زندگی نامه سردار شهید

نام: سيد محمد طاهر

نام خانوادگي: طاهري

نام پدر: حبيب اله

تاريخ تولد: 1338/09/25

عضويت: سپاه پاسداران

آخرين مسئوليت: مسئول عقيدتي سياسي لشگر 5 نصر

شهادت در عمليات: خيبر

تاريخ شهادت: 1362

 

شهيد سيد محمد طاهر طاهري فرزند عالم رباني آيت الله سيد حبيب اله طاهري در سال 1338 در نجف اشرف و در يک خانواده متدين و روحاني به دنيا آمد. پدرش به لحاظ علاقه به جد بزرگوار خود و اداي دين به فرزند، نام نيک محمد را بر او نهاد چون خون سادات در رگ هايش جاري بود. دوران کودکي اش را در خانواده اي متشرع و در جوار بارگاه ملکوتي، اول مظلوم عالم هستي حضرت علي ابن ابيطالب (ع) گذراند. او تمامي مراحل تحصيل را يکي پس از ديگري، با موفقيت پشت سر گذاشت. پس از اخذ مدرک ديپلم همراه خانواده به گرگان مهاجرت نمود و در حوزه علميه امام صادق (ع) مشغول تحصيل شد. خط زيبايي داشت و سعي مي کرد روايات و جملات زيباي امام (ره) را با خطي خوش تحرير و تکثير نمايد و در مسجدالرضا در اختيار عموم قرار دهد

. شهيد طاهري بعد از مدتي وارد دانشگاه شد و سعي مي کرد با تلفيق حوزه و دانشگاه، معرفت و شناخت خويش را گسترش دهد. پس از مدتي، وي موفق به اخذ مدرک ليسانس شد و در حوزه نيز تا مرحله رسائل پيش رفت و پس از فارغ التحصيلي به عنوان دبير در يکي از آموزشگاه هاي شهرستان بجنورد مشغول تدريس شد و اوقات فراغت خود را صرف آموزش احکام دين و نيز اقامه نماز جماعت مي کرد. با شروع جنگ تحميلي، بنا به فرمان امام امت (ره)، حضور در جبهه را بر امر تدريس ترجيح داد به همين دليل به عضويت سپاه پاسداران استان خراسان در آمد و همراه لشگر ” نصر” به ميدان نبرد اعزام شد و در آنجا مسئوليت برنامه ريزي کلاس هاي لشگر را برعهده گرفت.

او جواني محجوب، متواضع، با اعتقاداتي راسخ و اخلاق پسنديده بود و از هنرمندان متعهد جامعه محسوب مي شد. سرانجام شهيد طاهري در اسفند ماه سال 1363 در “جزيره مجنون ” با مزدوران بعثي به نبرد پرداخت و به هنگام بازگشت از يکي از روستاهاي آزاد شده به دست رزمندگان، مورد حمله دشمن بعثي قرار گرفت و مجروح شد پس از اين واقعه جهت مداوا به همان روستا منتقل مي شود و بعد از آن ماجرا همچون جده اش زهراي اطهر (س) مفقود گرديد و سالها بعد در اواخر دهه هشتاد، پيکر پاکش به گرگان منتقل گرديد.

وصیت نامه سردار شهید
سرانجام شهيد طاهري در اسفند ماه سال 1363 در “جزيره مجنون ” با مزدوران بعثي به نبرد پرداخت و به هنگام بازگشت از يکي از روستاهاي آزاد شده به دست رزمندگان، مورد حمله دشمن بعثي قرار گرفت و مجروح شد پس از اين واقعه جهت مداوا به همان روستا منتقل مي شود و بعد از آن ماجرا همچون جده اش زهراي اطهر (س) مفقود گرديد و سالها بعد در اواخر دهه هشتاد، پيکر پاکش به گرگان منتقل گرديد.

شادي روح شهدا صلوات