من آتش و دو ملك هم با عمود آتشين مرا عذاب مى كردند. تا به صحن مطهر حضرت رضا (عليه السلام) كه رسيديم ، آن دو ملك دور شدند و عذاب از من برداشته شد. همين كه مرا وارد حرم كردند، ديدم حضرت رضا (عليه السلام) بر بلندى نشسته اند و توجه به زوار خود دارد. من از حضرتش درخواست شفاعت كردم .
پوزش طلبيدم ، به من عنايتى نفرمودند. همين كه مرا بالاى سر حضرت بردند، پيرمرد نورانى ديدم ، به من فرمود: برو از حضرت طلب شفاعت كن ، و الا اگر تو را از اين حرم بيرون ببرند، همان عذاب است . گفتم : اى پيرمرد، من از امام رضا(عليه السلام) كمك طلبيدم ، حضرت اعتنايى نكردند. فرمود: ((او را به حق مادرش زهرا(سلام الله عليها) قسم بده )) كه هرگز از در خانه اش رد نخواهى شد. اين مرتبه كه امام رضا (عليه السلام ) را به حق مادرش زهرا (سلام الله عليها) قسم دادم ، آن دو ملايكه عذاب رفتند و دو فرشته رحمت آمدند، مرا به اين مقام و نعمت رسانيدند

تقوا یعنی....

نوشته شده توسط 30ام خرداد, 1394

ماه مبارک رجب آمد.......

نوشته شده توسط 31ام فروردین, 1394

ولادت امام محمد باقر(علیه السلام) وآغاز ماه رجب بر همگان مبارک باد

 ماه مبارک رجب، ماهِ نزول رحمت الهى و ماهِ مولودِ کعبه است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :«ماه رجب برای امت من “ماه استغفار” است. ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى‌رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است. رجب، ماه خدا و شعبان، ماه من و رمضان، ماه امت من است. کسی که یک روز از ماه رجب را روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد، غضب الهی از او دور می‌گردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته می‌شود.»

در روایت از معصوم(علیه السلام) است که: «رجب، نام نهری است در بهشت که از عسل شیرین‌تر و از شیر سفیدتر است و هر کس در این ماه روزه بگیرد، از آب آن نهر می‏نوشد». در حدیث دیگری آمده است که: «هر کس سه روز آن را روزه دارد بهشت بر او واجب گردد.»

ابن عباس مى‏گوید: «هرگاه ماه رجب فرا مى‏رسید، رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم) به مسلمانان دستور گِردهمآیى مى‏داد و عظمت این ماه را به آنان، تذکّر مى‏داد.»

در کتاب المراقبات در اعمال ماه رجب آمده که صدوق رحمة الله علیه در «ثواب الاعمال» و « امالی» به اسناد خود از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت نموده است که فرموده اند:

« هرکس سی روز از رجب را روزه بدارد منادی از آسمان ندا خواهد نمود که ای بنده ی خدا! اما آنچه از تو گذشته است برای تو آمرزیده شد پس عمل را در مابقی عمر در سر بگیر…»

و چون از ایشان سوال شد که اگر کسی بر روزه ی سی روز قادر نباشد چه کند تا به آن فضیلت ها نائل شود فرمودند:

«در عوض هر روز گرده نانی به تصدق بدهد که قسم به کسی که جانم در دست اوست هرگاه چنین تصدقی هر روزه بدهد به آنچه توصیف کردم و بیشتر از آن خواهد رسید…»

گفتند« یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اگر کسی این صدقه را هم نتواند برای اینکه به ثوابی که توصیف کردی نائل شود چه بایدش کرد؟

فرمود: « در هر روز از ماه رجب تا سی روز تمام شود این تسبیح را یک صد مرتبه بگوید:

سبحان الإِلهِ الجلیل، سبحان من لایَنبَغی التسبیحُ الا لَه، سبحان الاَعَزِّ الاکرم ، سبحان من لَبِسَ العِزَّ و هو له اهلٌ»

 چشیدن وعده های والای الهی را برای همه ی شما دوستان آرزومندیم.

درجات بهشت

نوشته شده توسط 29ام بهمن, 1393

فضيلت، آثار و فوايد تلاوت قرآن كريم

درجات بهشت بر اساس تعداد آيات قرآن تقسيم شده است و هر كس هر مقدار كه با قرآن آشنا باشد درجات بهشت را طى مى‌كند.
براى تلاوت قرآن كريم فضايل، آثار و فوايد دنيايى و آخرتى فراوانى بيان شده است: بارورى ايمان، صفاى دل، تخفيف گناهان، عبادت برتر، برخوردارى از ثواب فرشتگان و پيامبران، هم‌نشينى با فرشتگان، پيمودن درجات كمال و ترقى در بهشت، درمان بيمارى‌هاى روحى، رفع غم و اندوه، روشنايى ديدگان، مونس تنهايى، عمر با بركت، استجابت دعا، صفاى خانه، رفع عذاب از پدر و مادر و‌…‌.
شايان توجه است كه پيمودن مراتب كمال قرائت، هم‌چون رسيدن به مرحله تدبّر و عمل، مستوجب كمال ثواب و رضاى الهى و دريافت خيرات بيشتر و بهتر مى‌شود.
اهميت و فضيلت قرائت قرآن تا چه اندازه است؟
براى قرائت قرآن، در كلمات گهربار پيشوايان معصوم(ع) فضايل و آثارى بيان شده كه موجب رشد و پرورش روح و روان آدمى مى‌شود. همين فضايل و آثار باعث‌گرديده كه تلاوت و قرائت قرآن از اهميت بسيارى برخوردار باشد. اكنون به برخى از اين فضايل و آثار اشاره مى‌كنيم:
1. سعادت‌مندى: پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد: «اگر زندگى سعادت‌مندان و مرگ شهدا و نجات در روز جزا و امنيت در روز هراس و نور در روز ظلمت و سايبان در روز حرارتِ شديد و سيراب شدن در روز عطش و ارزش و سنگينى در روز سبكى اعمال را مى‌خواهى، پس قرآن را مطالعه كن، چرا كه قرآن يادآور خداى رحمان و حافظ از شيطان و عامل برترى در ترازوى اعمال است».[1]
در حديث ديگر مى‌فرمايد: «هر كس قرآن بخواند، گويى به مرتبه پيامبرى رسيده است، جز آن كه بر او وحى نمى‌شود!».[2]
2. بارورى ايمان: اميرمؤمنان على(ع) فرمودند: «بارورى و رشد ايمان با قرآن خواندن به دست مى‌آيد».[3]
3. استجابت دعا: امام حسن مجتبى(ع) فرمود: «هر كس قرآن بخواند ـ بلافاصله يا با كمى تأخير ـ دعايش مستجاب خواهد‌شد».[4]
4. نورانيت و افزودن خير و بركت خانه: پيامبراكرم(ص) فرمود: «خانه‌هايتان را با تلاوت‌قرآن نورانى كنيد و آن‌ها را هم‌چون يهود و نصارا ـ كه نماز و عبادت را در خانه‌ها تعطيل كرده، تنها در كنيسه و كليسا انجام مى‌دهند ـ به گورستان تبديل نكنيد. هنگامى‌كه در خانه‌اى زياد قرآن خوانده شود، خير و بركت آن فزونى يابد و اهل خانه مدت‌ها از آن لذت خواهند برد و همان‌گونه كه ستارگان براى زمينيان مى‌درخشند، [اين خانه] نيز براى آسمانيان مى‌درخشد».[5]
5. غفران گناهانِ پدر و مادر: امام صادق(ع) مى‌فرمايد: «خواندن قرآن از روى مصحف، عذاب پدر و مادر را سبك مى‌كند، گرچه كافر باشند».[6]
6. افزايش مدّت بينايى: امام صادق(ع) فرمود: «هركس قرآن را از رو [با نگريستن بر آيات] بخواند، از بينايى‌اش براى مدت طولانى لذت خواهد برد».[7]
7. آميخته شدن قرآن با گوشت و خون قارى: امام صادق(ع) فرمود: «هر جوان مؤمنى كه قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آميخته خواهد شد».[8]
8. صفاى دل: پيامبراكرم(ص) فرمود: «بدون شك اين دل‌ها زنگار مى‌گيرند; هم‌چنان كه آهن زنگ مى‌زند. عرض شد: صيقل آن به چيست؟ فرمود: قرائت قرآن».[9]
9. بهترين عبادت: پيامبر(ص) فرمود: «بهترين عبادتِ امتِ من، تلاوت قرآن است».[10]
10. بخشش گناهان، نوشته شدن حسنه و پاك شدن گناهان.[11]

[1]‌. ميزان الحكمه، ج‌8، ص‌74.
[2]‌. همان، ص‌82.
[3]‌. غررالحكم و دررالكلم، ص‌112.
[4]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌204.
[5]‌. همان، ص‌200.
[6]‌. ر.ك: الكافى، ج‌2، ص‌613.
[7]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌202.
[8]‌. الكافى، ج‌2، ص‌603.
[9]‌. قطب الدين راوندى، الدعوات، ص‌237; متقى هندى، كنز العمال، ج‌1، ص‌545.
[10]‌. وسائل‌الشيعه، ج‌6، ص‌168.
[11]‌. ر.ك: الكافى، ج‌2، ص‌611.

امیدبخش ترین آیه قرآن

نوشته شده توسط 12ام بهمن, 1393

در داستان جالبى از امیر المومنین حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن كدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه “ان الله لا یغفر ان یشرك به و یغفر ما دون ذلك لمن یشاء"(خداوند هرگز شرك را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر كس كه بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه 48

امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه “و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما” (هر كس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم كند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110
امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست .
بعضى دیگر گفتند آیه “قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم” (اى بندگان من كه دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت ‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است) سوره زمرآیه53

امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى دیگر گفتند آیه “و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله” (پرهیزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى كنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بیامرزد)
سوره آل عمران آیه135
باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم كه فرمود:
امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است
“واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلك ذكرى للذاكرین”
سوره هود آیه 114
و فرمود: اى على! آن خدایى كه مرا به حق مبعوث كرده و بشیر و نذیرم قرار داده یكى از شما كه برمى‏خیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مى‏ریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مى‏شود از نمازش كنار نمى‏رود مگر آنكه از گناهانش چیزى نمى‏ماند، و مانند روزى كه متولد شده پاك مى‏شود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بكند نماز بعدى پاكش می‏كند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد
بعد فرمود: یا على جز این نیست كه نمازهاى پنجگانه براى امت من حكم نهر جارى را دارد كه در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع كسى كه بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حكم را دارد.


من عاشق پیامبرم

نوشته شده توسط 30ام دی, 1393

 

۱۵توصیه حاج آقا دولابی برای سبک زندگی

نوشته شده توسط 20ام دی, 1393

۱۵توصیه حاج آقا دولابی برای سبک زندگی

1.هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

ادامه »

نامه ی یک زن مسیحی (جواَنا فرانسیس نویسنده و روزنامه نگار امریکایی) به زن مسلمان

نوشته شده توسط 16ام دی, 1393

“بسم الله الرحمن الرحیم”

نامه ی یک زن مسیحی (جواَنا فرانسیس نویسنده و روزنامه نگار امریکایی) به زن مسلمان

جواَنا فرانسیس از بنیانگذاران Feminenza میباشد. وی متولد کاناداست، دوران جوانی خود را در لهستان سپری کرد، پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه ورشو به مدت ۸ سال در حرفه روزنامه نگاری تآتر و رادیو فعالیت کرد در سال ۱۹۷۴ برای آزادی زنان به انگلستان سفر کرد در سال ۱۹۸۳ با ماریا نوبلبا (از مؤسسین Feminenza) آشنا شد در سال ۲۰۰۰ به کانادا سفر کرد و با فعالیت ۱۵ ساله خود توانست بنیاد Feminenza را تاسیس کند وی هم اکنون در آمریکا با همسرش دیوید زندگی میکند

متن نامه:

در میان تهاجمات اسرائیل در لبنان و جنگ ترور صهیونیست‌ها، اکنون مسائل جهانی به موضوع اصلی خانواده‌های آمریکایی بدل شده است.من کشتار مرگ و نابودی را که در لبنان اتفاق افتاده می بینم اما من چیز دیگری را هم می بینم

من تو را میبینم…

ادامه »

چرا اربعین فقط برای امام حسین(علیه السلام) است؟

نوشته شده توسط 16ام آذر, 1393

چرا اربعین فقط برای امام حسین(ع) است؟

1. فداکاری‎های امام حسین (علیه‎السلام)، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن دین اسلام، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری‎ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامی‎داشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.

2. مصیبت حضرت امام حسین (علیه‎السلام)، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت امام حسین(علیه‎السلام)، از همه مصیبت‎ها بزرگ‎تر و سخت‎تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین(علیه‎السلام) بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) عزاداری می‎کنیم و مراسم متعددی برپا می‎کنیم.

3. در ماه محرم سال 61ق. امام حسین (علیه‎السلام)، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز اربعین شهادت امام حسین (علیه‎السلام) و یارانش، به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود.
فداکاری‎های امام حسین(علیه‎السلام)، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن دین اسلام، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری‎ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است.

4. دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین (علیه‎السلام)، قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین(علیه‎السلام) تلاش کردند تا حادثه کربلا، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت امام حسین(علیه‎السلام) می‎آمدند، شکنجه می‎کردند و می‎کشتند. در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین (علیه‎السلام)، منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها، از هر مناسبتی استفاده می‎کردند که یکی از این مناسبت‎ها، حادثه روز اربعین است.

