وصیت شهید سید محمد حسین میر دوستی برای فرزندش
نوشته شده توسط12059m 19ام بهمن, 1394
فرزندم، آقا محمد یاسا، پسرم؛
نمی دانم چه زمانی این نامه را می خوانی؟
از تو می خواهم در زندگی ات پشتیبان ولایت باشی و مراقب فریب دشمن باشی.
شرمنده که نتوانستم باشم؛ دوستت دارم پسرم.
مراقب خودت باش. یا علی.
مهمترین راه مهارت افزایی مطالعه هدفمند و مستمر می باشد
نوشته شده توسط12059m 13ام بهمن, 1394
کارگاه مهارت افزایی با موضوع مطالعات اکتشافی ،منبع شناسی و جمع آوری اطلاعات در مدرسه ی علمیه خاتم الاوصیاء(عج) فاضل آباد در مورخ 13/11/94 با حضور طلاب و اساتید با هدف بالا رفتن کیفیت مطالعاتی طلاب برگزار شد
علیرضا ریاحی مسئول سازمان بسیج طلاب و کارشناس در این کارگاه ضمن تبریک ایام الله دهه فجر و بیان جایگاه انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) راه هایی مهارت افزایی را بیان کرد
وی مهم ترین راه مهارت افزایی را مطالعه ی هدفمند و مستمر دانست و افزود طلاب باید در حین مطالعه نکته برداری و جمع بندی مطالب مطالعه شده را داشته باشند
ایشان یکی دیگر از راههای مهارت افزایی مطالعاتی را تطبیق با مرجع دانست و تاکید کرد متن و یا روایتی را که می شنوید حتما با منبع اصلی آن تطبیق دهید
وی تفحص و جستجو را امری لازم دانست و افزود امروزه با پیشرفت و تکنولوژی این امر آسان شده است ریاحی مقایسه بین کتب مطالعه شده را یکی دیگر از راه های مهارت افزایی بیان کرد و گفت : باید در حوزه های علمیه کتاب ها مورد نقد کتاب را مطالعه ی کامل و دقیق کتاب و شجاعت پیدا کردن طلاب در بیان نظرات و احتیاط برای نویسنده عنوان نمود
دهه فجر انقلاب مبارک باد
نوشته شده توسط12059m 12ام بهمن, 1394خوش آمدى «روح الله»!
مىآيد؛ بر بام بلند آرزو و به جستوجوى شهيدانى كه مسيرش را با خون خويش مطهر كردند. خانههاى قلبمان، شانههاى مهربان او را مىجويند تا در سايه خورشيدىاش، طعم خوش آزادى را بچشند. اگرچه سيه مستان شب، با خنجر ظلم، سپيداران باغ را سر بريدهاند، دست نوازش باغبانى چون روح خدا، نگاهى سبز را به درختان آرزوهاىمان باز مىگرداند. خوش آمدى به وطن؛ پرسوختگان منتظرت، چشمانتظار دست نوازش تواند كه از بام بلند ديدار، بر خاطر مجروحشان بكشى، اى روح خدا!
طلوع فجر
اينك، برخيزيد اى شهيدان راه خدا؛ باغبان سبز عاطفه، براى دوباره روييدن دانه سرخ وجودتان، به ديدار آمده است. برخيزيد كه ذوالفقار عدالت، در دست فرزند على است! امروز، پرچم سه رنگ وطن، با نام سبز روح الله آغاز مىشود و با سپيدى صبح آزادى و سرخى خون عدالت خواهان، در مىآميزد تا بر قلّههاى رفيع شرافت و صداقت سرزمينمان برافراشته شود. مبارك باد طلوع فجر، در گلزار وطن. آن روز، پرنده آهنين، حامل فرشتهاى بود كه بر فرودگاه چشمان منتظرانش مىنشست و جادهها، شاخه شاخه گل در مسيرش مىريختند تا باغبان بازگشته از سفر را استقبال كنند. گلها، اشارهاى سرخ بود براى رسيدن او به بهشت زهرا؛ آنجا كه جوانان عاشق، قطعه به قطعه عشق خود را با نام و تاريخ شهادت، بر مزار پاكشان امضا كرده بودند. … و سرانجام، روح خدا بر بلنداى سخن خويش، اشتياق ديدار را به اوج تماشا رساند. آن روز، زنگ اول مدرسهاى بود كه استاد عشق با درس «اللّه اكبر»، تمام مسير را خلاصه مىكرد.
تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س)
نوشته شده توسط12059m 12ام بهمن, 1394تسبيحات حضرت فاطمه زهرا(س)
اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
تشريح تسبيح حضرت فاطمه (س)
از حضرت امیرالمومنین على عليه السلام نقل شده است كه فرمود:
فاطمه زهرا عزيزترين عزيزان رسول خدا صلى الله عليه و آله در خانه من بود، اين بانو آن قدر با آسياب آرد كرد تا دست هايش پينه بست و آن قدر از چاه آب كشيد كه اثر آن بر سينه اش باقى
مانده بود و به اندازه اى خانه را روبيد تا اين كه لباسهايش غبارآلود شد. و آن قدر زير ديگ آتش
برافروخت تا لباسش كثيف و گردآلود گرديد و به همين علت به سختى و زحمت افتاد، روزى
شنيديم غلام چندى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آوردند به فاطمه گفتم : وقتى خدمت پدر
خود رفتى از وى خادمى را بخواه تا در كارها مددكار باشد و از اين همه رنج و محنت آسوده شوى. پس فاطمه زهرا خدمت رسول خدا رفت ، ملاحظه كرد كه گروهى با ايشان مشغول بحث و گفتگو هستند، لذا بدون اين كه با پدر سخنى بگويد به خاطر شرم و حيا بازگشت . على عليه السلام فرمود: چون رسول خدا مى دانست كه فاطمه زهرا براى حاجت نيازى مراجعه كرده است ، لذا خود به منزل ما آمد، حضرت فرمود: فاطمه جان ! براى چه منظورى به سوى من آمدى و دو مرتبه سوال فرمود و فاطمه ساكت بود، على عليه السلام مى گويد: عرض كردم : اى رسول خدا من علت را براى شما ذكر مى نمايم . فاطمه آن قدر سنگ آسياب را چرخانده كه دستش پينه بسته و آن قدر آب كشيده كه بر سينه اش اثر آن باقى مانده و آن قدر خانه را جاروب كرده كه لباسش خاك آلود شده و آن قدر آتش در زير ديگ افروخته كه پيراهن او كثيف شده و بوى دود گرفته. شنيديم كه غلامان و خادمان چندى را خدمت شما آوردند، به وى گفتم : به سراغ پدر خود رفته از ايشان خدمتكارى بخواه تا تو را مساعدت نمايد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: شما را از مطلبى آگاه كنم كه بهتر است براى شما از خادمى كه سوال كرديد، وقتى از خواب برخاستيد (در بعضى روايات است وقتى به رختخواب رفتيد) سى و چهار بار الله اكبر و سى و سه بار سبحان الله و سى و سه بار الحمدلله بگوييد آن بتهر است براى شما از خادم كه خدمت شما را بكند.
تعليم تسبيح به فرزندان
پيامبر اسلام بهترين درس را به دخترش زهرا عليهاالسلام آموخت كه عبارت از تسبيح باشد و از
آن زمان تا زمان ما ميليون ها انسان در تعقيبات نماز خود آن تسبيح را مى خوانند. از پيشگاه خداوند به احترام تسبيح كوثر خدا عرض حاجت مى كنند و رفع مشكلات در زندگى و موفقيت را
خواهانند. در كتاب قرب الاسناد از امام صادق عليه السلام آمده است : ما به فرزندان و كودكان خود امر مى كنيم تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام را بخوانند همانگونه كه آنان را امر به نماز مى كنيم تو نيز (خطاب به اباهارون ) خود را بر اين امر وادار كن كه هر بنده اى آن را نخواند به بدبختى مى افتد.
تسبيح به حالت حضور قلب طولانى
شيخ قاسم على بن هلال جزائرى تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام را زياده بر يك ساعت طول
مى داد ؛ زيرا هر لفظى از اذكار تسبيح را كه بر زبان جارى مى كرد، به همراه آن اشك هايش
سرازير مى شد.
