« برگزاری مراسم سوگواری به مناسبت وفات حضرت معصومه(س)توصیه ها و وصایای آیت الله سیدعلی قاضی (ره) »

این زن مظلومه نسبتی با «تام جی اندرسون»ندارد

نوشته شده توسط 13ام اسفند, 1390

آهای مردم؛ این زن را که می بینید! همسر مردی است؛ که سال ها در جبهه جنگیده؛ چندین بار مجروح شده؛ تیر خورده، ترکش، شیمیائی شده؛ چهل و پنج درصد هم جانبازی داشت….

 

این زن غیرتمند؛ «بی بی بیدرنامنی» داغ های دیگری هم دیده است. پسرانش بیماری خونی گرفته اند، یک جوان 21 ساله اش مقابل چشم بی بی و شوهرش پرپر شد.

جوان دیگر بی بی الان 23 ساله افتاده در بستر مرگ…

بی بی نیز خودش، از هنگامی که مردش از جنگ شیمیائی شده برگشت، یک مرتبه دچار عارضه تنفسی شد. و غنیمت جنگی سهم خانه بی بی دردی بیکرانه شد، اندوه شد، غم و غصه و گریه شد….

حالا بی بی همه جا یک اسپری تنفسی همراهش دارد، یادش بخیر، آن روزها که شوهرش زنده بود. یک پاف بی بی می زد، دو پاف مردش، یک پاف پسرش، یک پاف هم سهم دیگر پسرش تا زنده بود.

این سهم جنگ است، در خانه غمزده بی بی، ال سی دی چند میلیونی نیست، دیش ماهواره نیست. سفره خانه بی بی، اسپری تنفسی و کپسول اکسیژن و قرص اعصاب روان و داروهای شیمیائی و… رنج است.

دردی بیکرانه پیچیده برکرانه دل زن غیرتمند ایرانی، بی بی بیدرنامنی….

بچه های بی بی آقا زاده نبودند، جاسوس نبودند، مفت خور نبودند. دزد نبودند، قهرمان زاده اند،

جنس شان پاک پاک بود. خدائی خدائی اند…..

سهم بچه های بی بی سفر به دوبی نیست، عروس کره ائی نیست، هتل گلوریا نیست.

اتاق های کهنه بی بی تخت و کپسول اکسیژن و داروهای ضد افسردگی…

و رنجی است جانسوز بر شانه های بی بی…. 

یک برادر بی بی هم شهید شده «بسیجی شهید علیجان بیدرنامنی»…

بی بی دیگر گریه نمی کند؛ فرو ریخته، مثل دیواری آوار می شده روی دلش.

زیر پلک های کم خواب و رنج گرفته اش.

در گودی کبودی چشم هایش..

اشک هایش، خنجری بر دل آوار گرفته اش از درد می نشیند.

همسر صبور و فداکار جانباز شیمیائی چهل و پنج درصد عسگر خطیر نامنی



تصاویر جانباز شیمیائی عسگر خطیر نامنی

همسر جانباز و خواهر شهید: علیجان بیدرنامنی

اتاق تنهائی بی بی، وقتی قهرمان دلش را زیر اکسیژن می خوابید.

 پدر جانباز اینجا های های گریه می کند.

نظر از: الزهراء(سلام الله علیها) [عضو] 

سلام
مطلب جالبی بود ممنون
همه ما مدیون شهدا و خانواده هاشون هستیم.

1390/12/13 @ 12:10


فرم در حال بارگذاری ...


  •