معلم امت

نوشته شده توسط 26ام شهریور, 1392

به مناسبت روز بزرگداشت شیخ مفید

ابو عبدا… محمد بن نعمان مشهور به شیخ مفید از بزرگان شیعه و از نوادر علم كلام و فقه است. وی به سال 336 یا 338 ه ق پا به هستی نهاد. محل تولد او در ناحیه جیل در ده فرسنگی بغداد بود. بعدها همراه پدرش كه مقلب به العلم بود به بغداد آمد و نزد استادهای عصر خویش تحصیل نمود از معروفترین استادان وی می توان به ابوالقاسم جعفر بن مجمد بن قولوی قمی و شیخ صدوق اشاره كرد در زمان وی آل بویه بر بغداد حاكم شدند كه حامی تشیع بودند بنابراین زمینه بیان عقاید و نشر اندیشه های شیعی پدید آمد شیخ مفید از این محیط آزاد در عصر خویش سود جست و در مسجد براثا در بغداد به تدریس و وعظ و جدل با معارضین پرداخت و توانست تشیع و فرقه های آن را با هم متحد كند وی فِرَق مختلف اسلامی را تشویق نمود كه اختلافات جزئی را كنار نهاده و در اصول متحد شوند. آثار شیخ مفید متجاوز از دویست تألیف می باشد

شیخ مفید در شب جمعه 3 رمضان سال 413 ه.ق در گذشت هشتاد هزار نفر جنازه او را تشیع كرد و وی را در مقابر قریش نزدیك ضریح حضرت جواد (ع) به خاك سپردند.

معلم امت:

تاریخ شیعه سرشار از افتخارات بسیار و تحولات چشمگیر است. تحولاتی كه به دست عالمان متعهد و فرزانگان اندیشمند پدید آمده است.در این میان به سده چهارم هجری بر می خوریم كه «فتح الفتوح» تاریخ شیعی است؛ روزگاری كه مردی بزرگ و اندیشمندی سترگ «دائره المعارفی جامع» از معارف اسلامی تدوین كرد و قریب 50 سال پرچمدار عرصه های علمی، فكری و فرهنگی مسلمین گردید و سرانجام بدانجا رسید كه دوست و دشمن زبان به تمجید او گشودند و قلم به تعریف او برگرفتند و او را «مفید» لقب دادند.

بینش افروزی و دانش آفرینی وی به همراه آگاهی از اوضاع دشمنان و اطلاع از جهان اطراف دست به دست هم داد و او را سلسله جنبان نهضت فكری و رُنسانس علمی در قرن چهارم كرد و بدانجا رسید كه «صحیفه های سبز مهدوی» عجل الله تعالی فرجه الشریف به افتخار او صادر شد و حضرت ولی عصر (ع) وی را برادری گرامی و استوار خواند.

تولد:

… این مشعل تابناك و فروزنده در یازدهم ذیقعده 336 قمری در عُكبرای بغداد پای هستی بر جهان گذارد و «محمد» نام وی گردید. از آنجا كه پدر او شخصی پارسا و مذهبی بود و به تعلیم و تربیت اشتغال داشت؛ «ابن المعلم» لقب وی شد و پس از چندی «عُكبری» و «بغدادی» دو لقب او گردید.

محمد دوران كودكی خود را با «بزرگی» می گذراند. فراست و تیزهوشی او خبر از گذشته ای پاك؛ از خاندان خویش و آینده ای روشن؛ در بغداد و جهان اسلام می داد. عشق و شورفراوان به تحصیل موجب شد كه همراه پدر به بغداد رفته و فراگیری علم و دانش را آغاز كند.