5. یکی از نشانه‎های مومن، زیارت امام حسین (علیه‎السلام) در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری(علیه‎السلام) روایت شده است که علامت‎های مومن پنج چیز است؛ پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن1 و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده‎اند.

شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان،


دعای کمیل

نوشته شده توسط 12ام آذر, 1393

کتابچه ی دعای کمیل باهاش بود. بعد از هر نمازی ، فرازهایی از دعا را می خواند. یک بار به شوخی بهش گفتم : آقا محمد ، دعای کمیل ما شب های جمعه است؛ چرا شما هر روز بعد از هر نمازی دعا می خوانی ؟ گفت : مگر انسان فقط شب های جمعه به خدا نیاز دارد ؟! ما هر لحظه به خدا احتیاج داریم ! دعا کردن ، پاسخ به همین نیاز ماست.  شهید محمد باقر حبیب اللهی
منبع : محمد مین یاب ، ص20 ، تقویم انجمن گفتگوی دینی

کعبه او را می شناسد

نوشته شده توسط 12ام آذر, 1393

 

روايت شده است كه هشام‏ پسر عبد الملك در روزگار خلافت پدرش حج گزارد و چون طواف كرد خواست به حجر الاسود دست بكشد. از شدت ازدحام نتوانست. براى او منبرى نهادند و مردم شام اطرافش را گرفتند. در همين حال على بن حسين (علیه السلام) در حالى كه ازار و ردايى بر تن داشت و از همگان زيباتر و خوشبوتر بود آمد و ميان پيشانى او بر اثر سجده همچون زانوى شتر پينه بسته بود. شروع به طواف فرمود و چون به محل حجر الاسود رسيد مردم به پاس حرمت و هيبت ايشان كنار رفتند تا به حجر الاسود دست كشد اين كار هشام را به خشم آورد. مردى از شاميان از هشام پرسيد: اين كيست كه مردم اين چنين هيبت او را نگهداشتند و براى او راه گشادند و از كنار حجر الاسود كناره گرفتند؟ هشام براى اينكه مردم شام به امام سجاد علیه السلام راغب نشوند، گفت نمى‏شناسمش.

فرزدق‏ شاعر آنجا بود. گفت: ولى من او را مى‏شناسم. آن مرد شامى گفت: اى ابو فراس او كيست؟ و فرزدق بالبداهه قصیده زیبائی سرود که ترجمه دو بیت نخست آن اینچنین است:
1- «اين همانست كه بطحاء گام نهادنش را مى‏شناسد. كعبه او را مى‏شناسد و منطقه حرم و بيرون حرم او را مى‏شناسد.
2- اين پسر بهترين همه بندگان خداوند است. اين پرهيزگار پاك و پاكيزه سرشناس است.
گويد هشام خشمگين شد و دستور داد فرزدق را زندانى كردند و او را به زندان عسفان كه ميان مكه و مدينه است انداختند و چون اين خبر به اطلاع امام سجاد علیه السلام رسيد دوازده هزار درهم براى او فرستادند و گفتند: اى ابو فراس! ما را معذور دار كه اگر بيش از اين داشتيم براى تو مى‏فرستاديم. فرزدق آن را پس فرستاد و گفت: اى پسر پيامبر! آنچه سرودم فقط براى رضاى خدا و رسول خدا سرودم و نمى‏خواهم با چيز ديگرى آميخته شود. امام سجاد علیه السلام براى او برگرداند و پيام داد ترا سوگند مى‏دهم به حق خودم بر تو كه بپذيرى كه خداوند از نيت تو آگاه است و آن را پذيرفته است، و فرزدق هنگامى كه در زندان بود هشام را هجو گفت كه از جمله اين دو بيت است:
«آيا مرا ميان مدينه و شهرى كه دلهاى مردم در هواى آن است (مكه) زندانى‏ مى‏كنى؟ آن شخص (هشام) سرى بر تن مى‏كشد كه سر سرور نيست و چشمهاى لوچى دارد كه عيبهاى او را آشكار مى‏سازد.
هشام كسى را فرستاد و فرزدق را از زندان آزاد كرد.

روضة الواعظين-ترجمه مهدوى دامغانى، ص: 328 (متن عربی، الاختصاص شیخ مفید، ص191)

شاه کلید مشکلها

نوشته شده توسط 2ام آذر, 1393

وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا[1]؛
و كسى كه از خدا پروا كند براى او راه خروجى (از مشكلات) قرار مى دهد و او را از راهى كه گمان نمى برد روزى مى دهد و كسى كه بر خدا توكل نمايد او برايش كافى است مسلّما خداوند رساننده فرمان و تحقق بخشنده اراده خويش است همانا خداوند براى هر چيزى (از اجزاء عالم هستى از نظر ماهيت و كمّ و كيف و آثار وجودى و مدت بقا) اندازه اى قرار داده است.
and whoever is careful of (his duty to) Allah, He will make for him an outlet, And give him sustenance from whence he thinks not; and whoever trusts in Allah, He is sufficient for him; surely Allah attains His purpose; Allah indeed has appointed a measure for everything

پی نوشت :
1.سوره : طلاق آیه : 3و4

 

شفای با تربت امام حسین

نوشته شده توسط 2ام آذر, 1393

 

مرحوم آیت اللّه دستغیب (رحمة اللّه علیه) نقل می‌کند که محمدبن مسلم می‌گوید: مریض بودم در مدینه امام باقر (علیه السلام) مقداری آشامیدنی برایم فرستادند که ظاهرا شربتی بوده است. دیدم بوی خوش داشت؛ غلام گفت: امام باقر (علیه السلام) فرمودند: وقتی شربت را خوردی به خدمت ما بیا. تعجب کردم که نمی‌توانم بروی پای خودم بایستم چه‌طور به محضر امام بروم؟! آن شربت را خوردم گویا از بندها رها شده بودم، بلند شدم رفتم منزل امام باقر (علیه السلام). هنوز بر امام وارد نشده بودم که حضرت فرمودند: بدنت سالم شد گریه کنان داخل اتاق شدم و سلام کردم و دست امام را بوسیدم. امام فرمودند: چرا گریه می‌کنی؟ گفتم از دوری شما گریه می‌کنم حضرت فرمودند: آن شربت را چگونه یافتی؟ گفتم: گواهی می‌دهم که شما اهل بیت رحمتید. وقتی غلام شربت را آورد طاقت ایستادن نداشتم، اما وقتی شربت را خوردم کانّه از بند آزاد شده بودم. حضرت فرمودند: ای محمد! آن شربت را که خوردی از خاک قبر جدّم امام حسین(علیه السلام) بود و بهترین چیزی است که من به آن استشفاء می‌نمایم و هیچ چیزی را بر آن برابری مکن که ما به اطفال و زنان خود می‌خورانیم و از آن خیر بسیار می‌بینیم.[1]

پی نوشت :
1.عبدالحسين دستغيب، گناهان کبیرة، ج 2، ص 565

 

بصیرت کامل

نوشته شده توسط 7ام آبان, 1393

امام صادق علیه السلام  درباره مقام حضرت ابوالفضل علیه السلام فرمودند«كان عمّنا العبّاس نافذ البصيرة، صلب الايمان، جاهد مع أبى عبد اللَّه، و ابلى بلاء حسنا، و مضى شهيدا.»
عموى گرانقدرم، عباس، انسانى هوشمند و ژرفنگر و آراسته به ايمانى آگاهانه و استوار و عميق بود؛ به همراه حسين علیه السلام  دليرانه مبارزه كرد و در آزمون سخت زندگى- با به جان خريدن رنجها و گرفتاريهاى بسيار در راه خدا- سرفراز و سربلند سر بر آورد و پس از جهادى سترگ و شجاعانه، جان را در راه خدا هديه كرد.

(شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، ج3، ص184.)

آداب محرم

نوشته شده توسط 29ام مهر, 1393

امام رضا علیه السلام :


كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لايُرى ضاحِكاً. امالی صدوق ،ص138


چون ماه محرّم مى رسيد، كسى پدرم را خندان نمى ديد.

فزونی نعمت

نوشته شده توسط 29ام مهر, 1393

تشکیل خانواده و فزونی نعمت

پیامبرصلی الله علیه و آله :


اِتَّخِذُوا الأهلَ؛ فإنّه أرْزَقُ لَكُم. من لایحضره الفقیه ،ج3،ص383


خانواده تشكيل دهيد ، كه مايه فزونى روزىِ شماست .

شتر چاقتر

نوشته شده توسط 22ام مهر, 1393

نماز خالصانه

براى پيامبر خدا دو شتر بزرگ آوردند. حضرت به اصحاب فرمود: آيا در ميان شما كسى هست دو ركعت نماز بخواند كه در آن هيچ گونه فكر دنيا به خود راه ندهد، تا يكى از اين دو شتر را به او بدهم اين فرمايش را چند بار تكرار فرمود، كسى از اصحاب پاسخ نداد، اميرالمؤمنين به پاخواست و عرض كرد: يا رسول الله !من مى توانم آن دو ركعت نماز را بخوانم .
پيامبر( صلی الله علیه و اله  فرمود: بسيار خوب به جاى آور!
اميرالمؤمنين مشغول نماز شد، هنگامى كه سلام نماز را داد جبرئيل نازل شد، عرض كرد: خداوند مى فرمايد يكى از شترها را به على بده !
رسول خدا فرمود: شرط من اين بود كه هنگام نماز انديشه اى از امور دنيا را به خود راه ندهد.
جبرئيل گفت، خداوند مى فرمايد: هدف على اين بود كه كدام شتر چاقتر است او را بگيرد، بكشد و به فقرا بدهد، انديشه اش براى خدا بود، نه براى خودش بود و نه براى دنيا.
آنگاه پيامبر به خاطر تشكر از على هر دو شتر را به او داد.
خداوند نيز در ضمن آيه اى از آن حضرت قدردانى نموده ، فرمود:
«ان فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب او القى السمع وهو شهيد»
سپس رسول خدا فرمود: هر كس دو ركعت نماز بخواند و در آن انديشه اى از امور دنيا به خود راه ندهد، خداوند از او خشنود شده و گناهانش را مى آمرزد.

بحار الانوار ج 36، ص 191

روز عرفه

نوشته شده توسط 12ام مهر, 1393

امام سجاد علیه السلام :

اللَّهُمَّ هَذَا يَوْمُ عَرَفَةَ يَوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَه . صحیفه سجادیه، ص220


خدایاامروز روز عرفه است روزی که آن را گرامی داشتی و کرامت و عظمت دادی .

تا خدا ترا شاد کند

نوشته شده توسط 6ام مهر, 1393

برادرت را شاد كن

نجاشى مردى دهقان و حاكم اهواز و شيراز بود، يكى از كارمندانش به امام صادق عرض كرد: در دفتر نجاشى خراجى به عهده من است و او مؤمن و فرمانبردار شماست اگر صلاح بدانيد برايم باو توصيه‏ئى بنويسيد، امام صادق  علیه السلام  نوشت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ برادرت را شاد كن تا خدا ترا شاد كند.
او نامه را گرفت و نزد نجاشى آمد، زمانى كه در مجلس عمومى نشسته بود، چون خلوت شد نامه را به او داد و گفت: اين نامه امام صادق علیه السلام  است، نجاشى نامه را بوسيد و روى ديده گذاشت و گفت: حاجتت چيست؟ گفت در دفتر شما خراجى بر من است، نجاشى گفت: چه مقدار است؟ گفت: ده هزار درهم، نجاشى دفتردارش را خواست و دستور داد از حساب خود او بپردازد و بدهى او را از دفتر خارج كند و براى سال آينده هم همان مقدار بنام نجاشى بنويسد، سپس باو گفت: آيا ترا شاد كردم؟

گفت: آرى قربانت، آنگاه دستور داد باو مركوب و كنيز و نوكرى دهند و نيز دستور داد يك دست لباس به او دادند، و در هر يك از آنها مي گفت ترا شاد كردم؟ او مي گفت: آرى قربانت، و هر چه او مي گفت آرى نجاشى مي افزود تا از عطا فراغت يافت، سپس گفت: فرش اين اتاق را هم كه رويش نشسته بودم هنگامى كه نامه مولايم را به من دادى برادر و ببر و بعد از اين هم حوائجت را پيش من آر. مرد فرش را برداشت و خدمت امام صادق علیه السلام  رفت و جريان را چنان كه واقع شده بود گزارش داد، حضرت از رفتار او مسرور مي شد مرد گفت: مثل اينكه نجاشى با اين رفتارش شما را هم شادمان كرد؟ فرمود: آرى بخدا، خدا و پيغمبرش را هم شاد كرد.


اصول كافى- ترجمه مصطفوى، ج‏3، ص: 273 و274.

بهترین آرزو

نوشته شده توسط 30ام شهریور, 1393

ربيعه پسر كعب مى گويد: روزى پيغمبر خدا  به من فرمود:
ربيعه ! هفت سال مرا خدمت كردى ، آيا از من پاداش نمى خواهى ؟
من عرض كردم :يا رسول الله ! مهلت دهيد تا فكرى در اين باره بكنم .
فرداى آن روز محضر رسول خدا  رفتم ، فرمود:
ربيعه حاجتت را بخواه !
عرض كردم :از خدا بخواه مرا همراه شما داخل بهشت نمايد.
فرمود:اين درخواست را چه كسى به تو آموخت ؟
عرض كردم :هيچ كس به من ياد نداد، لكن من فكر كردم اگر مال دنيا بخواهم كه نابود شدنى است و اگر عمر طولانى و فرزندان بخواهم سرانجام آن مرگ است .
در اين وقت پيغمبر  ساعتى سر بزير افكند، سپس ‍ فرمود:
اين كار را انجام مى دهم ، ولى تو هم مرا با سجده هاى زياد كمك كن و بيشتر نماز بخوان .

