سخنان گهربار حضرت امام حسین علیه السلام
نوشته شده توسط12059m 13ام آذر, 1390
اياك وظلم من لا يجد عليك ناصراً الاّ الله
جدّاً بپرهيز از ستم به كسى كه فريادرسى جز خدا ندارد.
بحار الانوار، ج 78، ص 118
ظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ
خداوند قائم ما را از پس پرده غيبت بيرون می آورد و آنگاه او از ستمگران انتقام می گيرد .
إثباة الهداة ، ج 7 ، ص 138
مَنْ زارَنی بَعْدَمَوْتی زُرْتُه ُيَوْمَ الْقيامَةِ وَلَوْلَمْ يَكُنْ إلاّفِی النّارِلأََخْرَجْتُهُ
هر کس من را بعد از موتم زیارت کند من روز قیامت او را زیارت میکنم و اگر در آتش باشد او را بیرون می آورم.
مِن دَلائِلِ عَلاماتِ القَبولِ : الجُلوسُ إلى أهلِ العُقولِ
از نشانه هاى خوشنامى و نيكبختى ، همنشينى با خردمندان است.
بحارالأنوار، ج 75، ص 119
مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصِيَةِ اللَّهِ كانَ أفَوتَ لِما يَرجُو وأسرَعَ لِما يَحذَرُ
كسى كه با نافرمانى خدا در پىِ كارى باشد ، آنچه را اميد دارد ، بيشتر ازدست بدهد و به آنچه از آن می پرهيزد ، زودتر گرفتار آيد.
الكافى، ج 2، ص 373
قال لِابنِهِ عَليِّ بنِ الحُسَين عليه السلام : أى بُنَيَّ! إيّاكَ وظُلمَ مَن لا يَجِدُ عَلَيكَ ناصِراً إلَّا اللَّهَ؛
به پسرش على بن حسين عليه السلام فرمود : «اى پسرك من! بپرهيز از اينكه بركسى كه جز خداوند در برابر تو ياورى ندارد ، ستم كنى».
الكافى، ج 2، ص 331
أنَا قَتيلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُني مُؤمِنٌ إلّا استَعبَرَ
من كشته اشكم ؛ هر مؤمنى مرا ياد كند ، اشكش روان شود .
كامل الزيارات ، ص 215
پیام محرم
نوشته شده توسط12059m 13ام آذر, 1390خنده کنان می رود روز جزا در بهشت / هر که به دنیا کند گریه برای حسین
فرموده است حضرت صادق هر آنکسی / گریان جدّ ما شده با من برادر است
در حج و در عبادت و در سجدههای شب / گریه کن حسین شریک پیمبر است . . .
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است ، بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید ، نزدیکترین راه به الله حسین است . . .
علی یک دسته گل از یاس آورد / زطوبی شاخه ی احساس آورد
میان باغی از گل های زهرا / خوشا ام البنین عباس آورد . . .
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه
سینه زن حسینه ، یل ام البنینه
« ساقی تشنه کام ... »
نوشته شده توسط12059m 13ام آذر, 1390
“سلام الله و سلام ملائکته المقرّبین و انبیائه المرسلین و عباده الصّالحین و جمیع الشّهداء و الصّدّیقین و الزّاکیات الطّیبات فیما تغتذی و تروح علیک یابن امیرالمؤمنین …“
“درود خدا و درود فرشتگان مقرب خدا و پیغمبران مرسل و بندگان شایسته خدا و همه شهیدان و صادقان راه او و نفوس پاک و پاکیزه نیکوسیرت، در هر صبح و شام است بر تو باد ای فرزند امیرالمومنین …“
(فرازی از زیارت حضرت اباالفضل العباس)
عباس بن علی بن ابیطالب، فرزند امیرالمومنین، برادر سید الشهداء، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین (علیه السلام) در روز عاشوراست. ایشان پسر بزرگتر جناب امّ البنین هستند. کنیه شان “ابوالفضل” و لقبشان قمر بنی هاشم است. رویی زیبا و جمالی به کمال و قامتی برافراشته داشتند. در حادثه کربلا، سقای خیمههای اطفال بودند و در رکاب برادر خویش امام حسین (علیه السلام) نگهبانی خیمهها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان عصمت (علیهم السلام) بر دوش ایشان بود. عظمت مقام عباس (علیه السلام) تا بدان جاست که روز تاسوعا هنگامیکه امام (علیه السلام) او را برای مهلت گرفتن نزد سپاه کوفه فرستادند، تعبیر والا و بالای “بنفسی انت یا اخی” (جانم فدایت ای برادر) را برای او به کار بردند.
