معرفی سایت

نوشته شده توسط 22ام آبان, 1390

 

الف)خدمات اطلاع رسانی کتابخانه منطقه ای علوم و تکنولوژی

www.srlst.com

 

 

   هدف اساسی این مرکز ایجاد تسهیلاتی برای مبادله اطلاعات علمی و فنی در سطح ملی و منطقه ای است.

پایگاه اطلاعاتی :

مقالات نشریات ادواری فارسی                             معادن ایران

طرح های تحقیقاتی                                          متخصصان و خبرنگاران ایران

محیط زیست                                                   زلزله

راه ها و حمل و نقل                                         سیل

سوخت و انرژی

لذت مناجات

نوشته شده توسط 22ام آبان, 1390

 

عقوبت غفلت از احکام الهی
اگر من برای شما احکام را بیان نکنم؛ پروردگار مرا گرفتار خواهد کرد. و اگر شما هم برای یادگرفتن این احکام نیایید؛ گرفتار خواهید شد. این حرف را از من بشنوید.
با عبادت من، معاشرت نکردن با دیگران ضرری نخواهد داشت
پروردگار در حدیث قدسی می‌فرماید: به بندگان من بگو آن اشخاصی که به محبت من متوجه هستند، اگر در اثر عبادت من با یک کسی معاشرت نکنند؛ به آن‌ها ضرری وارد نخواهد شد. «قل لعبادی المتوجهین الی بمحبتی ما شرکم اذا احتجبتم عن خلقی»

چرا این بنده نمازش را تند می‌خواند؟!
اگر نمازت را تند بخوانی، پروردگار به ملائکه می‌فرماید: چرا این بندهٔ من نمازش را تند می‌خواند؟! مگر رفع شداید او، مگر انجام حاجات و مقاصد او به دست کسی غیر از من است؟! این روایتی که خواندم را مرحوم حاج میرزا جواد آقا در اسرار الصلاه آورده است و همین در حجیتش کافی است

لذت مناجات
حضرت اباعبدالله (ع) می‌فرماید: «و ما الذی فقد من وجدک» خدایا کسی که تو را دارد، چه کم دارد؟!
همه این‌ها برای این است که ما لذت مناجات با پروردگار را نچشیده‌ایم!

داستانی از شفاعت نماز اول وقت
آی رفقایی که به نماز اول وقت عادت کرده‌اید، همین نماز اول وقت شما را نزد ملک‌الموت شفاعت می‌کند. یک کسی گفت: من یک کسالتی داشتم-ظاهرا یرقان گرفته بود و کسانی که یرقان می‌گیرند کبدشان حساس می‌شود و فقط باید شیر و شیر برنج بخورند، آن وقت چنین کسی یک اشتهای قوی پیدا می‌کند برای خوردن گوشت-گفت: اشتهای زیادی به گوشت پیدا کرده بودم، گفتم: یک لقمه گوشت به من بدهید! گفتند: اگر ما به تو گوشت بدهیم؛ تو از بین خواهی رفت. گفت: بالاخره آهسته، بدون اینکه کسی بفهمد، محل گوشت کوبیده را پیدا کردم و از آن خوردم! تا خوردم، دل درد سختی گرفتم! طبیب آمد آهسته به اطرافیان من گفت: این مریض چه کار کرده که در مخاطره افتاده است؟ گفتند: از خودش بپرس. به طبیب گفتم: آقا من گوشت خورده‌ام. طبیب گفت: امیدی به درمانت نیست! ایشان به امام زمان (ع) متوسل می‌شود. گفت:‌‌ همان شب دیدم یک شخص فوق العاده زیبارو با یک شخص دیگر که چنگکی در دستش بود، وارد شدند. -این شخص حضرت ملک الموت (ع) بوده است و شخص زیبا رو هم نماز اول وقتش- هر چه ملک الموت (ع) می‌خواست که این چنگک را بیندازد و از نوک پنجه روح را بکشد، آن شخص زیبارو جلوی دست او را می‌گرفت! بالاخره مانع از قبض روح توسط ملک الموت (ع) شد. نماز اول وقت بین شما و مرگ شما شفاعت می‌کند. مبادا از دست دهید.

شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را
یک آقای فرش فروش که اهل نماز اول وقت بود به بنده گفت: یک کسی برای خریدن فرش وارد مغازهٔ بنده شد. گفتم: وقت نماز است. گفت: من وقت ندارم، مسافرم و می‌خواهم بروم. هر چه اصرار کردم، دیدم نمی‌شود و گول شیطان را خوردم و یک قدری که از نماز اول وقت گذشت، دیدم همین آقای مشتری که خیلی شیفتهٔ این معامله بود، گفت من باید قدری تامل بکنم! و از خرید منصرف شد!!
شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را.
امیرمومنان فرمودند: اگر مومن، دنیا را مانع از آخرت خودش قرار بدهد؛ پروردگار او را از هر دو باز می‌دارد.
پروردگار می‌فرماید: چرا این شخص نماز را تند می‌خواند؟! مگر رفع شداید و حوائج او و قضای حاجات او در دست کسی غیر از من است؟!

منبع: کتاب زملک تا ملکوت/ سخنان اخلاقی مرحوم آیت الله حق شناس تهرانی

بیداری شیعه

نوشته شده توسط 22ام آبان, 1390

 

سخن آیت الله العظمی آقای خامنه ای رهبر معظم انقلاب در مورد وهابیت :

«امروز آن دستی كه آمریكا می خواهد با آن وحدت را بشكند و اختلاف در جامعه ی  اسلامی بیفكند دست پلید وهابیت است. این را صریح به مردم بیان كنید،پرده  پوشی نكنید.این توطئه (فرقه وهابیت) بخاطر ایجاد پایگاهی مثل اسرائیل است تا  یك جای امنی در جامعه برای خود داشته باشند و هركاری كه دلشان بخواهد در  آنجا با امنیت انجام دهند.»

  در این راستا مدرسه علمیه خاتم الاوصیاء(عجل الله تعالی فرجه الشریف )فاضل آباد در نظر دارد نشستی با عنوان موج بیداری با محوریت عرفانهای کاذب و شبهات مربوط به وهابیت در روز دوشنبه مورخ 30/8/90 با حضور کارشناس محترم حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا ریاحی در کانون فرهنگی شهر فاضل آباد برگزار می نماید.

   در این نشست امام جمعه محترم شهر و اعضای شورای شهر و مدیران مدارس و اساتید حوزه و طلاب شرکت خواهند داشت.

معرفی کتاب

نوشته شده توسط 22ام آبان, 1390

 

حبيب خراسان / گزيده شعر حاجي ميرزا حبيب خراساني ( صدسال شعر فارسي ) / 14

پژوهش و گزينش : ساعد باقري – سهيل محمودي

چاپ و تيراژ : 90 / 3000 نسخه

ناشر : شركت سهامي كتابهاي جيبي وابسته به موسسه انتشارات اميركبير

 

مقدمه ، غزل‌ها ، قصايد ، رباعي‌ها ، قالب‌هاي ديگر و واژه‌نامه عناوين كتاب حاضر را تشكيل مي‌دهد . نويسندگان كتاب در مقدمه خود بيان مي‌كنند كه اهل ادب و فرهنگ شعرهاي باارزش حاجي ميرزا حبيب خراساني را كه بازتاب خلاقيتي اعجاب‌آور است قدر مي‌شناسند . غزل‌ معروف وي هم هم كمتر كسي است از عموم مردم كه جايي نخوانده و يا نشنيده باشد ؛ شعري كه آهنگسازان و خوانندگان عرصه موسيقي ايراني هم آن را با هنر خويش درآميخته و عرضه كرده‌اند .

امروز امير در ميخانه تويي تو

فريادرس ناله مستانه تويي تو

مرغ دل ما را كه به كس رام نگردد

آرام تويي ، دام تويي ، دانه تويي

ويرانه بود هر دو جهان نزد خردمند

گنجي كه نهان است به ويرانه تويي تو

حبيب خراساني در روز نهم جمادي الاولي ، در نوروز سال 1266هجري قمري در مشهد بدنيا آمد . جد او سيدمهدي شهيد از عالمان بزرگ خراسان بود و همين شهيد بزرگوار سرسلسله خانداني است كه بعدها به علماي شهيدي خراسان معروف شدند . نسب خاندان حبيب به امام ششم شيعيان ،‌حضرت امام جعفر صادق ( ع ) مي‌رسد . در جواني براي تكميل دانش خود و ادامه تحصيل علوم ديني ، چنان كه رسم آن روزگار بود به عتبات عاليات سفر كرد و در نجف اشرق اقامت گزيد . اغلب اوقات به كاظمين و بغداد رفت و آمد مي‌كرد تا كم كم با فضلا و ادباي عراق در بغداد و نيز با پيروان شرايع و اديان و نحله‌هاي فكري و عرفاني كه در اين شهر زندگي مي‌كردند آشنا شد . از دانش‌هايي كه در اين دوران آموخت ، زبان فرانسه بود  و معروف است كه به اين زبان تكلم مي‌كرد و مطالبي مي‌نوشت .