بحار، ج 69، ص 407.

درُ گرانبها

نوشته شده توسط 11ام شهریور, 1393

امامت از تو راضی باشد …

در يكى از روزها، يونس ابن عبدالرحمن در نزد امام مشغول مذاكره بود كه ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.
امام ، به يونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هيچ گونه عكس العملى از خود نشان ندهى ؛ مگر آن كه به تو اجازه داده شود.
آن گاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر عليه يونس ، به سخن چينى و ناسزاگوئى آغاز كردند.
و در اين بين حضرت رضا سر مبارك خود را پائين انداخته بود و هيچ سخنى نمى فرمود؛ و نيز عكس العملى ننمود تا آن كه بلند شدند و ضمن خداحافظى از نزد حضرت خارج گشتند.
بعد از آن ، يونس با حالتى غمگين و چشمى گريان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
ياابن رسول اللّه ! من فدايت گردم ، با چنين افرادى من معاشرت دارم ، در حالى كه نمى دانستم درباره من چنين خواهند گفت ؛ و چنين نسبت هائى را به من مى دهند.
امام رضا با ملاطفت فرمود: غمگين مباش ، مردم هر چه مى خواهند بگويند، اين گونه مسائل و صحبت ها اهميّتى ندارد، زمانى كه امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هيچ جاى نگرانى و ناراحتى وجود ندارد.
اى يونس ! سعى كن ، هميشه با مردم به مقدار كمال و معرفت آن ها سخن بگوئى و معارف الهى را براى آن ها بيان نمائى .
و از طرح و بيان آن مطالب و مسائلى كه نمى فهمند و درك نمى كنند، خوددارى كن .
اى يونس ! هنگامى كه تو دُرّ گرانبهائى را در دست خويش دارى و مردم بگويند كه سنگ يا كلوخى در دست تو است ؛ و يا آن كه سنگى در دست تو باشد و مردم بگويند كه درّ گرانبهائى در دست دارى ، چنين گفتارى چه تاثيرى در اعتقادات و افكار تو خواهد داشت ؟
يونس با فرمايشات حضرت آرامش يافت .

بحار الانوارالا نوار: ج 2، ص 65، ح 5، به نقل از كتاب رجال كشّى .

رابطه حضرت معصومه با امام رضا علیه السلام

نوشته شده توسط 8ام شهریور, 1393

نجمه خاتون همسرگرامى امام كاظم تنها دو فرزند در دامان ‏خود پرورش داد و آنها عبارتند از:
1- خورشيد فروزان امامت، حضرت على بن موسى الرضا.
2- ماه تابان درج عصمت، حضرت معصومه.

محمد بن جرير طبرى، دانشمند گرانمايه شيعه در قرن پنجم هجرى،براين واقعيت تصريح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا تنها فرزند نجمه خاتون بود، پس‏ از يك ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره‏ اى تابان از دامن نجمه ‏درخشيد كه هم سنگ امام هشتم بود و امام توانست والاترين ‏عواطف انباشته شده در سويداى دلش را بر او نثار كند.
بين حضرت معصومه و برادرش امام رضا عواطف سرشار و محبت ‏زايدالوصفى بود كه قلم از ترسيم آن عاجز است.
در يكى از معجزات امام كاظم كه حضرت معصومه نيز نقشى دارد، هنگامى كه مرد نصرانى مى‏پرسد: «شما كه هستيد؟» مى‏فرمايد: «انا المعصومه اخت الرضا»
«من معصومه، خواهر امام رضامى‏باشم»
اين تعبير از محبت ‏سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش ‏امام رضا و از مباهات او به اين خواهر برادرى سرچشمه ‏مى ‏گيرد.
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Bastegan/Masoomeh/Veladat/86/masomah/Vijegi.aspx

زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها)

نوشته شده توسط 8ام شهریور, 1393

درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است. از جمله، هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام «سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به وی می فرماید: «ای سعد! از ما نزد شما قبری است». سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر را می فرمایید؟ می فرماید: «آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست». پیشوای جهان تشیع امام جعفر صادق نیز در این باره می فرماید: «هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب گردد»
( کامل الزیارات ص 324.)

عملي كه خداوند هرگز به آن رضايت نمي‌دهد!

نوشته شده توسط 4ام شهریور, 1393

سرچشمه اصلي عزت خداوند است و تمام عزتها از آن اوست.شخصيت هر كس نيز در گرو عزت اوست، از اين رو خداوند متعال اجازه نداده است كه هيچ مؤمني تن به ذلت دهد.پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «ان ربكم يقول كل يوم: انا ربكم انا العزير فمن اراد عز الدارين فليطع العزيز» به راستي پروردگار شما هر روز مي‌گويد: من پروردگار شما هستم. من عزيز هستم. هر كس عزت دو جهان را مي‌خواهد بايد عزيز را اطاعت كند. (ميزان الحكمة، ج ۵، ص ۱۹۵۸، روايت ۱۲۸۳۸)

امام علي عليه السلام نيز در حديثي گهربار فرمود: «من اعز بغير الله اهلكه العز» كسي كه از طريق غير خدا به عزت برسد، همان عزت [غير واقعي] او را به هلاكت مي‌رساند. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۰)

امام صادق عليه السلام در حديثي در اين باره مي‌فرمايند: “هر كس عزّت و آقايىِ بدون تبار، و بي نيازىِ بدون ثروت، و هيبتِ بدون قدرت (سلطنت) مي‌خواهد، بايد خود را از خوارىِ نافرمانى خدا، به عزّتِ پيروى از او بكشاند». (الخصال: ص ۱۶۹ ح ۲۲۲ / منتخب ميزان الحكمه، ص۸۳۲)

خداوند اين حق را مقدم بر حق خود شمرده است

نوشته شده توسط 4ام شهریور, 1393

بر اساس آيات و روايات اسلامي، مردم ومۆمنان داراي سه نوع حق و احترام هستند اول؛ احترام به مال مردم، دوم؛ احترام به جان مردم و سوم؛ حفظ آبروي ديگران و احترام به آن است.

اين حق به قدري مهم است كه مورد توجه و تاكيد پيشوايان ديني ما قرار گرفته است.

حضرت علي عليه السّلام در اين باره مي‌فرمايد: «اَمّا الظّلم الّذي لا يُتركُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ امّا ظلمي كه بخشوده نمي‌شود ظلمي است كه بعضي از بندگان خدا بر بعض ديگر مي‌كنند». (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵)

و در روايت ديگري آن حضرت حتي اداي حق الناس را از حق الله مهم‌تر دانسته و مي‌فرمايد: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمهً علَي حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله كانَ ذلك مؤدّياً الي القيامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند سبحان، حقوق بندگانش را مقدّم بر حقوق خود، قرار داده است. پس هر آن كس كه بر انجام حقوق بندگانْ همّت گمارد، اين، سبب شود تا براى اداى حقوق خداوند، به پا خيزد. (غرر الحكم: ح۴۷۸۰ / گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام، ص ۲۹۲)

چرا دعاهاي ما مستجاب نمي‌شود؟

نوشته شده توسط 4ام شهریور, 1393

اميرالمؤمنين علي (عَليه السَلام) روزي در كوفه سخنراني زيبايي كرده و در پايان آن مردي برخاسته و عرض كرد: يا اميرالمؤمنين؛ خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «ادعوني استجب لكم»: مرا بخوانيد، دعا كنيد، تا دعايتان مستجاب كنم.
اما دعاي ما مستجاب نمي‌شود؟
حضرت فرمود: علتش آن است كه دل‌هاي شما در هشت مورد صاف نيست:

ادامه »

اعمال روز عید فطر

نوشته شده توسط 6ام مرداد, 1393

اعمال روز عید

1- بعد از نماز صبح و نماز عید آن تکبیراتى را که در شب عید ذکر شد، گفته شود.

2- پرداخت زکات فطره پیش از نماز عید.

3- انجام غسل روز عید. که زمان آن بعد از طلوع فجر تا زمان به جا آوردن نماز عید است. در هنگام غسل بگو: ” اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک واتباع سنة نبیک محمد صلى الله علیه و آله.” و پس از غسل بگو:” اللهم اجعله کفارة لذنوبی و طهر دینی اللهم اذهب عنی الدنس.”

4- برای اقامه نماز عید لباس نیکو پوشیده و از عطر استفاده نمایید.

ادامه »

اعمال شب عید فطر

نوشته شده توسط 6ام مرداد, 1393

فرا رسیدن عید سعید فطر را خدمت تمامی روزه داران عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنیم .

از جمله لیالى شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است :

1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .

2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.

ادامه »

عید واقعی

نوشته شده توسط 4ام مرداد, 1393

امام علی علیه السلام :


إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَه . نهج البلاغه ،حکمت 437


اين عيد كسى است كه خدا روزه اش را پذيرفته و نماز وى را سپاس گفته است.

روزهای پایانی ماه رحمت و مغفرت و آزادی

نوشته شده توسط 31ام تیر, 1393

در روایات اسلامی رمضان ماهی که ابتدایش رحمت و میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم است معرفی شده و تصریح گردیده است که درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می شوند و تا آخرین شب بسته نمی شوند؛ ماهی که خداوند در آن حسنات را می افزاید و گناهان را پاک می کند.

یکی از بافضیلت ترین ایام و لیالی ، دهه آخر ماه مبارک رمضان است . طبق روایات رسیده از اهل بیت (ع) پیامبر اکرم (ص) این دهه را به اعتکاف گذرانده و به عبادت و شب زنده داری مشغول بودند. امام رضا (ع) هم می فرماید: کانَ أَبى علیه ‏السلام یَزیدُ فى الْعَشْرِ الأَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ فى کُّلِ لَیْلَةٍ عِشْرینَ رَکْعَةً؛ پدرم در دهه آخر ماه رمضان در هر شب بیست رکعت به نمازهاى مستحبّى شبهاى ماه رمضان مى‏افزود.

همچنین امام رضا علیه السلام می فرماید: کانَ أمیرُ المؤمنینَ علیه السلام لایَنامُ ثلاثَ لیالٍ : لَیلةَ ثلاثٍ وعِشرِینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ ، ولَیلةَ الفِطرِ ، ولَیلةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، وفیها تُقسَمُ الأرزاقُ والآجالُ وما یَکونُ فی السَّنَةِ؛ امیر المؤمنین علیه السلام سه شب را نمى‏خوابید : شب بیست و سوم ماه رمضان ، شب عید فطر و شب نیمه ماه شعبان ؛ در این شبها ، روزیها تقسیم و مدّت عمر و هر آنچه در آن سال رخ خواهد داد ،تعیین مى‏شود .

ادامه »

کمال فروتنی امام علی علیه السلام به مهمان خود

نوشته شده توسط 23ام تیر, 1393

على علیه السلام  دست مهمانش را مى شويد

روزى دو نفر مهمان كه با هم پدر و فرزند بودند، وارد خانه على«ع» شدند، مولاى متقيان شخصا از آن پذيرايى كرد، و با هم غذا خوردند، سپس قنبر غلام اميرالمؤمنين آب و لگن آوردند، تا ميهمانان دستهاى خويش را بشويند.
على علیه السلام  آب و لگن را از قنبر گرفت، و خواست دستهاى مهمان بزرگسالش را خود شخصا بشويد!! او فوق العاده احساس شرمندگى نمود و گفت : يا اميرالمؤمنين ! شما با اين همه عظمت و شخصيت مى خواهيد دست مرا بشوييد، خدا مرا مى بيند چگونه من اين اسائه ادب را انجام دهم ؟ حضرت فرمودند: آرام باش و دستهايت را بشوى ، من هم با شما تفاوتى ندارم !و برادر شما هستم ، بنابراين بايد تو را خدمت كنم ! و در عوض در بهشت برين به پاداش آن نائل گردم .

على  علیه السلام مهمان را به حق ولايت خود سوگندش داد كه آرام باشد بطورى كه براى قنبر آرام مى شد، سپس على  علیه السلام آب ريخت و مهمان دستهايش را شست !! آنگاه آب و ابريق را به پسرش محمد حنفيه داد و فرمود: پسرم محمد! تو نيز آب بريز تا اين پسر عزيز مهمان، دستهايش را بشويد، اين را بدان كه اگر او بدون همراهى پدرش به منزل ما مى آمد، من خود به دستهاى وى آب مى ريختم ، ولى خداوند دوست ندارد در كنار پدر فرزندش نيز همانند او تكريم گردد.
محمد حنفيه به دستور پدر آب ريخت، و پسر مهمان دستهايش را شست .

بحارالانوار، ج 41 ص 55 و 56 ح 5 ، به نقل از آفتاب ولايت ص 174 - 172.