در روز عاشورا وقتی علمدار کربلا از امام حسین (علیه السلام) اذن میدان طلبید، امام (علیه السلام) اشک ریخت و فرمود: “ای برادر! تو علمدار منی، و از رفتن تو لشکر من از هم میپاشد.”
و عباس (علیه السلام) گفت: “ای برادر بزرگوار! سینه من از کشته شدن برادران و یاران و دوستان تنگ شده است، و از زندگی ملول گشته ام، و آرزومند لقای حق تعالی گردیده ام …”
و سپس امام (علیه السلام) از او خواستند که برای کودکان تشنه و خیمهها، آب تهیه کند. ابوالفضل (علیه السلام) به سوی فرات رفت و مشک را از آب پر کرد و هنگام بازگشت به خیمهها، با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند، نابرابرانه به نبرد پرداخت و دستهای مبارکش قطع گردید و مظلومانه به شهادت رسید. او مظهر ایثار و وفاداری و گذشت بود؛ وقتی وارد فرات شد با آنکه بسیار تشنه بود، اما تشنگی امام مظلوم و اهل بیت او را به یاد آورد و آب را ننوشید.
شهادت مظلومانه او برای برادرش امام حسین (علیه السلام) بسیار شکننده بود. امام (علیه السلام)، وقتی که به بالین عباس (علیه السلام) رسید، فرمود:
“الان إنکسر ظهری و قلّت حیلتی و شَمِت بی عدوّی“
“هم اکنون پشتم شکست و چارهام کم شد و دشمن مرا شماتت میکند …“.
پیکر مبارکشان کنار “نهر علقمه” بر جای ماند و در همان جا به خاک سپرده شد و امروز در کربلا، مدفنش زیارتگاه عاشقان و دوست داران اوست.
« برگرفته از کتاب “فرهنگ عاشورا“، تألیف جواد محدثی و کتاب “تاریخ چهارده معصوم“، تألیف علامه مجلسی (با اندکی تصرف) »
گرامی باد تاسوعای حسینی و سلام و رحمت پروردگار بر
ماه بنی هاشم و باب فضائل و مکارم، مظهر عشق و وفاداری و تجسم ادب و فداکاری،
حضرت ابی الفضل العباس (علیه السلام)
خبر
نوشته شده توسط12059m 13ام آذر, 1390با صلوات بر محمد وآل محمد(صلی الله علیه وآله) و با احترام به استحضار می رساند به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و همچنین شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) مدرسه علمیه خاتم الاوصیاء(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فاضل آباد در روز پنج شنبه مورخ 10/9/90 ساعت 11-9 صبح همایش شیرخوارگان حسینی را با حضور بیش از 300 شیرخوار برگزار نمود.
در این مراسم به شیرخواران لباس نیز اهدا گردید.
صبر و استقامت در كربلا
نوشته شده توسط12059m 13ام آذر, 1390کربلا برای مقابله با فشارهای درونی و بیرونی و غلبه بر مشکلات در راه رسیدن به هدف، پایداری و استقامت لازم است. بدون صبر، در هیچ کاری نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید. برای این که مصیبتهای وارده و دشواریهای راه، انسان را از پای در نیاورد، باید صبور بود. صبر، دعوت دین در همه مراحل است و در عاشورا نیز با این جلوه عظیم روحی رو به رو هستیم و آنچه حماسه کربلا را به اوج ماندگاری و تاثیرگذاری و فتح معنوی رساند، روحیه مقاومت امام حسین علیهالسلام و یاران و همراهان او بود. امام از آغاز، نیروهایی را به همراهی طلبید که مقاوم باشند. در یکی از منزلگاههای میان راه فرمود: «ایها الناس! فَمَن کانَ مِنکُم یَصبِرُ علی حَدِّ السَّیفِ و طَعنِ الاسِنَّةِ فَلیَقُم مَعَنا و اِلا فَلیَنصَرِف عَنّا.» (1) ای مردم! هر کدام از شما که تحمل تیزی شمشیر و زخم و ضربت نیزهها را دارد همراه ما بماند، و الا باز گردد! با توجه به این که صحنه