« آشنایی با روز جهانی کودک | ويژگي هاي افراد داراي اعتماد به نفس » |
رمز حروف واژه بسیج
نوشته شده توسط12059m 27ام آبان, 1392رمز حروف واژه بسیج
ب؛
بنده بارگاه بی نیاز بی همتایم و برخوردار از بحر بی کران بخشایش.
بنده ای بیدار دلم و بینشم را با برهان و بیّنه آراسته ام.
برنامه ام بر افراشتن بیرق بقیة اللّه و براندازی باطل است.
برآنم که خدا را بندگی کنم؛ نه از بیم بلا، و نه به بهانه بهشت.
از بهتان بیزارم؛ از بلاهت، به دور، و از بیهودگی، بری.
بسان بلبل بیدل، در باغ و بستان، بیتوته می کنم، تا بعثت بهار را به بنی آدم، بشارت دهم.
س؛
با سیاهی و ستم، سر سازش ندارم و سلحشورانه در سیمای سربه داران، سبیل ستم گری را بر سلطانان سفاک، سد می کنم.
سالک سبیل سدادم و سبکبار، تا ساحل سعادت، در سفر.
سر سپرده ساحت سیّدالسّاجدینم و هر سپیده دم، در سرزمین سبز سحر، با سجده ای سرخ، سرافراز و سپیدروی می مانم.
با سعایت و سخن چینی، سر ستیز دارم و سرمایه سرکشی و سرمستی را در سرشت و سریره ام، سوزانده ام.
ساکت و ساده، در سایه سار سبز سنت سیّدالمرسلین، با سراج سلوک، از سفره سوره های قرآن صد سبد ستاره می چینم، تا سجاده ام سرشار از سوسن و سنبل شود.
سالیان، با سیل سرشک، سوار بر سمند سکوت در سرزمین سپیده، با سَحرخیزان، سیر می کنم، تا سوسویی از سلامت و صلاح را بر سبزه زار سینه ام، به یادگار بگذارند.
ی؛
یگانه گویی یزدان پَرَستم و یکتادلی یک رنگ.
یک باره از یمین و یسار، بر یزیدیان یغماگر و یاغیان یاوه گو، یورش می برم و یوم اللّه می آفرینم. یادگار یحیی و یوسف و یونس و یعقوبم، و یادآور یوم البعث.
ج؛
از جرم و جنایت جدایم و جنجال و جدل را، جایز نمی دانم.
در جذبه جان آفرین، اسیر جنونم، تا جرعه ای جاری جمال بنوشم.
جانباز جبهه جنگم و جلودار جهاد با جباران و جائران.
جوینده جلوه جمال جانان در جمارانم؛ نه در جبالِ «جابلقا» و «جابلسا» و نه در جزیره خضرا.
جعفری کیشم و در جرگه جمعیت جنوب شهر، جلسه جماعت و جمعه به جا می آورم. با جمشیدیان و جالوتیان در جدالم و برآنم که پرچم جمهوری اسلامی ایران را در جمیع جهات به جنبش درآورم.
فرم در حال بارگذاری ...