چگونه از من بهتری ؟

نوشته شده توسط 23ام تیر, 1393

پاسخ كوبنده امام حسن  علیه السلام  به معاويه

روزى معاويه به امام حسن علیه السلام  گفت :من از تو بهتر هستم !
امام در پاسخ گفت :چگونه از من بهترى ، اى پسر هند!؟
معاويه گفت :براى اين كه مردم در اطراف من جمع شده اند ولى اطراف تو خالى است .
امام حسن  علیه السلام رمود: چقدر دور رفتى اى پسر هند جگرخوار! اين ، بدترين مقامى است كه تو دارى زيرا آنان كه در اطراف تو گرد آمده اند دو گروهند: گروهى مطيع و گروهى مجبور.
آنان كه مطيع تو هستند، معصيت كارند و اما افرادى كه به طور اجبار از تو فرمانبردارند طبق بيان قرآن عذر موجه دارند.
ولى من هرگز نمى گويم از تو بهترم چون اصلا در وجود تو خيرى نيست تا خود را با فردى مثل تو مقايسه نمايم، بلكه مى گويم :
خداى مهربان مرا از صفات پست پاك نموده، همان طور كه تو را از صفات نيكو و پسنديده محروم ساخته است .

داستانهاى بحارالانوار جلد 4 ترجمه و تنظيم : محمود ناصرى

میلاد اولین گل بوستان

نوشته شده توسط 22ام تیر, 1393


میلاد اولین گل بوستان علی و زهرا مبارک باد.


تا خدا هست و خدايي مي کند، مجتبي مشکل گشايي مي کند.


امام حسن علیه السلام : بهترین نیکویی، اخلاق نیکو است.

درنگ صد ساله

نوشته شده توسط 21ام تیر, 1393

سرسفره خدا
دو برادر که در یک روز به دنیا آمده اند و در یک روز از دنیا رفته اند،ولی یکی از آنها صد سال از دیگری بزرگتر بود،چه کسانی بودند؟
اگر معنای آیه زیر را به دقت بخوانید پاسخ را به سرعت خواهید یافت.
…. یا همانند کسی که از کنار یک روستای«ویران شده»عبور کرد،در حالیکه دیوارهای آن فرو ریخته بود و اجساد و استخوانهای اهالی ده در هر سو پراکنده شده بود، او با خودش گفت:چگونه خدا اینها را پس از مرگ زنده می کند؟«در این هنگام»خداوند او را یکصد سال می میراند ، سپس زنده کرد و به او گفت چقدر درنگ کرده ای،گفت : یک روز یا بخشی از روز فرمود: بلکه یکصد سال درنگ کردی.نگاه کن به غذا و نوشیدنی خودت «که همراهت بود که با گذشت سالها» هنوز تغییر نکرده است.« خدایی که این مواد فاسد شدنی را در طول این مدت حفظ می کند بر همه چیز قدرت دارد » ولی به الاغ خود نگاه کن « که چگونه از هم متلاشی شده » برای اینکه تو را نشانه ای برای مردم « در مورد معاد» قرار دهیم « اکنون » به استخوانهای « الاغ» نگاه کن که چگونه آنها را برداشته به هم پیوند می دهیم و گوشت بر آن می پوشانیم ، هنگامی که «این حقیقت» بر او آشکار شد گفت : می دانم خدا بر هر کاری تواناست.(1)

ادامه »

مناجات امام حسين علیه السلام در كنار مزار خديجه كبري

نوشته شده توسط 16ام تیر, 1393

در كتاب عيون المحاسن مي نگارد: امام حسين علیه السلام  با انس بن مالك مقدارى راه رفت تا به قبر حضرت خديجه‏ كبرا رسيد، آنگاه گريان شد و به انس فرمود: اكنون تو آزادى كه از نزد من بروى. انس ميگويد: من خويشتن را از آن حضرت پنهان نمودم، ديدم آن بزرگوار مشغول نماز گرديد. وقتى نمازش طولانى شد شنيدم اين اشعار را ميفرمود:
يا رب يا رب انت مولاه‏ فارحم عبيدا اليك ملجاه‏

يعنى اى پروردگار! اى پروردگار كسى كه تو مولاى اوى ميباشى. رحم كن به بنده حقيرى كه تو پناگاه او هستى
اى خدائى كه داراى مقام هائى عالى هستى تو مورد اعتماد من هستى. خوشا بحال‏ كسى كه تو مولاى او باشى
خوشا بحال كسى كه خدمتگزار تو و بيدار باشد و از دست بليه و گرفتارى خود به حضرت ذو الجلال شكايت نمايد. هيچ عليلى و مريضى ندارد كه از محبت مولاى خود بيشتر باشد.
هر گاه غم و اندوه و غصه خويش را اظهار نمايد خداى مهربان جواب او را لبيك خواهد گفت.
هر وقت در اين تاريكى دست بدعا بلند كند خدا وى را گرامى ميدارد و بلطف خويشتن نزديك مينماي
د.

بحار الأنوار ؛ ج‏44 ؛ 193

چهار نیاز شیعه

نوشته شده توسط 15ام تیر, 1393

 

امام کاظم (ع ) : لاتستغنی شیعتتا عن اربع : خمرة یصلی علیها، و خاتم یتختم به و سواک یستاک به و سبحة من طین قبر ابی عبدالله -علیه السلام -

پیروان ما از چهار چیز بی نیاز نیستند:1- سجاده ای که بر روی آن نماز خوانده شود.2- انگشتری که در انگشت باشد.3- مسواکی که با آن دندانها را مسواک کنند.4- و تسبیحی از خاک مرقد امام حسین (ع ).

( تهذیب الاحکام ، ج 6، ص 75 )

عبادت شبانه

نوشته شده توسط 15ام تیر, 1393

عبادت و ترک خواب

حضرت صادق علیه السلام  فرمود: من هر شب رختخواب پدرم را مي انداختم و منتظر مي شدم تا بيايد وقتى در رختخواب مي رفت من به طرف خوابگاه خود مي رفتم يك شب پدرم دير آمد در جستجوى او به مسجد رفتم مردم خوابيده بودند. ديدم پدرم در مسجد به سجده رفته است صداى ناله‏اش را شنيدم كه ميگفت‏: «سبحانك اللهم ربى حقا حقا سجدت لك يا رب تعبدا و رقا اللهم ان عملى ضعيف فضاعفه لى اللهم قنى عذابك يوم تبعث عبادك و تب على انك انت التواب الرحيم»
زندگانى امام سجادو امام محمد باقر(ع) ، ترجمه بحار الانوار الأنوار ،ص212.

شیخ الشهدا

نوشته شده توسط 11ام تیر, 1393

آيت اللَّه صدوقي چهارمين شهيد محراب


شهيد آيت‌ا… صدوقي که به حق شيخ الشهدا و سومين شهيد محراب ناميده شده است، نماينده امام خميني (ره) در استان و امام جمعه يزد بود. در آخرين نماز جمعه‌اش که مصادف با دهم ماه مبارک رمضان 1402 مطابق با يازدهم تيرماه 1361 بود، بعد از اداي فريضه جمعه ، در حالي که جايگاه را ترک مي‌کرد، منافقي قسي القلب به ايشان نزديک شد و با به آغوش کشيدن آن پير زاهد و منفجر کردن نارنجکي که در دست داشت،‌ ايشان را به شهادت رساند و اين همان معراج سريع به سوي ا… بود که ايشان آرزويش را داشت و بارها از خدا خواسته بود. اين عالم شهيد از ياران صديق و با وفاي امام خميني و ياور مردم محروم بود و خود را هيچگاه از مردم جدا نمي‌دانست. شهيد صدوقي در مبارزه با رژيم شاه يکي از محورهاي مبارزه محسوب مي‌شد. او اعلاميه‌هايي در محکوم کردن جنايات رژيم از جمله در فاجعه سينما رکس آبادان صادر کرد. ايشان رهبري نهضت اسلامي در يزد را بر عهده داشت و نيز پيامهاي حضرت امام را به اطلاع علماي مشهد، تبريز،‌ شيراز و ديگر شهرها مي‌رساند. حضرت امام در بخشي از پيام خود به مناسبت شهادت ايشان فرموده‌اند: «چه کسي اولي به شهادت است در زماني که کفر بني‌اميه، اسلام را تهديد مي‌کرد از فرزند معصوم پيامبر اسلام (ص) و فرزندان و اصحاب او و چه کسي اولي به شهادت است در عصري که استکبار جهاني و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزيز را تهديد مي‌کنند، از امثال شهيد بزرگوار ما و فقيه متعهد و فداکار اسلام شهيد صدوقي عزيز - رضوان‌ا… عليه - شهيد بزرگي که در تمام صحنه‌هاي انقلاب حضور داشت و يار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود.

http://www.irdc.ir/fa/calendar/5/default.aspx

قوی ترین انسان

نوشته شده توسط 10ام تیر, 1393

روزى پيامبر اسلام از محلى مى گذشت ، مشاهده كرد گروهى از جوانان سرگرم مسابقه وزنه بردارى هستند. آنجا سنگ بزرگى بود كه هر كدام آن را به قدرى توانايى خود بلند مى كردند. رسول خدا پرسيدند: چه مى كنيد؟ گفتند:
- زورآزمايى مى كنيم تا بدانيم كدام يك از ما نيرومندتر است ؟ فرمود: مايليد من بگويم كدامتان از همه قويتر و زورمندتر است ؟
عرض كردند: بلى ! يا رسول الله . چه بهتر كه پيامبر اسلام بگويد چه كسى از همه قويتر است
؟ پيامبر اسلام فرمود: از همه نيرومندتر كسى است كه هرگاه از چيزى خوشش آمد علاقه به آن چيز او را به گناه و خلاف حق وادار نكند و هرگاه عصبانى شد طوفان خشم او را از مدار حق خارج نكند. كلمه اى دروغ يا دشنام بر زبان نياورد و هرگاه قدرتمند گشت به زياده از اندازه حق خود دست درازى نكند.

تقویم شمیم یار

نافله صبح

نوشته شده توسط 3ام تیر, 1393

کیفیت و نحوه خواندن نافله صبح
دو رکعت است که وقت آن از نصف شب به اندازه گذاشتن 11 رکعت نماز شب است تا نزدیکی طلوع آفتاب که سرخی آفتاب و حمره مشرقیه پدیدار گردد اما بهتر است بعد از فجر اول و قبل از نماز صبح خوانده شود و در رکعت اول آن بعد از حمد سوره قل یا ایها الکافرون و در رکعت دوم بعد از حمد سوره توحید خوانده شود.
بین نافله نماز صبح و نماز صبح بهتر است سه تا صلوات بفرستد
که هر کس چنین کند خداوند روی او ا از حرارت آتش جهنم نگه می دارد .
سپس سجده شکر کند و بعد از اذان و اقامه ، مشغول نماز صبح شود .
و بعد از نماز صبح هم اگر حوصله داشته باشید دعای عهد و زیارت آل یاسین و زیارت عاشورا و دعای صباح

شهادت دکتر چمران

نوشته شده توسط 31ام خرداد, 1393

شهادت “دکتر مصطفي چمران” در دهلاويه

دکتر مصطفي چمران در سال 1311 ش در تهران به دنيا آمد. پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه، وارد دانشکده فني دانشگاه تهران شد و پس از احراز رتبه اول دانشگاه، بورس تحصيلي در آمريکا را اخذ کرد. در آمريکا به تشکيل انجمن اسلامي دانشجويان ايراني و فعاليت هاي متعدد ضدرژيم پهلوي پرداخت، پس از کسب موفقيت هاي علمي فراوان، راهي مصر شد و پس از گذراندن دوره نظامي چريکي، براي ياري برادران لبناني به آن کشور رفت. وي به مدت 8 سال در آن ديار ماند و دوشادوش امام موسي صدر، خدمات شاياني به ملت مظلوم آن سامان ارائه کرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به کشور بازگشت و معاونت نخست وزيري را برعهده گرفت. وي بعدها نماينده امام(ره) در شوراي دفاع، وزير دفاع و نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي شد و ستاد جنگهاي نامنظم را در اهواز سازمان دهي کرد. اين فرمانده سلحشور در حالي که چند روز قبل، منطقه عملياتي دهلاويه را از لوث دشمن پاک کرده بود، در 31 خرداد 1360 در اين منطقه به ديدار معبود شتافت

http://search.yahoo.com/

تسلیم امر خداوند

نوشته شده توسط 31ام خرداد, 1393

وقتى امر خدا آمد تسلیم هستیم

چند نفر خدمت حضرت باقر علیه السلام رسيدند ديدند يكى از فرزندانش مريض است امام خيلى ناراحت و افسرده است و قرار ندارد. با خود گفتند اگر پيش آمدى بكند ميترسيم كه با وضع ناجورى روبرو شويم. اتفاقا چيزى نگذشت كه صداى ناله و فرياد از ميان خانه بلند شد ديدند امام آمد ولى گشاده رو بر خلاف وضعى كه قبلا داشت. عرض كردند فدايت شويم ما ميترسيديم كه اگر چنين اتفاقى بيفتد شما را در يك افسردگى ببينيم كه ما هم افسرده شويم فرمود ما دوست داريم عافيت و سلامتى را براى كسى كه او را دوست داريم ولى وقتى امر خدا آمد تسليم در مقابل فرمان خدا هستيم.
زندگانى امام سجادو امام محمد باقر«علیها السلام » ، ترجمه بحار الانوار الأنوار ،ص:212

نسخه ای برای گناه کردن

نوشته شده توسط 10ام خرداد, 1393

نسخه اى براى گناه كردن !