او از نشاط وافر و فرح بخش بسیاری در مطالعه برخوردار بود. عطر اخلاص در وجود محمد كار را بدانجا رسانید كه در پنج سالگی برای او از ابن ابی الیاس اجازه روایت گرفته اند و در حالی كه هفت سال و چند ماه داشت از ابن سماك نقل روایت كرده است. وی فرزانه ای تلاشگر گردید به طوری كه پیش از دوازده سالگی از برخی محدثان روایت اخذ كرده و از استاد خویش، شیخ صدوق قبل از بیست سالگی حدیث شنیده است.

تحصیلات و استادان:

«ابن المعلم» سرو وجود خود را از چشمه دانش بغداد طراوت و شادابی بخشید و از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمی برد. از محضر مظفر بن محمد، ابویاسر و ابن جنید اسكافی «كلام و عقاید» آموخت و از درس حسین بن علی بصری و علی بن عیسی رمانی بهره جست. «فقه» را نزد جعفربن محمد بن قولویه فرا گرفت و از محضر ادیب و مورخ چیره دست محمد بن عمران مرزبانی «علم روایت» آموخت.

ابن حمزه طبری، این داود قمی، صفوان و شیخ صدوق دیگر اساتید «محمد» بودند كه شهد شیرین دانش را در كام جان او ریختند. در میان استادان وی عالمانی از شهرهای مختلف مانند قم، كوفه، بصره، ساری، طبرستان، حلب، قزوین، بلخ، مراغه، همدان و شهر زور دیده می شوند.

صحیفه های سبز:

دفتر زندگی معلم امت، شیخ مفید، صحیفه ای سپید و نورانی است كه دستخط مبارك سلاله یاسین، حضرت بقیه ا… الاعظم ارواح العالمین له الفداء در آن به چشم می خورد.

در اواخر ماه صفر 416 هجری بود كه نامه ای از طرف حضرت برای شیخ فرستاده شد. بوسه سپاس و اشك شوق او بر نامه آمد و جون آن را گشود دست خط زیبایی رخ نمود:«للاخ السدید و الولی الرسید الشیخ المفید….. برادر گرامی، استوار و دوست راه یافته شیخ مفید…..» و در توقیعی دیگر و لطفی افزون تر؛ در پنج شنبه 23 ذی حجه هجری نامه ای دیگر از طرف حضرت به افتخار شیخ صادر شد:«بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیك ایها الناصر للحق الداعی الیه بكلمه الصدق.. » بنام خداوند بخشنده بخشایشگر، سلام خدا بر تو ای یاری كننده حق و دعوت كننده به سوی او از كسی كه با صدق و راستی به سوی خدا دعوت می كنی….»

برخی بر این باورند كه در طول 30 سال، 30 توقیع و نامه شریف از ناحیه مقدس حضرت ولی عصر(عج) برای شیخ مفید صادر شده كه در عنوان بسیاری این جمله نورانی دیده می شود؛ «برادر گرامی و استوار؛ شیخ مفید»

 

داستانهایی از زندگی شیخ:

«ایمان راسخ » و « انبوه دانش » شیخ به همراه اخلاص و پشتکار کیمیایی چشمگیر بود که وجود شیخ را نورانیتی خیره کننده بخشیده بود و کار وی را بدانجا رسانید که چون فتوایی را بطور غیر عمد به اشتباه جواب داد حضرت ولی عصر (عج) خود با پیغامی آن را اصلاح فرمود، پس از مدتی که مرحوم مفید آگاه شد و در پی آن از دادن فتوا منصرف گردید آن حضرت طی نامه ای به شیخ فرمود:« بر شماست که فتوا بدهید و بر ماست شما را استوار کرده و نگذاریم در خطا بیفتید»

مقام علمی و منزلت معنوی شیخ در آن حد بود که در خواب دخت رسول الله (ص) حضرت زهرا (ع) را دید که دست عزیزان خود امام حسن و امام حسین (ع) را در دست داشته و خطاب به شیخ فرمود: « ای شیخ به این دو فقه بیاموز».

