« حاكم شاهد! | اين انقلاب انشاءالله از... » |
فاطمه،مافوق قانون
نوشته شده توسط12059m 23ام اردیبهشت, 1391يكى از معيارهاى ارزشى اسلام مراعات ادب بويژه در ارتباط با بزرگان و مربيان است و حتى آمده است:
كسى كه ادب ندارد، ايمان ندارد. آيات و روايات زيادى در اين زمينه هست كه از موضوع بحث ما خارج مىباشد….
در زمان رسول خدا گروهى از ضعيفالايمانها و منافقين هنگام ديدار با پيامبر الهى، بدون مراعات القاب آن حضرت، تنها با اسم، آن بزرگوار را صدا مىزدند، خداوند متعال آيهى شصت و سه سورهى نور (1)را فرستاد و بدين وسيله مؤمنين و مسلمانان مأمور گشتند با تعبير: يا رسولاللَّه و يا «نبىاللَّه» آن حضرت را خطاب كنند.
از حضرت فاطمهى زهرا عليهاالسلام آمده است كه پس از نزول اين آيه، من هم مثل ديگران هنگام ديدار، پدرم را با لقب، يا رسولاللَّه، مخاطب قرار مىدادم و از گفتن: پدر جان خوددارى مىكردم و چندين بار چنين نمودم، ولى در برابر خطاب من، آن حضرت ساكت بود و جواب نمىداد. سپس خطاب به من فرمودند: يا فاطمه! اين آيه در حق تو و اهلبيت تو نازل نشده. تو از منى و من از تو. خطاب آيه به افراد خشن و ستمگر و خود برتربين است، تو اگر مرا پدر خطاب كنى بهتر است و چنين روشى باعث حيات دل من و رضايت خداوند است. (2)
اين حديث نشان مىدهد كه فاطمه و اهلبيتش عليهمالسلام تا چه ميزانى در پيشگاه خدا و پيامبرش ارزش دارند؟ و حتى در حديث ديگرى در اين رابطه آمده است:
شخصى در زمان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دزدى كرد و حضرت دستور داد چهار انگشت دست او را قطع كنند، دزد عرض كرد: يا رسولاللَّه! من سوابقى در اسلام دارم آيا دست مرا قطع مىكنى؟
رسول گرامى اسلام فرمودند: قانون الهى تبعيض ندارد، حتى اگر چه دخترم (فاطمه) باشد. اين خبر به گوش فاطمه رسيد و او را محزون كرد.
در اين هنگام جبرئيل نازل گشته و آيهى «لئن اشركت ليحبطن عملك….» (3)را بر آن حضرت خواند و بدين وسيله اعلان نمود كه حساب فاطمه از ديگران جداست و شكستن دل او و بريدن دستش برابر شرك است. (4)
1ـ لاتجعلوا دعا الرسول بينكم كدعا بعضكم بعضا….
2ـ يا فاطمه! انها لم تنزل فيك و لافى اهلك و لانسلك و انت منى و انا منك، انما نزلت فى اهل الجفا و الغلظه من قريش اصحاب البذخ و الكبر، قولى يا ابه، فانها احيى للقلب و ارضى للرب. (سفينةالبحار، ج 2، ص 374).
3ـ آيهى 65 سورهى زمر: اگر مشرك شوى تمام اعمالت تباه مىگردد.
4ـ بحارالانوار، ج 43، ص 43، ح 43.
فرم در حال بارگذاری ...