مردى خدمت امام حسين رسيد، و عرض كرد كه شخص ‍ گنه كارى هستم و نمى توانم خود را از معصيت نگه دارم، لذا نيازمند نصايح شما مى باشم. امام فرمودند:
پنج كار را انجام بده، بعد هر گناهى مى خواهى بكن !
اول : روزى خدا را نخور، هر گناهى مايلى بكن !
دوم : از ولايت خدا خارج شو، هر گناهى مى خواهى بكن !
سوم : جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، سپس هر گناهى مى خواهى بكن !
چهارم : وقتى ملك الموت براى قبض روح تو آمد اگر توانستى او را از خودت دور كن و بعد هر گناهى مى خواهى بكن !
پنجم : وقتى مالك دوزخ تو را داخل جهنم كرد، اگر امكان داشت داخل نشو و آن گاه هر گناهى مايلى انجام بده !

بحار، ج 87، ص 126 به نقل از داستانهاي بحار الانوار - ج 1

اعمال شب نیمه شعبان

نوشته شده توسط 10ام خرداد, 1393


شب نيمه شعبان
این شب، شب بسيار مباركى است; از امام صادق(عليه السلام) روايت شده است كه از امام محمّد باقر(عليه السلام) از فضيلت شب نيمه شعبان سؤال شد، فرمود: آن شب، بعد از شب قدر بافضيلت ترين شب هاى سال است. در اين شب، خداوند به بندگانش فضل خود را عطا مى فرمايد و به كرم خويش، آنان را مى آمرزد;در اين شب، براى تقرّب به خداوند سعى و كوشش نماييد! زيرا اين شب، شبى است كه خداوند به ذات مقدّس خود قسم ياد كرده است كه نيازمندى را دست خالى برنگرداند، مادامى كه معصيت و گناهى را نخواهد و شبى است كه خداى متعال آن را براى ما اهل البيت(عليهم السلام) قرار داد، آن گونه كه شب قدر را براى پيامبر ما قرار داد. پس در دعا و ثناى الهى در اين شب كوشش كنيد.(1)
از جمله بركات اين شب اين است كه ولادت باسعادت منجى عالم بشريّت، مهدى موعود، امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ در سحر اين شب در سال 255، در «سرّ من رأى»، واقع شد، و بر شرافت اين شب افزود.

براى اين شب چند عمل است:
اوّل: غسل است كه طبق روايتى از امام صادق(عليه السلام) سبب تخفيف گناهان است.(2)
دوم: احياى اين شب است، به نماز و دعا و استغفار. در روايتى كه حضرت امير مؤمنان(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند آمده است: «هنگامى كه شب نيمه شعبان فرا مى رسد آن را به عبادت به سر بريد و روزش را روزه بداريد، زيرا از اوّل تا آخر اين شب، از جانب خداوند ندا مى آيد: آيا استغفار كننده اى هست كه از گناهان خويش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بيامرزم؟ آيا كسى هست كه طلب روزى كند و من روزى او را وسعت بخشم؟».(3)
همچنين در روايتى آمده است كه جبرئيل به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) گفت: هر كس اين شب را به تسبيح و تكبير و دعا و نماز و استغفار و… احيا بدارد، خداوند گناهانش را مى آمرزد، و جايگاه و منزل او بهشت خواهد بود…
اى محمّد! اين شب را احيا بدار، و به امّتت فرمان ده آن را احيا دارند.
جبرئيل پس از بيان فضايل ديگرى براى اين شب، در پايان گفت: محروم واقعى كسى است كه از خير و بركت اين شب محروم باشد!(4)
از امام زين العابدين(عليه السلام) نيز احياى اين شب نقل شده است.(5)
همچنين در روايتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه هر كس اين شب را احيا بدارد، در آن روز كه قلبها مى ميرد، قلبش نخواهد مرد.(6)

ادامه »

حضرت زينب(سلام الله علیها) در يك نگاه

نوشته شده توسط 24ام اردیبهشت, 1393

حضرت زينب(سلام الله علیها) در يك نگاه

نام: زینب
کنیه: ام کلثوم، ام المصائب
القاب: عقیله، عالمه، فاضله
پدر و مادر: امیرالمومنین و فاطمه زهرا سلام الله علیها
وقت و محل تولد: مدینه 5 جمادی الاول سال 5 یا 6 هجری
وقت و محل وفات: 15 رجب سال 62 هجری دمشق، دو قول دیگر درباره محل دفن حضرت زینب اختلاف است و علاوه بر دمشق، مصر و مدینه نیز گفته شده است.
چکیده فضائل: درک هفت معصوم نخست، محرمیت به همه معصومین، عالمه غیر معلمه بودن، صبر، قافله سالار اسرای کربلا.




به خودت برگرد.....

نوشته شده توسط 24ام اردیبهشت, 1393

استغفار دوای هر دردی

نوشته شده توسط 2ام اردیبهشت, 1393

استغفار دوای هر دردی

مردى خدمت حضرت حسن مجتبى آمد و از قحطى و گرانى به آن حضرت شكايت نمود، پس حضرت به او فرمود: از خدا طلب آمرزش كن، و مرد ديگرى آمد و به آن حضرت از فقر و تهى دستى شكايت كرد، پس حضرت به او هم فرمود از خداوند (جهت گناهان خود) استغفار و طلب آمرزش نما، و مرد ديگرى آمد و به آن حضرت عرض كرد از خدا بخواه و دعا كن كه خداوند پسرى بمن لطف فرمايد، پس باو هم فرمود: از خدا طلب آمرزش نما، پس ما (حضار مجلس) به آن حضرت عرض كرديم مردانى چند خدمت شما آمدند و از چيزها و گرفتاريهاى گوناگون شكايت داشتند و تقاضاى مختلفى نمودند و شما همه آنها را باستغفار و طلب آمرزش امر فرمودى، پس حضرت فرمود: من اين را از پيش خود نگفتم و همانا در اين باره از فرموده خداوند (در قرآن) پند گرفتم و استفاده نمودم (كه فرموده:) اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِل السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً (از پروردگار خود طلب آمرزش نمائيد همانا او بسيار آمرزنده است تا آنكه از آسمان بر شما باران پشت سر هم بفرستد و شما را بمال و ثروتها و پسرها كمك و مدد فرمايد، و براى شما باغها و نهرها قرار دهد.

(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج9، ص81.)

چای تلخ

نوشته شده توسط 18ام فروردین, 1393

چای تلخ

در حکمت 158 نهج البلاغه آمده: برادرت را با احسانی که در حقش می‌کنی سرزنش کن و شر او را با بخشش به او برگردان. بعضی ها مثل «چای تلخ» هستند هر کاری که با چای تلخ می‌کنی باید با آنها هم بکنی. ما چای را با قند یا شکر می خوریم. امیر المومنین علي عليه السلام مي فرمايند که اگر کسی تلخ بود شما با شیرینی با او برخورد و صحبت کن. حالا بعضی ها بدتر از چای هستند، قهوه هستند. هرچقدر هم که در قهوه شکر بریزید شیرین نمی‌شود اما قابل تحمل می‌شود و تلخی آن قابل کنترل می‌شود حتی اگر مثل قهوه باشد با او تلخ صحبت نکن و تلخ رفتار نکن. نگویید که او باید چوب بخورد. مگر نمی‌خواهی که او دردش بیاید. این کاری را می‌گویم اگر انجام بدهید او بیشتر دردش می‌آید. یعنی وقتی کسی به شما لطمه‌ای زد، اگر شما به او خدمت کنی شرمسار می‌شود. او حاضر است که به او توهین بکنی ولی این کار را نکنی. پس معلوم می شود که سختی این خیلی بیشتر است. لذا امیرالمومنین راه سرزنش کردن را به ما یاد می‌دهد و می گوید که اگر برادرت به تو آسیب رسانده سرزنش کن. حتی می گوید که بالاخره برادرت است. اگر او به تو بدی کرده، تو به او خوبی کن. اگر به شما گفتند که فلانی هرجا می‌نشیند بدی تو را می گوید، شما بگویید که نه او انسان درستی است. شر او را با یک نعمت برگردان. یعنی به تو سرایت نمی‌کند.
اگر لباس شما چاک بخورد چاک آن را که بیشتر نمی کنی بلکه آن را می دوزی. اگر می‌خواهی شر او به تو نرسد دهان او را ببند. سخن تلخ نخواهی دهانش شیرین کن. سعدی می‌گوید که اگر کسی دهانش را باز کرده و دارد به شما فحش می دهد، اگر یک شیرینی در دهانش بگذاری دیگر نمی‌تواند حرفی بزند. جواب خوبی را خوبی دادن سگ کاری است. جواب بدی را بدی دادن خرکاری است. اگر شما به الاغ یک لگد بزنی او هم به شما یک لگد می زند ولی جواب بد را نیکو دادن کار خواجه عبدالله انصاری است. یعنی این کار انسان است و اگر کسی بخواهد آقا باشد باید یک کاری از خودش نشان بدهد. در حکمت قبلی داشتیم که اگر کسی به شما خوبی کرد شما پاسخ خوب تری به او بده. حالا می گوید که اگر کسی بدی کرد شما به او خوبی کن.[1]


پی نوشت :
1- برنامه سمت خدا، شبكه سوم، حاج آقاي رنجبر، تاريخ24/4 /1390



اگر مردی...

نوشته شده توسط 16ام فروردین, 1393

فدك، نماد مظلوميّت اهل بيت (عليهم السلام)

نوشته شده توسط 16ام فروردین, 1393

فدك، نماد مظلوميّت اهل بيت(عليهم السلام)


«…وَالاَْمْرُ الاَْعْجَبُ وَالْخَطْـبُ الاَْفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ غَصْبُ الصِّديقَةِ الطّاهِرَةِ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ النِّساءِ فَدَكاً، وَرَدَّ شَهادَتِكَ وَشَهادَةِ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ، وَعِتْرَةِ الْمُصْطَفي صَلَّي اللهُ عَلَيْكُمْ، وَقَدْ اَعْلَي اللهُ تَعالي عَلَي الاُْمَّةِ دَرَجَتَكُمْ، وَرَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ وَاَبانَ فَضْلَكُمْ، وَشَرَّفَكُمْ عَلَي الْعالَمينَ، فَاَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَكُمْ تَطْهيراً…»


بخشي از زيارت امير المؤمنين(عليه السلام) در روز غدير

«… موضوع شگفت انگيزتر و مصيبت هولناك تر، پس از انكار حق تو، غصب فدك بود از صديقه طاهره، حضرت زهرا سرور زنان(عليها السلام). پس از آنكه گواهي تو و دو بزرگوار از نسل تو و عترت مصطفي(صلي الله عليه وآله) را رد كردند. در حالي كه خداي متعال درجه شما را بالا برد و منزلت شما را بر امّت برتري داد، و فضيلت شما را آشكار كرد و از آلودگي زدود و پاك و پاكيزه نمود…»

ادامه »

اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

نوشته شده توسط 16ام فروردین, 1393

اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:

روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه سلام الله علیها برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بوی مرا که حس می‌کند.»
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»

روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه سلام الله علیها رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»

امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند »
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است »

رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه سلام الله علیها کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه سلام الله علیها می‌فرماید:« هیچ کس نمی‌‌داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»

روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تخته‌هایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن می‌گذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»

اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، می‌دیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست می‌کردند و مرده را داخل آن می‌گذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبه‌دار درست کرد و به فاطمه سلام الله علیها نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه‌ای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمی‌شود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»

منابع:

- بحارالانوار، ج 43، صفحات 91 و 93 و 54 و 81 و 189.
- بحار/92/43 اول صفحه
- بحار/189/43
- بحار1/81/43
- بحار/54/43


لشگر عقل و لشگر جهل ....

نوشته شده توسط 14ام اسفند, 1392

ملائك مي خندند

نوشته شده توسط 14ام اسفند, 1392

ملائك مي خندند
پيغمبر- (ص)- از جبرئيل پرسيد: آيا ملائكه، گريه و خنده هم دارند؟ گفت: آرى از سه كس از روى تعجب مى‏خندند و بر سه كس از ترحم و دلسوزى مى‏گريند؛ اما خنده: يكى از كسى كه سراسر روز سخنان ياوه گويد، و چون شب شود نماز عشا خوانده و باز ياوه‏سرايى كند؛ ملائكه خندند و گويند: اى بى‏خبر صبح تا به شام سير نشدى! اكنون سير مى‏شوى؟ ديگر از دهقانى كه بيل و كلنگ‏
برداشته به بهانه‏ى تعمير و اصلاح زمين خود ديوار مشترك را مى‏سايد تا به سهم خويش بيافزايد؛ ملائكه (از اين سفاهت) خنده كنند و گويند:
آن زمين پهناور ترا سير نكرد اين مختصر سيرت مى‏كند؟! سوم: از زنى كه در زندگى، خود را از بيگانه نپوشيده پس از مرگ او را در قبر نهند و بدنش را بپوشانند كه از ديده‏ها پنهان باشد؛ ملائكه خندند و گويند:
هنگامى كه مورد رغبت بود او را نهان نكرديد، اينك مستور كنيد كه مورد نفرت و انزجار است.
اما گريه‏ى ملائكه: يكى بر غريبى است كه در راه طلب علم بميرد، دوم:
بر زن و مردى سالخورده كه آرزوى فرزند كنند، در آخر عمر پسرى نصيبشان شود خرسند شوند و دل به او بندند كه در آخر كار به ما خدمت كند و پس از مرگ جنازه‏ى ما را تشييع نمايد آنگاه پسر بيش از پدر و مادر جان سپارد ملائكه قبل از پدر و مادر بر او بگريند؛ سوم: بر يتيمى كه نيمه شب بيدار شود و گريان سراغ مادر رود غافل از اين كه مادرش مرده، دايه با خشونت فرياد زند: چرا گريه مى‏كنى؟ كودك بينوا متوجه مرگ مادر شده نااميد خاموش گردد ملائكه به حال غربت او بگريند.

برکات و شأن دعای جوشن کبیر

نوشته شده توسط 11ام اسفند, 1392

برکات و شأن دعای جوشن کبیر
وقتی انسان بخواهد کسی را به سمت خودش بخواند او را صدا می زند؛ هر انسانی که به خدا معتقد و مۆمن باشد،یا اگر هم به خدا اعتقاد محکمی نداشته باشد اما در مواقع ناراحتی و نگرانی و التهاب بالاخره یک"یا خدایی” می گوید و در حالتهای گوناگون خدا را می خواند. بنابراین دعا یعنی ای خدا گفتن و از خدا چیزی خواستن؛یکی از دعاهای پرفضیلت ماه رمضان به ویژه لیالی قدر دعای جوشن کبیر است.جوشن‌کبیر، دعایی‌ منقول‌ از پیامبر اکرم (صلی‌اللّه‌علیه‌و آله‌وسلم‌) است که حاوی‌ هزار و یک‌ نام‌ و صفت خدای‌ متعال‌ می باشد.
فضیلت دعای جوشن کبیر
در روایاتی كه از معصومین به ما رسیده مکرراً این مطلب دیده می شود كه خداوند دارای 99 اسم است كه هر كسی او را به این نامها بخواند،دعایش مستجاب و هر كه آنها را شماره كند اهل بهشت است. گویا مراد از شماره کردن این نامها فقط خواندن آنها نیست بلکه درک کردن مفاهیم و تخلق یافتن به این اسماء است.

ادامه »

دعای فرشته

نوشته شده توسط 28ام بهمن, 1392


راوى مى گويد: وقتى كه اعمال عرفات را تمام كردم به ابراهيم پسر شعيب برخوردم و سلام كردم . ابراهيم يكى از چشمهايش را از دست داده بود چشم سالمش نيز سخت سرخ بود مثل اينكه لخته خون است
گفتم : يك چشمت از بين رفته . به خدا من بر چشم ديگرت مى ترسم ! اگر كمى از گريه خوددارى كنى بهتر است . گفت : به خدا سوگند! امروز حتى يك دعا درباره خود نكردم .
گفتم : پس درباره چه كسى دعا كردى ؟ گفت : درباره برادران دينى ، زيرا از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: هر كس پشت سر برادرش دعا كند خداوند فرشته اى را ماءمور مى كند كه به او بگويد دو برابر آنچه براى خود خواستى بر تو باد! بدين جهت خواستم براى برادران دينى خود دعا كنم تا فرشته براى من دعا كند چون نمى دانم دعا درباره خودم قبول مى شود يا نه
؟ اما يقين دارم دعاى ملك براى من مستجاب خواهد شد

 

عطر صلوات

نوشته شده توسط 28ام بهمن, 1392


جناب حجة الاسلام محقق کاشانی از عارف وارسته مرحوم آیه الله حاج ملاّ علی معصومی همدانی نقل فرمود:

روزی مشغول رسیدگی به امور مردم بودم ،ناگهان مردی وارد مجلس شد که بوی عجیب ودل انگیزی داشت ،در خلوت از وی پرسیدم این بوی دل انگیز از کدامین عطر است ؟! او با لبخندی گفت:این عطری سّری دارد وچون شما توانایی استشمام ان را دارید برایتان نقل میکنم:

من مداومت بر ذکرصلوات دارم،هرجا ،هر مکانی ،مشغول ذکر صلواتم ،این سالیان سال برنامه همیشگی من بود ،تا آنکه شبی پیامبراکرم(ص)را در خواب دیدم که در مجلسی بودیم رو به ما کرد ، وفرمودند:کدام یک از شما بیشترین صلوات را بر من فرستاده اید؟به احترام انان پاسخی نگفتم!دوباره پرسیدند!سکوت کردم،بار سوم رو به من کرد و فرمودند:شما بیشترین صلوات را بر من فرستاده اید ،آنگاه لبان مبارکشان را بر لبان من گذاشته وآن را بوسیدند ،واین همان عطری است که از لبان من متصاعد می شود.

پژوهشکده تذکیه  اخلاقی امام علی (ع)،صالحان از مجموعه شمیم عرش، ص 95-96 ،نشر کریم،قم،

http://dastanquran.blogfa.com/category/161

طرح ختم صلوات:سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ...

نوشته شده توسط 20ام بهمن, 1392

بسم الله الرحمن الرحیم

طرح ختم صلوات


نیت: سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی نائب عام ایشان ولی فقیه زمان امام خامنه ای و دفع فتنه از جهان

افرادی که داوطلب هستند لطفا ثبت نام کنند و در قسمت نظرات ذکر کنند چه تعداد صلوات را تقبل می کنند

ان شاء الله حضورها با معرفت باشد.

منتظر حضور سبز شما هستیم

سخت ترین کار ممکن

نوشته شده توسط 6ام بهمن, 1392

بسیار از افراد ممکن است در این دنیا به ابتلایی گرفتار شوند و از اوج عزت به خاک مذلت بیفتند و چاره ای هم جز صبر و تحمل نداشته باشند .

اما ……….

تحمل ، به تنهایی هنـــــــر نیست .

هنر این است که حس و حال و دید و رابطه انسان نسبت به خدا در هر دو حالت یکسان باشد .

هنگام نداشتن همانقدر راضی و شــــــــــاکر باشد که وقت داشتن شاکر است .

و این به زبان آسان می آید ولی در عمل ، سخــــــــــت ترین کار ممکن است .

به یمن میلاد خورشید

نوشته شده توسط 26ام دی, 1392


آمنه چندى پيش را نيز در رويا سير نمى‏كرد؛ وقتى آن چهار قديسه آمدند و اتاق محقّرش را تا انتهاى آفرينش وسعت دادند؛ آن هودج‏هاى نور كه پايين آمدند، آن قديسانى كه نوزاد را در سلام و صلوات پيچيدند؛ هيچ‏يك وهم و خيال نبود. آمنه با چشمان خود، سجده كودكش را ديد و كلام آسمانى‏اش را شنيد كه خدا را به يگانگى ياد مى‏كرد. حالا بايد بنشيند و به لب‏هاى فرو بسته او زل بزند. تا كى دوباره به گفتن كلامى گشوده شوند و عطر نارنجستان‏ها، فضا را متبرك كند. آمنه اين خلسه را دوست دارد؛ اين بى‏زمانى را و اين هيجان را دوست دارد.
شنيده است ماجراى كنگره‏هاى كسرا و سرگذشت ساوه و خاموشى آتشكده‏ها را و اينها همه از قدوم كودك او است.
چگونه مى‏شود اين همه ملاحت را به دايه سپرد؟
چگونه مى‏شود دورى اين چشم‏هاى دلكش را تاب آورد؟ چگونه مى‏شود از اين دستان كوچك دل كند؟ اما كودكش بايد به صحرا برود؛ با بركتى كه سهم ايل و تبار حليمه است.
بايد طعم خوش چوپانى را مزمزه كند. كودك او بايد سفر را از همين روزهاى آغازين بشناسد؛ هر چند اين سفر، طعم تلخ دورى را براى آمنه به جا خواهد گذاشت.
اما آمنه رسالت خويش را انجام داده است؛ آوردن چنين كودكى از كسى جز او برنمى‏آمد.

رفع غم و غصه

نوشته شده توسط 23ام دی, 1392

رفع غم و غصه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ، مِن شَرِّ مَا خَلَقَ، وَمِن شَرِّ غَاسِق إِذَا وَقَبَ، وَمِن شَرِّ النَّفَّـثَـتِ فِى الْعُقَدِ، وَمِن شَرِّ حَاسِد إِذَا حَسَدَ * «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِكِ النَّاسِ، إِلَهِ النَّاسِ مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ، اَلَّذِى يُوَسْوِسُ فِى صُدُورِ الَّناسِ، مِن الْجِنَّةِ وَ الَّناسِ» * «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ، وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُـواً أَحَدٌ» اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ، وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ، وَ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ، سُؤالَ مَنْ لا يَجِدَ لِفاقَتِهِ مُغيثاً، وَ لا لِضَعْفِهِ مُقَوِّياً، وَ لا لِذَنْبِهِ غافراً غَيْرَكَ،يا ذَالْجَلالِ وَ الاْكْرامِ،اَسْئَلُكَ عَمَلا تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، وَ يَقيناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَيْقَنَ بِهِ حَقَّ الْيَقينِ فى نَفاذِاَمْرِكَ،اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسى، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْيا حاجَتى، وَاجْعَلْ فيما عِنْدَكَ رَغْبَتى، شَوْقاً اِلى لِقائِكَ، وَ هَبْ لى صِدْقَ التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ، اَسْئَلُكَ مِنْ خَيْرِ كِتاب قَدْ خَلا،وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ كِتاب قَدْ خَلا، اَسْئَلُكَ خَوْفَ الْعابِدينَ لَكَ، وَ عِبادَةَ الْخاشِعينَ لَكَ، وَ يَقينَ الْمُتَوَكِّلينَ عَلَيْكَ، وَتَوَكُّلَ الْمُؤْمِنينَ عَلَيْكَ، اَللّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتى فى مَسْئَلَتى مِثْلَ رَغْبَةِ اَوْلِيآئِكَ في مَسائِلِهِمْ، وَ رَهْبَتي مِثْلَ رَهْبَةِ اَوْلِيائِكَ، وَاسْتَعْمِلْنى فى مَرْضاتِكَ عَمَلا لااَتْرُكُ مَعَهُ شَيْئاً مِنْ دينِكَ مَخافَةَ اَحَد مِنْ خَلْقِكَ،اَللّهُمَّ هذِهِ حاجَتى فَاَعْظِمْ فيها رَغْبَتى، وَ اَظْهِرْ فيها عُذْرى، وَلَقِّنى فيها حُجَّتى، وَ عافِ فيها جَسَدى، اَللّهُمَّ مَنْ اَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ اَوْ رَجاءٌ غَيْرُكَ، فَقَدْ اَصْبَحْتُ وَ اَنْتَ ثِقَتى وَ رَجائى فِى الاُْمُورِ كُلِّها، فَاقْضِ لي بِخَيْرِها من عاقِبَةً، وَ نَجِّنى مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد رَسُولِ اللهِ الْمُصْطَفى،وَعَلى آلِهِ الطّاهِرينَ.(1)
* بنام خداوندبخشنده بخشايشگر، بگو: پناه مى برم به پروردگار سپيده صبح، از شرّ تمام آنچه آفريده است; و از شرّ هر موجود شرورهنگامى كه شبانه وارد مى شود; و از شرّ آنها كه با افسون در گره ها مى دمند; و از شرّ هر حسودى هنگامى كه حسد مىورزد!بنام خداوند بخشنده مهربان، بگو: پناه مى برم به پروردگار مردم، به مالك و حاكم مردم، به (خدا و) معبودمردم، از شرّ وسوسه گر پنهانكار، كه در درون سينه انسانها وسوسه مى كند،خواه از جنّ باشد يا از انسان! به نام خداوند بخشنده مهربان، بگو: خداوند، يكتا و يگانه است;خداوندى است كه همه نيازمندان قصد او مى كنند; (هرگز) نزاد، و زاده نشد; و براى او هيچ گاه شبيه و مانندى نبوده است! خدايا به تو عرض نياز مى كنم،نياز كسى كه نيازمنديش شدت يافته و نيرويش ضعيف شده و گناهانش فراوان گرديده، نياز كسى كه براى بيچارگى اش فريادرس و براى ناتوانى اش نيرودهنده و براى گناهش بخشنده اى، جز تو ندارد.

ادامه »

گناه و حافظه

نوشته شده توسط 23ام دی, 1392

گناه و حافظه

شخصی می‌گوید به عالمی به نام وکیع از ضعف حافظه‌ام شکایت کردم. او من را به ترک گناهان توصیه کرد و گفت این توصیه به این دلیل است که قوه حفظ علوم فضل و نور است و فضل و نور خداوند به فرد گناهکار عطا نمی‌شود.
شَکوتُ الی وَکیعٍ سوَء حِفظی فَارشْدنی اِلی تَرِک المعاصی و ذلِکَ اَن حَفِظَ العِلم فَضل وَ فَضل اللهُ لایُوتی لِعاصی

بدون شرح

نوشته شده توسط 22ام دی, 1392

 

چه شعری بر سنگ مرقد امام نوشته شده است؟

نوشته شده توسط 19ام دی, 1392

چه شعری بر سنگ مرقد امام نوشته شده است؟

تاکنون سه سنگ مرقد بر مزار حضرت رضا ( علیه السلام ) نصب شده که هر کدام ارزش تاریخی خود را دارند. در اینجا به اجمال تاریخچه این سنگ و مفصل از نوشته های سنگ کنونی را برای شما بازگو می کنیم.

قدیمی‌ ترین سنگ مرقد امام رضا(ع) ، سنگ مرمری با ابعاد40*30 و قطر 6 سانتی‌متر است که در اوایل قرن ششم بر مزار امام ( علیه السلام ) نصب شد . این سنگ از نفایس بسیار ارزشمند موزه آستان قدس رضوی است که از نظر تاریخی و نوع خط آن که کوفی شکسته است ، اهمیت فوق العاده‌ ای دارد . سه کتیبه در حاشیه سنگ و یک کتیبه در سطح محرابی شکل آن نقش بسته است .

