اعمال شب عید فطر

نوشته شده توسط 6ام مرداد, 1393

فرا رسیدن عید سعید فطر را خدمت تمامی روزه داران عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنیم .

از جمله لیالى شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است :

1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .

2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.

ادامه »

بدرود ای ....

نوشته شده توسط 6ام مرداد, 1393

بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها
بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی
بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم
و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک.
التماس دعا

عاشقان ، عید مبارک

نوشته شده توسط 6ام مرداد, 1393

عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
پیشاپیش عید بر همه مبارک

سفارش خداوند به زنان

نوشته شده توسط 6ام مرداد, 1393

حریم عفاف
سفارش خداوند به زنان
خداوند در آیه 31 سوره نور می فرماید:
«ای رسول ! زنان مؤمنه را بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا و فروج و اندامشان را از کار زشت محفوظ دارند و زینت و آرایش خود را جز آنکه قهراً ظاهر می شود بر بیگانه آشکار نسازند و باید سینه و بَرِ دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت جمال خود را آشکار نسازند ، جز برای شوهران خود یا برادران خود یا پسران برادران خود یا پسران خواهران خود یا زنان خودی یا کنیزان ملکی خود و اتباع (و خانواده ای که رغبت به زنان ندارند)(زن و مرد طفلی که هنوز بر عورات و محارم زنان آگاه نیستند و در غیر اشخاص مذکور اجتناب و احتراز کنند.و ان طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود و توبه کنید به سوی خدا همه ، تا اهل ایمان باشید که رستگار شوید».(1)

ادامه »

سیره پیامبرانه شهدا

نوشته شده توسط 6ام مرداد, 1393

تازه تو دبیرستان اسم نوشته بودم. وقتی میرفتم کلاس ، زینب رو میسپردم دست مادرم و میرفتم. یه روز که از کلاس برگشتم دیدم علی داره لباس کثیف زینب رو عوض میکنه و رفتارش مثل همیشه نیست. شستم خبردار شد که علی به خاطر اینکه زینب رو گذاشتم و رفتم مدرسه ناراحته . گفت: دلت میاد زینبو تنها بذاری؟ گفتم: توقع داری دست از کارو زندگی بکشم و این بچه رو حلوا حلوا کنم؟ تا دید به هم ریختم و حال خوبی ندارم ، با نرمی و لطافت خاصی گفت: رسالت اصلی تو تربیت زینبه . سعی کن ازش غافل نشی. آرامش و نرمی کلامش آرومم کرد شهید علی بینا

منبع : سیره پیامبرانه شهدا ص 112


  •