حبيب مدتي در مشهد با همفكران و دوستان و همدلان خود حلقه‌اي ايجاد كردند كه به اصحاب « سراچه » معروف شدند. اين جمع شب‌ها در حرم متهجد بودند و نماز صبح را همانجا اقامه مي‌كردند ، روزها را اغلب روزه مي‌گرفتند و در افطار نيز از غذاهاي چرب و سنگين وگاه از همه غذاهاي حيواني پرهيز مي‌‌كردند . ميرزا حبيب پس از ازدواج در مشهد ، اسبات عزيمت به بيت‌الله الحرام را فراهم آورد و به حج مشرف شد . حاجي ميرزا حبيب خراساني با كسب درجه اجتهاد درسال 1298 يا 1299 قمري به مشهد بازگشت . از اين تاريخ ، كم و بيش ، چهارده پانزده سال متوالي ، ميرزا حبيب به كارهاي رياست روحاني و حكومت شرعيه در مشهد پرداخت و با نفوذ معنوي خود ملجا و پناه مردم رنج‌ديده و ستم كشيده شد . حبيب پس از آنكه برخي از خواص شاگردانش را به جانشيني خود به رسيدگي به مراجعات  مردم برگماشت ، كم كم مقدمات انزوا و گوشه‌گيري خود را فراهم  ساخت . در ايام عزلت حاجي حبيب بزرگان از بلاد و شهرهاي ايران به ديدارش در روستاها و كوه‌پايه‌هاي اطراف مشهد مي‌آمدند .  در هر ماه رمضان در مسجد گوهرشاد حاجي به منبر مي‌رفت و ايام محرم و صفر نيز در برخي اماكن ديگر به موعظه مي‌پرداخت . جمعيتي چند هزار نفره  ، در اين مواقع مخاطبان او بودند و از كلام معنوي حبيب بهرده مي‌‌بردند .

ديوان اشعار حاجي ميرزا حبيب خاموش است . او نه شعري در مدح شاهان و اميران دوران قاجار دارد و نه كلامي درباره مشروطيت . حاجي ميرزا حبيب خراساني سرانجام در عصر 27 شعبان 1327 قمري با وجود سلامت مزاج و صحت بدن ، پس از دوبار حمله و تشنج كه با ساعتي فاصله رخ داد به ديدار معبود و محبوب رهسپار شد . نويسندگان كتاب حاضر در ادامه مقدمه خود يادآور مي‌‌شوند كه حاجي ميرزا حبيب خراساني شعر بسيار مي‌گفت ولي در جمع‌آوري و ضبط آنها اهتمامي نداشت . در شعر « حبيب » تخلص مي‌كرد ولي كمتر از تخلص در غزل و قصيده استفاده مي‌‌كرد

به حسب حال شعر مي‌گفت . آنرا به خط خود مي‌نوشت و يا گاهي به خط ديگران مي‌نويساند و به پاكنويس و ضبط اشعارش مقيد نبود . ساعد باقري و سهيل محمودي تاكيد مي‌كنند كه تنها عالم بزرگ و نامداري كه در روزگار خود شان و اعتباري كم نظير داشته و جز اشعارش از او در دست نيست حاجي ميرزا حبيب خراساني است . حاجي ميرزا حبيب در همان روزگار حياتش به سروده‌هايش شناخته مي‌شد و هر كه بدان زمان از او ياد كرده ، بيش از هرچيز ديگر بر وجه شاعري اين عالم نامدار تاكيد ورزيده است . باقري و محمودي سال‌هاي مهم و چشمگير شعري حاجي ميرزا حبيب خراساني را در عصري مي‌دانند كه در ادبيات به آن «‌ دوره بازگشت » مي‌گويند . در اين دوره شعر دچار نوعي فترت و در تنگناي دايره « رسميت » است . فضا و مجالي براي نوانديشي نيست و طبعاً نوآوري دغدغه جدي شاعران آن روزگار نيست . شعر حبيب هم بايد در محدوده همين دوره و با همان امكانات ذوقي و انديشه آن عصر بررسي شود شعر حاجي حبيب خراساني ، ادامه سنتي است كه آنرا شعر صوفيانه – عارفانه مي‌نامند . اما كار او در اين عرصه ، تقليد صرف از تجربه‌هاي پيشينيان و تكرار آن نيست . شعر حاجي حبيب ، نوعي روايت شخصي از مفاهيم عرفاني شكل گرفته كه به نظر مي‌رسد حاصل تجربه خود شاعر است ؛ اگرچه موضوع ، ابداع او نيست و ريشه در همان عرفان محي‌الديني دارد كه در ادب مسبوق به سابقه است .