ادامه »

لعنت خدا برقاتلین محسن بن علی(ع)

نوشته شده توسط 19ام دی, 1392

 

نمازهاى مستحبى شبانه روز

نوشته شده توسط 15ام دی, 1392

نافله هاى شبانه روز
الف ) نافله هاى روزانه :
1. نافله نماز صبح ، قبل از نماز صبح ، دو ركعت مى باشد.
2. نافله نماز ظهر، قبل از نماز ظهر، هشت ركعت مى باشد.
3. نافله نماز عصر، قبل از نماز عصر، هشت ركعت مى باشد.
4. نافله نماز مغرب ، بعد از نماز مغرب ، چهار ركعت است .
5. نافله نماز عشا، بعد از نماز عشا، دو ركعت است .
ب ) نافله هاى شب :
1. هشت ركعت نماز شب .
2. دو ركعت نماز شفع .
3. يك ركعت نماز وتر.
پس تعداد نافله ها سى و چهار ركعت ، مى باشد.
* تمام نمازهاى مستحبى به صورت دو ركعتى خوانده مى شود؛ مگر نماز وتر در نماز شب كه يك ركعت است و نماز اعرابى ، كه به صورت يك دو ركعتى و دو چهار ركعتى ، خوانده مى شود.
* در نمازهاى مستحبى ، غير از چند نماز، خواندن سوره واجب نيست .
* نبايد نافله ظهر و عصر را در سفر خواند؛ ولى نافله عشا را به نيت اين كه شايد مطلوب باشد، مى توان به جا آورد.
* نماز مستحبى را مى شود در حال راه رفتن و سوارى خواند؛ در اين حال لازم نيست رو به قبله باشد.
نماز شب :
مجموعا يازده ركعت است :
الف ) هشت ركعت آن دو ركعت ، دو ركعت ، مانند نماز صبح خوانده مى شود كه به نيت نماز شب مى باشد.
ب ) دو ركعت آن ، نماز شفع است . بهتر است كه در ركعت اول آن بعد از حمد، سوره ناس و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره فلق خوانده شود.
ج ) يك ركعت آن نماز وتر است . بعد از حمد، سه بار سوره توحيد، يك بار سوره فلق و يك بار هم سوره ناس خوانده مى شود. مى توان يك سوره تنها نيز خواند. سپس دستها را به قنوت برداشته و براى چهل مؤ من دعا و طلب مغفرت نموده و هفتاد مرتبه گفته شود: استغفر اللّه ربى و اتوب اليه آنگاه هفت بار گفته شود: هذا مقام العائذبك من النار اين است مقام كسى كه از آتش قيامت به تو پناه مى برد. پس از آن سيصد مرتبه گفته مى شود: العفو و سپس بگويد: رب اغفرلى و ارحمنى و تب على انك انت التواب الغفور الرحيم .

وقت نماز شب ، از نيمه شب تا فجر صادق است و هنگام سحر، از ساير مواقع بهتر است (تمام ثلث آخر شب ، سحر محسوب مى شود). افضل از آن ، خواندن نماز شب ، نزديكيهاى فجر است .
مستحب است كه نماز شب را بلند بخوانند، تا اگر از خانواده اش كسى مى خواهد براى نماز شب برخيزد، بيدار شود. بديهى است كه در صورت ريا، ديگر استحبابى بر بلند خواندن مترتب نخواهد بود.

http://seyedhadi3.blogfa.com/cat-86.aspx

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا ....!

نوشته شده توسط 4ام دی, 1392

به نام خدایی که از من به من مهربونتره
عاشورا در سرنوشت زمین رقم خورد،از همان ابتدا که مردِ بزرگ دین معرفت،پیامبر اسلام در راه حقیقت بارها زخم خوردند و لب به شِکوه نگشودند.
همان محمد(صلی الله علیه و آله)که جدّ حسین(علیه السلام) است.مردمی که زخم فرومایگان و بردگان طائفی را در راه عبودیت محض و خالص ،بر تن و جان خویش متحمل شد و مرهم نهاد،به یاد عاشورایی عاشورایی تر!
شاید تاریخ بهترین زبان گویا،برای یادآوری گذشته و چشم اندازی برای آینده باشد.شیخ اسلام عاشورایی در طائف گدارند که تنها یک نفر مسلمان شد، شاید ایشان در برگه تاریخ شهرت چندانی نداشته باشند،اما مسلمانی بنام نیست،به ماهیت درون آدمیست «مگر نه آنکه آدمی را آدمیت لازم است؟!»آدمیت فقط در اسلام محمد(صلی الله علیه و آله)گنجانده شده است.

ادامه »

اعمال روز اربعين

نوشته شده توسط 1ام دی, 1392

اعمال روز اربعين

روز بيستم روز اربعين و به قول شَيْخَيْن روز رُجُوع حرم امام حسين عليه السلام است از شام به مدينه و روز وُرُود جابربن عبدالله انصارى است به كربلا بجهت زيارت امام حسين عليه السلام و او اوّل زائر آن حضرت است و زيارت آن حضرت در اين روز مستحب است و از حضرت عسكرى عليه السلام روايت شده كه فرمود علامات مؤ من پنج چيز است پنجاه و يك ركعت نماز فريضه و نافله در شب و روز گذاردن و زيارت اربعين كردن و انگشتر بر دست راست كردن و جَبين را در سجده بر خاك گذاشتن و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ را بلند گفتن و شيخ در تهذيب و مصباح زيارت مخصوصه اين روز را از حضرت صادق عليه السلام نقل كرده و ما انشاءَالله آن را در باب زيارات نقل خواهيم نمود.



دلا کوی حسین عرش زمین است

نوشته شده توسط 1ام دی, 1392

دلا کوی حسین عرش زمین است
مطاف و کعبه دل ها همین است
اگر خیل شهیدان حلقه باشند
حسین بن علی، آن را نگین است
دل ما در پی آن کاروان است
که از کرب و بلا، با غم روان است

سِرّ قرار دادن اربعین برای سیدالشهدا(ع) چیست؟

نوشته شده توسط 1ام دی, 1392

آیت ا… عبدا… جوادی آملی:


سِرّ قرار دادن اربعین برای سیدالشهدا(ع) چیست؟

اربعین و عدد چهل خصوصیتی دارد که دیگر ارقام آن را ندارد. غالب انبیای الهی در چهل سالگی به رسالت مبعوث شدند و ملاقات خصوصی حضرت موسی (ع) و ذات اقدس الهی چهل شب بود …

و در نماز شب سفارش شده است که چهل مؤمن را دعا کنید و همسایگان را تا چهل خانه گرامی‌بدارید. این ها نشان می‌دهد که عدد چهل از برجستگی خاص برخوردار است.
در روایات اسلامی‌چنین آمده است: زمینی که روی آن انبیا و اولیای الهی و بندگان مؤمن، خدا را عبادت کرده اند، چهل روز در مرگ آنان می‌گرید، ولی در شهادت امام حسین(ع) آسمان و زمین، چهل روز خون گریه کردند. البته اشک یا خون را در این گونه از روایات نباید بر اشک یا خون ظاهری حمل کرد؛ چنان که نباید آن را انکار کرد.
توضیح آن که در سیارات آسمانی بارها انفجارهایی رخ می‌دهد که با چشم عادی هرگز دیده نمی‌شود؛ ولی متخصصان با استمداد از علم نجوم و از رصدخانه به تماشای این انفجارها می‌نشینند.
همان گونه که مردم عادی نباید خبر وقوع این انفجار را به صِرف ندیدن آن با چشم ظاهری انکار کنند، خونْ گریه کردن آسمان و زمین را نیز نباید انکار کنند؛ زیرا این موارد نیز جزو علومی‌نیست که بشر عادی آن را نظاره کند، حتی از رصدخانه نیز دیده نمی‌شود.
اساساً امر ملکوتی را هرگز نمی‌توان با ابزار مُلکی ادراک کرد. مثلاً با دقیق‌ترین و پیشرفته‌ترین فنّ رصد سپهر نمی‌توان مشهودات رؤیای صادق انسان نائم را رصد نمود. اگر یوسف عصر در ساحت رؤیا مشاهده کند که یازده ستاره به همراهی ماه و آفتاب برای وی سجده کردند، هرگز چنین صحنه‌ای را نمی‌شود با هیچ رصدخانه‌ای تصدیق یا تکذیب نمود.
غرض آن که معنای اشک ریزی یا خون باری ملکوتی نه مورد تصدیق فنّ تجربی است و نه در قلمرو تکذیب آن قرار می‌گیرد و هیچ گاه استبعاد به جای استحاله نمی‌نشیند. کسی که صاحب بَصَر نیست تا ببیند، لا اقل باید صاحب نظر باشد که گوش شنوا به ندای صاحبْ بصران داشته باشد.
برای تحقیق این موارد، علم مخصوص لازم است که اصطلاح و متخصصان ویژه خود را دارد که اهل ولایت و علمای بزرگ دینی اند. آنان این گونه از احادیث را با جان پذیرفتند و فهمیدند که آسمان و زمین خونْ گریه می‌کنند. از امام زمان (ع) نیز نقل شده است که به امام حسین (ع) عرض می‌کنند: «اگر اشک چشم تمام شود، برایت خون می‌گریم؛ «و لأبکینّ علیک بدل الدموع دماً»»
گفتنی است؛ گرامیداشت یاد متوفا پس از مرگ او در همه ملل و ادیان رسمیت دارد و بعضی با گذشت یک ماه و بسیاری نیز پس از چهل روز از متوفای خود تجلیل می‌کنند. در میان مسلمانان، به ویژه شیعیان، پس از شهادت امامان معصوم (ع) در نخستین اربعین آنان مراسم گرامیداشت انجام می‌شده است؛ ولی شهادت امام حسین (ع) این ویژگی را دارد که روز اربعین حسینی هر ساله تا قیامت ادامه خواهد داشت.


احیاگری امر به معروف و نهی از منکر

نوشته شده توسط 27ام آذر, 1392

معروف یعنی هر آنچه دین و عقل او را خوب می داند و به او فرمان می دهیم.
منکر یعنی هرکاری که عقل و دین او را بد می داند منکر است و باید از او نهی کرد.
امر به معروف نشانه هایی دارد که از جمله آن عشق انسان به مکتب و مردم،آزادی در جامعه ،فطرت بیدار،تشویق نیکوکاران در جامعه؛ تلخ کردن کام خلاف کاران و … می باشد.
تمام پدران و مادران ما در طول تاریخ فرزندان خود را به کارهایی وا داشته و از کارهایی نهی کرده اندپس امر به معروف و نهی از منکر چون ریشه در درون ما دارد و مربوط به زمان و مکان خاصی نیست،هرمسئله ای که این گونه فراگیر باشد.نشانه فطری بودن آن است.امر به معروف در قرآن جایگاه والایی دارد به طوری که در سوره عصر شعار مسلمانان هنگام جدایی از یکدیگر در جمله(تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر)اشاره کرده است.و قرآن نیز بزرگترین وظیفه انبیاء را امر به معروف و نهی از منکر می داند به طوریکه می فرماید:ما در میان هر امتی پیامبری مبعوث کردیم که مهم ترین وظیفه آن دو چیز است:یکی امر به یکتاپرستی(ان اعبدوالله) و دیگری نهی از طاغوت ها که بزرگترین منکرهاست(اجتنبوا الطاغوت)

ادامه »

قضیه شیعه شدن سلطان خدابنده

نوشته شده توسط 26ام آذر, 1392

قضیه شیعه شدن سلطان خدابنده

علامه حلی ( مناظره با علمای اهل سنت در حضور سلطان خدابنده)

در زمان سلطان خدابنده سلطان گفت:
یا شیعه یا سنی !
قرار شد علمایه شیعه بیان ، علمای سنی هم بیان سلطان هم روی تختش بنشیند شیعه و سنی مباحثه کنن آخوند های سنی اومدن دور تا دور جلسه نشستن
گفتن : علمایه شیعه !!!
شیعه ها گفتند ما یه آخوند بیشتر نمی فرستیم و معتقدیم این یه آخوند شیعه از پس همه
سنی های عالم بر میاد
چون ما حرف داریم برا گفتن اونا چی ؟

ادامه »

آسایش حقیقی

نوشته شده توسط 14ام آذر, 1392

«امام صادق(ع) فرمود: آسایش حقیقی برای مؤمن نیست مگر در لقاء با خداوند و غیر از آن در چهار چیز آرامش است:

1. سکوتی که در آن به حال قلبت و خویشتنت معرفت پیدا کنی؛

2. خلوتی که به واسطه آن از آفات ظاهری و باطنی روزگار نجات پیدا کنی؛

3. گرسنگی ای که شهوات و وسواس با آن نابود شود؛

4. شب زنده داری که قلبت بدان منور و طبعت بدان مصفا و روحت بدان تزکیه شود».

 

علی رضا مختارپور، چراغ راه دینداری [بازنویسی مصباح الشریعه]، تهران، اهل قلم، 1382، صص 79 و 80.

غیرت

نوشته شده توسط 9ام آذر, 1392

 

امام علی علیه السلام می فرماید:


انسان پاکدامن فرشته ای است از فرشتگان


مادرم زمانی که خبر شهادتم


را شنیدی گریه نکن


زمان تشییع و تد فینم گریه نکن


زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن


فقط زمانی گریه کن که مردان ما


غیرت را فراموش کنند و زنان ما


عفت را……………


از وصیت نامه شهید سعید زقاقی

 

مهریه حضرت حواء

نوشته شده توسط 9ام آذر, 1392


مهریه حضرت حواء

خدای مهربان حضرت حواء را برای آدم (ع) آفرید و فرمود : حوا ء را


برای تو آفریدم تا همدمی باشد برایت حضرت آدم دستش را


به سوی حوا ء کشید فرشته ندا داد ای آدم ! درست است


که حوا مال تو است اما دست نگهدار مهرش را پرداخت نکردی


می خواهی محرمت باشد باید مهرش را پرداخت کنی .