ساعتی بعد حیرت مرحوم مفید برطرف شد، چرا که مادر سید مرتضی و سید رضی را دید که دست دو فرزند خود را در دست داشته و به شیخ گفت: ای شیخ به این دو فقه یاد بده، و آنگاه که در مساله ای فقهی بین استاد و شاگرد؛ شیخ مفیدو شیخ مرتضی اختلاف نظر و با بحث و ارائه دلیل مشکل حل نشد، هر دو راضی به قضاوت امام امیرالمومنین علی (ع) می شدند. مساله را بر کاغذی نوشته و بالای ضریح مقدس حضرت گذاردند. صبح روز بعد که کاغذ را برداشتند دستخطی مزین به چنین نوشته ای دیدند که:«شَیخی وَ مُعْتَمِدی وِ الحَقُّ مَعَ وَلَدی عَلَمُ الهُدی» با فرزندم سید مرتضی؛ علم الهدی است.

معنویت «شیخ» و اخلاق «مفید»:

اشتغالات اجتماعی و دل مشغولیهای تحصیلی و علمی شیخ را از فتوحات معنوی غافل نساخته بود. هر روز که می گذشت شکوفایی اخلاقی و عطر ملکوتی بر شاخسار وجود این فقیه فرهیخته بیشتر و افزون تر می گردید.

صدقات بسیار، خشوع و خضوع فراوان، روزه ها و نمازهای بیشمار و ساده پوشی شیخ اثری ژرف در دیدگان دوست و دشمن گذارده بود. هم رنگی او با اقشار کم درآمد و فقیر جامعه و دوری گزیدن از دنیای فانی موجب آرامش نفس و اطمینان خاطر آن فرزانه والا گوهر شده بود. بطوری که رسیدن به قله تکامل و تهذیب نفس برای او آسان شده و ارجمندی شخصیت شیخ را پدید آورد. سخنان و دستور العملهای شیخ نه تنها «نسخه ای کار آمد»، بلکه «دارویی شفابخش» حساب می شد و نورانیتی ویژه برای خود داشت. از تأثیر کلام شیخ و تربیت اخلاقی وی همین بس که «ابوالقاسم علی» فرزند شیخ راه روشن و نورانی پدر را ادامه داد و صاحب شخصیت قابل توجهی در جامعه شیعی به حساب آمده است.

در عرصه تألیف و تدریس:

ادامه »

باز هم کبوترانه

نوشته شده توسط 24ام شهریور, 1392

 

باز هم کبوترانه !
پیامبر اسلام دو نفر را به عنوان پاره ی تن خود معرفی کردند؛
یکی، حضرت زهرا سلام الله علیها؛ و دیگری کسی بود که درباره او فرمودند:
پاره ی تن من در خراسان دفن خواهد شد.

به ارتباطش دقیق باش.
.
.
.
به مادر تبریک می گویم میلاد پسر را؛ و میلاد معصومه ی کریمه اش را. عیدی چه می دهی به “مــا"؛ مادر؟!
.
.
.
ایام پیچیده ای است؛ از آن ایامی که عالم غیب و عالم عیان می پیچد به هم !
بوی جنــــون می دهم این روزهـــا !
سرم داغ شــده!
نمی فهمم حال خودم را !
اشکم دم مشکم است و دلم گرفته و فکرم دائما مشغول پردازش …
دست خودم نیست؛ سر به هــــوا شده ام بــاز!
سر به هوای حرم …
آهــــــــــــ…
امام مهربان من!
همیشه مدیون نگاه پرمهرت بوده ام؛ در تمام لحظه های خرد و کلان حیاتم.
به قول هم سِـــرَم، هرچه که داریم از توست… هرچه! هرچه …
نظر تو برنگردد ما را؛ امام رئوف من!
.