کارزار، همراه با زخم و ضربه و مرگ و تشنگی و درگیری و اسارت و صدها خوف و خطر است، امام حسین علیهالسلام شرط همراهی را «صبر» دانست، تا یاران صبورش تا نهایت کار، بمانند. شعار ایستادگی در خطبههای امام و رجزهای آن حضرت و دیگر شهداء دیده میشود. از سفارشهای اکید امام به همرزمان و خواهر خویش و دیگر زنها و دختران حاضر در صحنه، به ویژه در مرحله پس از شهادت، موضوع صبر بود. روز عاشورا، در خطبهای به یاران خویش فرمود: «صَبراً بَنیِ الکِرام! فَما المَوتُ الاّ قَنطرةٌ تَعبُرُ بِکم عَنِ البُوُسِ و الضَّراءِ اِلی الجَنانِ الواسِعَةِ و النَّعیمِ الدّائمَةِ» (2)؛ صبر و مقاومت کنید، ای بزرگ زادگان! چرا که مرگ، تنها یکی است که شما را از رنج و سختی عبور میدهد و به سوی بهشت گسترده و نعمتهای همیشگی میرساند. در توصیهای که حضرت خطاب به خانواده خود داشت فرمود بنگرید، هرگاه که من کشته شدم، به خاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت مخراشید. (3) کربلا روز عاشورا پس از نماز با یاران، باز هم دعوت به صبر داشت: «فَاتَّقوا اللهَ و اصبِروا.» (4) یاران نیز در رجزهای خویش شعار مقاومت و پایداری سر میدادند. خالد بن عمر، میگفت: ای بنی قحطان! برای کسب رضای رحمان و رسیدن به مجد و عزت صبر کنید. سعد بن حنظله چنین رجز میخواند: صبراً علی الاسیافِ و الاسِنَّه صبراً عَلیها لِدُخُولِ الجَنَّه (5) برای رسیدن به بهشت، بر شمشیرها و نیزهها صبر میکنم. از زمزمههای عرفانی خود آن حضرت در واپسین دم حیات نیز که بر زمین افتاده بود، همین صبر بر قضای الهی به گوش میرسید: «صَبراً عَلی قَضائکَ یا ربِّ، لا اِلهَ سِواکَ… صَبراً عَلی حُکمِکَ یا غِیاثَ مَن لا غِیاثَ لَهُ.» کسی که صبر داشته باشد، هم تحمل درد و مصیبتش بیشتر میشود و هم به دیگران روحیه میدهد. حضرت علی علیهالسلام فرموده است: «اَلصبرُ یُهَوِّنُ الفَجیعَةَ» (6)؛ مقاومت، فاجعه و حادثه ناگوار را آسان و قابل تحمل میکند. سختترین ضربههای روحی و مصیبت شهادت فرزندان و یاران، بر امام حسین علیهالسلام وارد شد. ولی در همه آنها خود را نباخت و مقاومت و ایستادگی کرد و تن به تسلیم و ذلت نداد. جملات آن حضرت در مورد صبر بر داغ عزیزان و شهادت همراهان بسیار است و از آغاز نیز خود را برای تحمل این پیشامدها آماده کرده بود. هنگام خروج از مکه در خطبهای که خواند و اشاره به آینده حوادث و پیشگویی شهادت خویش داشت، فرمود: «نَصبِرُ عَلی بَلائهِ و یُوَفّینا اُجُورَ الصّابِرین» (7)؛ ما به رضای خدا رضاییم، بر بلای او صبر میکنیم، او نیز پاداش صابران را به ما میدهد. در شب عاشورا به خواهرش زینب و دیگر بانوان توصیه فرمود: این قوم، جز به کشتن من راضی نمیشوند، اما من شما را به تقوای الهی و صبر بر بلا و تحمل مصیبت وصیت میکنم. جدمان همین را وعده داده و تخلفی در آن نیست. (8) روز عاشورا، حضرت علیاکبر را به تحمل و مقاومت در برابر تشنگی فرا خواند «اِصبِر یا حَبیبی …» (9) و نیز فرزند امام حسن را نیز که پس از نبردی، تشنه خدمت امام آمد و آب طلبید، به صبر دعوت کرد «یا بُنیَّ اِصبِر قَلیلاً.» (10) پس از شهادت قاسم، عموزادگان و اهلبیت خود را به صبر دعوت کرد؛ «صَبراً یا بَنی عُمُومَتی، صَبراً یا اَهلَ بَیتی.» (11) در آخرین وداع، دخترش سکینه را نیز به صبر بر تقدیر الهی و زبان نگشودن به شکوه و اعتراض دعوت کرد: «فَاصبِری عَلی قَضاءِ اللهِ و لا تَشتَکی.» (12) از زمزمههای عرفانی خود آن حضرت در واپسین دم حیات نیز که بر زمین افتاده بود، همین صبر بر قضای الهی به گوش میرسید: «صَبراً عَلی قَضائکَ یا ربِّ، لا اِلهَ سِواکَ… صَبراً عَلی حُکمِکَ یا غِیاثَ مَن لا غِیاثَ لَهُ.» (13) در بازماندگان یک مصیبت نیز، داشتن صبر و از کف ندادن قرار و اختیار و تسلیم تقدیر الهی بودن و به حساب خدا گذاشتن، هم پاداش بزرگ دارد، هم تحمل داغ شهادت و فقدان عزیزان را آسان میسازد، به خصوص آنجا که ایمان یک بازمانده بالا باشد و اجر خویش را با بیصبری و اعتراض، از بین نبرد. عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زینب) که در مدینه مانده بود، دو فرزندش در کربلا در رکاب امام حسین عليه السلام شهید شدند. برخی به او زخم زبان میزدند. اما او با ایمان و صبر والا، داغ دو جوان را تحمل میکرد و میگفت: آنچه شهادت این دو فرزند را بر من آسان و قابل تحمل میسازد آن است که آن دو، در کنار برادرم و پسر عمویم حسین بن علی علیهماالسلام کشته شدند، در حالی که نسبت به او مواسات و از جان گذشتگی نشان دادند و در کنار او صبر و مقاومت کردند. (14) صبر و پایداری شهدای کربلا و بازماندگان آنان به عنوان یک «مقام» و خصلت برجسته و ارزشمند به ثبت رسید. در زیارتنامههای آن شهدا، از آنان به عنوان مجاهدانی که صابر بودند یاد شده است. در زیارت امام حسین علیهالسلام عرض میکنیم: «فجاهَدُهُم فیکَ صابِراً مُحتَسِباً حَتی سُفِکَ فی طاعَتِکَ دَمُهُ.» (15) درباره حضرت عباس علیهالسلام درخواست اجر الهی برای او به خاطر صبر و احتساب (تحمل سختیها به خاطر خدا و به حساب او و خالصانه) مطرح است. (16) و نیز این تعبیر که «فَنِعمَ الصابِرُ المُجاهِدُ المُحامِی النّاصِر… .» (17) کربلا حادثه کربلا آموزگار مقاومت است و فهرمانان عاشورا، الهام دهندگان صبوری و شکیبایی، و خانوادههای شهدا نیز از صبر زینب کبری صبوری آموختند و پدران و مادران و همسران. داغ جوانان خویش را با الهام از کربلا تحمل کردند. امام امت، در ترسیم صبر و مقاومت مردم ایران در برابر حملات دشمن به شهرها، از صبر و پایداری آنان ستایش کرده، میفرماید: مبارک باد بر خانوادههای عزیز شهدا، مفقودین و اسرا و جانبازان و ملت ایران که با استقامت و پایداری و پایمردی خویش به بنیانی مرصوص مبدل گشتهاند که نه تهدید ابرقدرتها آنان را به هراس میافکند و نه از محاصرهها و کمبودها به فغان میآیند… زندگی با عزت را در خیمه مقاومت و صبر، بر حضور در کاخهای ذلت و نوکری ابرقدرتها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح میدهند.(18)
پينوشتها:
1- ینابیع المودة، ص 406 .
2- نفس المهموم، ص 135
. 3- لهوف، ص81 .
4- بحارالانوار ج 45، ص 89 .
5- مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 101 .
6- غرر الحکم.
7- بحارالانوار، ج 44، ص 367 .
8- موسوعة کلمات الامام حسین، ص 400 .
9- بحارالانوار، ج 45، ص 45 .
10- موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 45 .
11- همان، ص 465 .
12- همان، ص 490 .
13- مقتل الحسین، مقرم، ص 357.
14- یهون علی المصاب بهما انهما اصیبامع اخی و ابن عمقی مواسین له، صابرین معه (وقعة الطف، ص 274)
15- مفاتیح الجنان، زیارت اربعین، ص 468 .
16- همان، زیارت حضرت عباس علیهالسلام، ص 435 .
17- همان، ص 436 .
18- صحیفه نور، ج 2، ص 59 .