گفت مهرش چیست ؟ پاسخ شنید :سه صلوات بر محمدو آل


محمد.
صلوات مهریه مادر بزرگمان حضرت حواء بوده .


خیلی قیمتی است . ما هم چون خیلی انبیاء را دوست داریم


به عشق انبیاء صدو بیست و چهار هزار سکه قرار میدهیم !


خوب صدو بیست و چهار صلوات بگو چرا صدو بیست و چهار


هزار سکه؟ به عشق امیرالمومنین (ع) صدو ده سکه!


به عشق حضرت است ؟ این بازی اهل طبیعت و دنیا پرست است


خواهرو برادر عزیز چرا نام انبیاء را می بری؟


مهریه حضرت حواء سه صلوات بر محمد و آل محمد بوده است


( اللهم صل علی محمد و آل محمد)

https://kowsarblog.ir/admin.php?ctrl=items&action=new&blog=85

بهترين كلام در آخرين فرصت

نوشته شده توسط 9ام آذر, 1392

بهترين كلام در آخرين فرصت
مرحوم شيخ طوسى ، راوندى و ديگر بزرگان ، به نقل از ابو بصير حكايت كند:
روزى به محضر مقدّس امام محمّد باقر عليه السلام شرفياب شدم و لحظاتى بعد از آن ، حمران نيز به همراه بعضى از افراد وارد شد و به حضرت خطاب كرد و گفت : ياابن رسول اللّه ! عكرمه در سكرات مرگ قرار گرفته است .
ابوبصير گويد: عكرمه با خوارج هم عقيده بود و خود را از امام محمّد باقر عليه السلام رهانيده بود.
حضرت با شنيدن سخن حمران ، از جاى خود برخاست و فرمود: مرا مهلت دهيد تا بروم و بازگردم ؟
گفتيم : مانعى نيست .
لذا امام باقر عليه السلام حركت نمود و رفت و پس از گذشت لحظاتى دوباره مراجعت نمود و اظهار داشت :
چنانچه پيش از آن كه عكرمه ، جان از جسدش مفارقت كند، او را درك مى كردم ، كلماتى را به او تعليم و تلقين مى نمودم كه برايش بسيار سودمند و نجات بخش مى بود؛ وليكن موقعى بر بالين او رسيدم كه تمام كرده و جان از بدنش ‍ خارج گشته بود.
ابوبصير افزود: به حضرت عرض كرديم : فدايت گرديم ، آن كلمات چيست تا ما از آن ها براى خود و ديگران بهره گيريم ؟
فرمود: همان كلماتى است كه شماها بر آن معتقد هستيد.

و سپس افزود: هرگاه بر بالين شخصى قرار گرفتيد كه احتمال مرگ براى او مى دهيد، او را بر شهادت و اقرار به ((لااله الاّاللّه ، محمّد رسول اللّه )) و نيز بر ولايت و امامت ما - اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام - تلقين كنيد، كه از جهاتى براى او سودمند و نجات بخش خواهد بود

https://kowsarblog.ir/admin.php?ctrl=items&action=new&blog=85

گربه اى براى گربه كورى غذا مى برد

نوشته شده توسط 4ام آذر, 1392

گربه اى براى گربه كورى غذا مى برد
جمعى مشغول خوردن غذا بودند كه هر چند دقيقه يك بار گربه اى به نزديك سفره مى آمد و تكه استخوانى را جلوى گربه مى انداختند و گربه به دندان مى گرفت و مى رفت تا چند بار اين صحنه تكرار شد و بر ايشان جاى سئوال بود كه اين حيوان غذا را به كجا مى برد و چرا خودش مصرف نمى كند! يكى از افراد روى سفره براى تعقيب گربه بلند شد و پشت سر گربه حركت كرد تا اينكه متوجه شد كه گربه به پشت بام خانه خرابه اى رفت . او هم با نردبان به پشت بام راه يافت تا اينكه صحنه عجيبى را مشاهده كرد كه گربه كورى در پشت بام آن منزل مخروبه زندگى مى كند واين گربه سالم برايش غذا تهيه مى كند. وقتى به نزد دوستانش برگشت با تعجب گفت عطوفت حيوانات بعضا از عطوفت بين انسانها بيشتر است آرى خداوند اين محبت و نوع دوستى را در بين حيوانات هم قرار داده است تا موجود كورىدر پشت بام يك منزل متروكه هم گرسنه و تشنه نماند.

چرا ابن سيرين بوى خوش مى داد؟

نوشته شده توسط 4ام آذر, 1392

محمد بن سيرين هميشه پاكيزه بود و بوى خوش مى داد. روزى شخصى از او پرسيد: علت چيست كه از تو هميشه بوى خوش مى آيد؟ گفت قصه من عجيب است . آن شخص او را قسم داد كه : قصه خود را براى من بگو.
ابن سيرين گفت : من در جوانى بسيار زيبا و خوش صورت و صاحب حسن و جمال بودم و شغلم بزازى بود، روزى زنى و كنيزكى به دكانم آمدند و مقدارى پارچه خريدند، چون قيمت آن معين شد گفتند: همراه ما بيا تا قيمت آن را به تو پرداخت كنيم .

ادامه »

دستورالعملى از حاج ميرزا ملكى تبريزى در رابطه با آداب قرآن و دعا

نوشته شده توسط 4ام آذر, 1392

دستورالعملى از حاج ميرزا ملكى تبريزى در رابطه با آداب قرآن و دعا
عارف كامل و عوامل عالم مرحوم حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى در كتاب المراقبات فى اعمال
السنه بعد از ذكر مطالبى به آداب و آيين قرآن و دعا مى پردازد و مى گويد:
… بجاست كه پاره اى از اداب و آيينهاى قرائت قرآن و دعا را در اينجا بياوريم و تفصيل آن را به جاى
خود واگذاريم ، و چون قرآن در فضيلت بر دعا تقدم و پيشى دارد، نخست از آداب قرائت قرآن سخن
مى گوييم :
آداب قرائت قرآن
از آنجا كه خداوند در ايه افلا يتدبرون القرآن ام على قلوب اقفالها آنان را كه در قرآن به تدبر نمى
نگرند، با زبانى سرزنش آميز نكوهيده است ، نخستين و مهمترين ادب و آيين تلاوت قرآن ، تدبر و
تامل در آن است ، زيرا آن كه در قرآن به تدبر بنگرد، ناگزير به اندازه تدبر و تامل خويش ‍ شكوه و
عظمت قرآن و آورنده قرآن و معانى و مفاهيم آن را در خواهد يافت ، و همين درك و دريافت سبب
خواهد شد تا به هنگام قرائت ، ذهن و ضمير خويش را از پراكندگى دور دارد و بر تامل و تدبر خويش
در فهم معانى و مقاصد قرآن بيفزايد، و از آنچه را فهم آن ها را مى بندد، بپرهيزد و هر امر و نهى و
حكم و دستور و پند و موعظه اى مى بيند، همه را ويژه خود بپندارد، اينجاست كه قرائت و تدبر
قرآن بر او اثر مى گذارد، و روح و جان او را بر مى انگيزد و از اين پس است كه به دنياهايى نيكو و
نورانى راه مى يابد، و به مقامهايى بس والا و بالا فرا مى رسد.
اينها پاره اى از آداب و آيينهاى قرائت قرآن كه برخى از آنها واجب و بايسته است و بر خى ديگر اگر
واجب نباشد، بس ارجمند و گرانبهاست .

ادامه »

بوسیدن ضریح

نوشته شده توسط 4ام آذر, 1392

بوسيدن ضريح

خدا رحمت كند علامه سيّد شرف الدّين جبل عاملى ، صاحب كتاب المراجعات را، ايشان يك بار به
مكه مشرف مى شوند. پادشاه عربستان هر ساله در ايّام حج ، يك ميهمانى با شكوه با حضور
علماى تمامى مذاهب برگزار مى كرد. در آن سال ، ايشان هم به عنوان عالم بزرگ شيعى ، به آن
مجلس دعوت مى شود. علامه هنگامى كه وارد مجلس مى شود، قرآنى را به شاه عربستان
هديه مى كند، شاه نيز قرآن را مى گيرد و مى بوسد.
علامه سيد شرف الدين بلافاصله به او مى گويد: تو چرم پرست هستى و مشركى ! پادشاه با
تعجب مى پرسد براى چه ؟ علامه جواب مى دهد: براى اينكه جلد اين قرآن را كه چرم است
بوسيدى ! پادشاه مى گويد: من به خاطر چرم نبوسيدم ، كفش هاى من هم چرمى است ، ولى
آن را نمى بوسم ! من چرمى را كه جلد قرآن است مى بوسم .
سيّد شرف الدّين جواب مى دهد: ما هم هر آهنى را نمى بوسيم . آهنى را كه ضريح پيامبر است
مى بوسيم ، ولى شما به ما مى گوييد: مشرك ! پادشاه اندكى تاءمّل كرده و مى گويد: شما
درست مى گوييد!

ادامه »

باب نجاه

نوشته شده توسط 3ام آذر, 1392

بسم الله الرحمن الرحیم

وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ

و بزودي آنها كه ستم كردند خواهند فهمید كه بازگشتشان به كجاست

السلام علیک یا رحمه الله الواسعه و یا باب نجاه الامه المظلوم یا ابا عبد الله الحسین

سلام بر همه دوستداران محمد و ال محمد که در این ایام زانوی غم بغل گرفته اند و بر بزرگترین مصیبت عالم اسلام می گریند

عباس بن على«علیه الیسلام »

نوشته شده توسط 21ام آبان, 1392

عباس بن على«علیه الیسلام »

فرزند امير المؤمنين،برادر سيد الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسين«ع»در روز عاشورا .عباس در لغت،به معناى شير بيشه،شيرى كه شيران از او بگريزند است.(1)مادرش«فاطمه كلابيه»بود كه بعدها با كنيه«ام البنين»شهرت يافت.على«ع»پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنين ازدواج كرد.عباس،ثمره اين ازدواج بود.ولادتش را در(2)شعبان سال 26 هجرى در مدينه نوشته‏اند و بزرگترين فرزند ام البنين بود و اين چهارفرزند رشيد،همه در كربلا در ركاب امام حسين«ع»به شهادت رسيدند.وقتى امير المؤمنين شهيد شد،عباس چهارده ساله بود و در كربلا 34 سال داشت.كنيه‏اش «ابو الفضل»و«ابو فاضل»بود و از معروفترين لقبهايش،قمر بنى هاشم،سقاء،صاحب لواء الحسين،علمدار،ابو القربه،عبد صالح،باب الحوايج و…است.

عباس با لبابه،دختر عبيد الله بن عباس(پسر عموى پدرش)ازدواج كرد و از اين ازدواج،دو پسر به نامهاى عبيد الله و فضل يافت.بعضى دو پسر ديگر براى او به نامهاى محمد و قاسم ذكر كرده‏اند.

آن حضرت،قامتى رشيد،چهره‏اى زيبا و شجاعتى كم نظير داشت و به خاطر سيماى جذابش او را«قمر بنى هاشم»مى‏گفتند.در حادثه كربلا،سمت پرچمدارى سپاه حسين«ع»و سقايى خيمه‏هاى اطفال و اهل بيت امام را داشت و در ركاب برادر،غير از تهيه آب،نگهبانى خيمه‏ها و امور مربوط به آسايش و امنيت خاندان حسين«ع»نير بر عهده او بود و تا زنده بود،دودمان امامت،آسايش و امنيت داشتند(3).

روز عاشورا،سه برادر ديگر عباس پيش از او به شهادت رسيدند.وقتى علمدار كربلا از امام حسين«ع»اذن ميدان طلبيد حضرت از او خواست كه براى كودكان تشنه و خيمه‏هاى بى‏آب،آب تهيه كند.ابو الفضل«ع»به فرات رفت و مشك آب را پر كرد و در بازگشت به خيمه‏ها با سپاه دشمن كه فرات را در محاصره داشتند درگير شد و دستهايش قطع گرديد و به شهادت رسيد.البته پيش از آن نيز چندين نوبت.همركاب با سيد الشهدا به ميدان رفته و با سپاه يزيد جنگيده بود .عباس،مظهر ايثار و وفادارى و گذشت بود.وقتى وارد فرات شد،با آنكه تشنه بود،اما بخاطر تشنگى برادرش حسين«ع»آب نخورد و خطاب به خويش چنين گفت:

ادامه »

ارتباط مغز با اعضای بدن

نوشته شده توسط 18ام آبان, 1392

 

زياد خدا را ياد كنيد، چرا كه به ياد خدا بودن موجب آرامش دلها و صفاي باطن است. شهيد عليرضا نوري

يک روز استاد توي کلاس درس گفت: تمام عضله هاي بدن از مغز دستور مي گيرند. اگر ارتباط مغز با اعضاي بدن قطع شود ، حرکت و فعاليت آنها مختل مي شود و اگر هم واکنش داشته باشند ، غير ارادي و نامنظم است. يکي از دانشجويان که سن بيشتري نسبت به بقيه داشت و همواره خاموش بود ، بلند شد و گفت: ببخشيد استاد! وقتي ترکشِ توپ سرِ رفيقِ من را از زير چشم هايش برد ، زبانش تا يک دقيقه الله اکبر مي گفت!


  •