تسبيح ، نشانه مومن
در مكارم الاخلاق حكايت شده است كه تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام يكى از نشانه هاى پنج
گانه مومن است …
تسبيح و امام سجاد (س )
روايت شده است : هنگامى كه حضرت زين العابدين عليه السلام را نزد يزيد بردند، يزيد تصميم
گرفت ايشان را بكشد. ازاين رو، شروع به صحبت كرد تا شايد حضرت سخنى گويد كه موجب
قتلش بشود، ولى امام سجاد عليه السلام همان اندازه سخن مى گفت كه يزيد با ايشان گفتگو
كرده بود. در دست حضرت تسبيح كوچكى بود كه با انگشتانش آن را مى چرخانيد و صحبت مى
كرد. يزيد عليه اللعنه گفت : من با تو صحبت مى كنم و تو پاسخ مرا در حالى مى دهى كه
انگشتانت تسبيح را مى چرخاند، چگونه اين كار را روا مى دانى ؟ حضرت فرمود: پدرم از جدم به من خبر داد هنگامى كه نماز صبح را مى خواند و از جا حركت مى كرد، چيزى نمى گفت تا اين كه تسبيح را به دست گرفته اين دعا را مى خواند: اللهم اصبحت اسبحك و احمدك و اهللك و اكبرك بعدد ما ادير به سبحتى . خداوندا! من صبح كردم در حالى كه تو را تسبيح و تحميد و تهليل و تكبير و تمجيد مى گويم ، به تعداد دانه هاى تسبيحى كه مى گردانم . و سپس تسبيح را به دست گرفته آن را مى چرخانيد و هر چه دلش مى خواست سخن مى گفت بدون اين كه ذكرى و تسبيحى بگويد و مى فرمود كه اين برايش حساب شده موجب حفظ و نگهدارى اوست تا اين كه به رختخوابش مى رفت . آن هنگام كه در بسترش جاى مى گرفت ،همان ذكر را مى گفت و تسبيح را زير سرش مى گذاشت . از آن لحظه تا وقتى كه از خواب برمى خاست ، براى آن حضرت ذكر و تسبيح به شمار مى آمد. من در اين كار به جدم اقتدا كرده و به خاطر پيروى از او انجام داده ام . يزيد عليه اللعنه براى چندمين بار به حضرت گفت : من با هيچ يك از شما صحبت نكردم مگر اين كه طورى پاسخ گفت كه بر من چيره شد. و سپس از قتل حضرت صرف نظر كرده و دستور داد ايشان را آزاد كنند.
تسبيح تربت
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: سجده بر تربت قبر حسين عليه السلام تازمين هفتم را نور
باران مى كند، و كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسين عليه السلام با خود داشته باشد،
تسبيح گوى حق محسوب مى شود، گرچه با آن تسبيح نگويد.
نور تسبيح فاطمه (س )
در مكارم الاخلاق نقل شده كه : در دست فاطمه زهرا عليهاالسلام تسبيحى از نخ پشمينى كه
صد گره خورده بود وجود داشت كه تعداد تكبيرها در آن با گره موجود بود كه در دست مى گرداندند و تكبير گفته و تسبيح مى كردند تا اين كه حمزه سيدالشهدا عموى پيامبر شهيد شد، پس از
شهادت حمزه براى ساختن دانه هاى تسبيح از تربت او استفاده شد. وقتى كه موضوع شهادت
حضرت اباعبدالله الحسين سالار شهيدان عليه السلام واقع شد مردم از تربت آن بزرگوار براى
ساختن دانه هاى تسبيح استفاده نمودند؛ زيرا كه در خاك و تربت سرور جانبازان عالم فضيلتى
عظيم وجود دارد. امام صادق عليه السلام فرمودند: تسبيح از نخ هاى آبى درست شده و سى و
چهار دانه داشت و آن تسبيح مادر ما فاطمه زهرا بود وقتى حمزه شهيد شد از خاك قبر او دانه
هاى تسبيح ساخته شد كه با آن بعد از هر نماز تسبيح گفته مى شد.