[ چهارشنبه بیستم شهریور 1392 ] [ 1:20 ] [ ” کبوتر حرم “

عشق به حجاب

نوشته شده توسط 24ام شهریور, 1392


عشق به حجاب
شاید آقایونی را دیده باشی که وقتی یه دختر کوچولوی چادری می بینن گل از لباشون شکفته میشه

شاید شنیده باشی حتی بعضی از این خانمهای به اصطلاح بدحجاب ؛ به حجاب و نوع پوشش خوب محجبین غبطه می خورن و اونو ابراز می کنن

و شاید شنیده و یا دیده باشی بعضی ها …

خاطره 1- وارد مغازه ساندويچي شدم يه ساندويچ با دو تا نوشابه سفارش دادم و به مغازه دار گفتم ما بيرون منتظريم. زياد طول نکشيد رفتم تو و ديدم حاضره، گفتم آقا چقدر ميشه گفت فلان قدر 10% هم تخفيف حجاب

خاطره 2- رستورانی در اصفهان همراه با خانواده مشغول غذاخوردن هستی، یکی از مسئولان رستوران آرام و مودب کنار میز می‌ایستد، از خانم‌های با حجاب، بابت حفظ شئونات اسلامی تشکر و به هرکدام از آن‌ها یک کارت تخفیف ۱۵ درصدی اهدا می‌کند

خاطره 3- سه چهار دختر چادری داخل مغازه بستنی فروشی مشغول خوردن بستنی بودند مرد میانسالی که از اونجا می گذشت داخل مغازه شد و به بستنی فروش گفت حساب این دخترا با من

او را می شناختم عشق خدمت به دختران چادری ها رو داشت

خاطره 4- راننده یه ماشین شخصی بود می گفت هر وقت می بینم یه خانم محجبه می خواد از عرض خیابون رد بشه

ماشینو آروم نگه می دارم تا براحتی …

خاطره 5- برای مشتری ها فاکتور خرید ؛ صادر می کرد یه تخفیف ویژه هم برای خانمهای چادری می نوشت تخفیف ویژه

توصیه هایی برای کاهش تماس با امواج موبایل

نوشته شده توسط 23ام شهریور, 1392

12 توصيه براي کاهش تماس با امواج موبايل


در حال حاضر در جهان حدود 9/1 ميليارد نفر از تلفن همراه استفاده مي‌کنند و اين آمار در آمريکا فقط به 220 ميليون نفر مي‌رسد. تصورش را بکنيد ما در چه دنيايي از امواج تلفن‌هاي همراه زندگي مي‌کنيم. پژوهشگران دانشگاه صنعتي اميرکبير به تازگي با هدف بررسي خطرات احتمالي امواج الکترومغناطيسي تلفن همراه، آثار اين امواج بر بافت‌هاي مغز و جمجمه‌ را مدل‌سازي کرده‌اند….

«اگرچه عوامل گوناگوني از جمله فاصله تلفن همراه از گوش و ميزان فرکانس در جذب امواج موثر هستند اما اثر زيانبار صحبت بي‌وقفه با تلفن‌هاي همراه آشکار و بديهي است.» حتما شما هم نمي‌خواهيد با صحبت‌هاي طولاني با تلفن همراه تحت تاثير امواج خطرناک اين تلفن‌ها قرار بگيريد. در اين صورت چون نمي‌شود استفاده از تلفن همراه را کنار گذاشت، بايد بدانيد که چگونه مي‌توانيد اين آثار زيانبار را ضمن استفاده از تلفن همراه‌تان کاهش دهيد:

ادامه »

غیبت و دروغ

نوشته شده توسط 19ام شهریور, 1392

يه صندوق درست کردو گذاشت توي خونه . بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودن غيبت و دروغ گفت. بعد هم قرار شد هر کي از اين به بعد دروغ بگه يا غيبت کنه مبلغي رو به عنوان جريمه بندازه توي صندوق تا صرف کمک به جبهه و رزمنده ها بشه.
اين طرح اينقدر جالب بود که باعث شد همه اعضاي خانواده خودشون از اين گناه دوري کنند و به همديگه در اين مورد تذکر بدن
شهيد علي اصغر کلاته سيفري


  •