نويسندگان كتاب حبيب خراسان در بررسي شعر و انديشه وي بيان مي‌كنند كه با دقت در سروده‌هاي حبيب شوريده خراسان ، مي‌توان در سير دنياي سرشار از دست‌افشاني‌ها و بي‌خودي‌هايش تك‌فريم‌هايي را برگزيد و در قاب‌هايي مجزا به تماشا نشست ، گاه اين لحظه‌ها حاصل غافلگيري و حيرت خود اوست ؛ شهودي كه او را به حقيقتي متناقض‌نما مي‌رساند . از ديدگاه ساعد باقري و سهيل محمودي از ديگر ويژگي‌هاي بارز شعر حبيب خراساني درآميختگي نوع مفاخره‌هاي عرفاني با حس و حالي قلندرانه است . اين دو فضا دلپذير و جذاب در شعر حبيب با هم نسبتي كامل‌كننده دارند . از سويي ديگر شاعر به تجربه‌هايي در علم‌النفس و معرفت شان انساني رسيده كه اين شناخت فراتر از آن چيزي است كه در متون فلسفي و يا كتاب‌هاي متاخر نظريه‌پردازي اهل تصوف آمده است . شرح مقام فقر و فنا كه با عجز آدمي ظهور پيدا مي‌كند ، يكي از دست‌مايه‌هاي شعر عرفاني – صوفيانه و همين طور شعر حاجي ميرزا حبيب است .

ساعد باقري و سهيل محمودي در پايان مقدمه خود اظهار مي‌كنند كه حبيب ، سخن نو و تازه‌اي شايد نگويد ،‌ اما لحن و لهجه شعرش و نحوه بيان و اظهارش ، به شيوه تجربه شده خود اوست . هيجان و لذتي كه از خواندن شعرهاي حاجي ميرزا حبيب خراساني به خواننده علاقه‌مند و صاحب ذوق دست مي‌دهد بي‌گمان برآمده از تجربه‌هاي شخصي و شهود فردي شاعر است .

در غزل « سرگردان » از حاج ميرزا حبيب خراساني مي‌خوانيم كه :

خداوندا ! عجب شوريده‌راييم

چنين بي‌دانش و بيدل چراييم

يكي پوييده ره مسجد ، يكي دير

از اين سو رانده ، زآن سو مانده ماييم

نه راه خلق پويان ، ني ره حق

نمي‌دانم در اين عالم ،  كه راييم ؟

حقير و ناتوان و زار و بي‌بار

اسير و دردمند و بي‌نواييم

به سوي درگهت راهي نداريم

جز اين ره كه تو شاهي ،‌ ما گداييم

حبيب خراسان / گزيده شعر حاجي ميرزا حبيب خراساني ( صدسال شعر فارسي ) / 14 با پژوهش و گزينش ساعد باقري و سهيل محمودي در چاپ اول خود با تيراژ 3000 نسخه و با قيمت 25000 ريال توسط شركت سهامي كتابهاي جيبي وابسته به موسسه انتشارات اميركبير انتشار يافته است .

 

کتاب یا دوست خاموش:

نوشته شده توسط 21ام آبان, 1390

24آبان روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد  .

1. دوست اگر بی­فایده باشد، از دوستی چه فایده؟ کتابی هم که تنها دکور خانه و زینت طاقچه باشد، به آن دوست می­ماند.

2. در دوست، مهم فکر و اخلاق اوست نه لباس و ظاهرش. کتاب خوب هم بستگی به محتوا و مطلب آن دارد، نه جلد و نوع کاغذ.

3. انسان ِ بی­مطالعه، مانند فرد بدون دوست است.

4. انسان ِ دوست از دست داده مثل مطالعه بدون یادداشت است.

5. شناخت دوست از دشمن لازم است. تشخیص کتاب­های خوب و بد و مفید و مضرّ نیز ضروری است.

6. دوست مفید، کوچک و بزرگ ندارد. کتاب آموزنده نیز جیبی و وزیری و قطع کوچک و بزرگ ندارد.

 

پی نوشت:

جواد محدثی، روش­ها، نشر معروف، 1373، چ 2، فصل «سروش مطالعه»


  •