« چادر حضرت زهرا(س)اعمال مشترک ماه شعبان »

نطق و نوشتن

نوشته شده توسط 26ام خرداد, 1392

نطق و نوشتن

امام صادق:
اى مفضل! بنگر كه چگونه خداوند )تقدست اسمائه( به آدمى نعمت نطق عطا كرد و او مى تواند با اين نيرو آنچه را كه در نهان و قلب دارد باز گويد و انديشه اش را بيان نمايد و از درون مردم آگاه شود؟
اگر اين توان نطق در او نبود، هر آينه به يك حيوان چهارپا مى مانست كه نتواند ديگران را از درون و انديشه هاى خود آگاه سازد و نه از ما فى الضمير ديگران باخبر شود.
قدرت كتابت و نوشتن نيز اينگونه (با اهميت و) مخصوص انسان است. با نوشتن، اخبار گذشتگان براى حاضران و اخبار حاضران براى آيندگان حفظ و منتقل مى شود.
با نوشتن ، دانشها و علوم و آداب مختلف در قالب نوشته ها و كتابها جاودان و ماندگار مى مانند.
با نوشتن ، حساب و كتاب و روابط بين انسانها در معاملات ثبت مى شود.
اگر نوشتن نبود، اخبار و حوادث روزگاران نابود و منقطع مى گشت، خبرى از غايبان به ميهنشان نمى رسيد،


دانشها مندرس و محو مى شد،
آداب (و فرهنگها) از ميان مى رفت،
در كار، زندگى و معاملات مردم نارسايى و دشوارى پديد مى آمد،
مردم نمى توانستند كه براى حفظ دين و عمل به شريعت به احكام نوشته شده و روايات نقل شده كه آنها را نمى دانند بنگرند.
ممكن است پندارت چنين باشد كه اين نيروى نطق در سرشت و آفرينش ‍ انسان نيست بلكه او با كياست و چاره جويى آن را مى يابد. سخن گفتن نيز اينگونه است . خود مردم اين الفاظ و كلمات را در ميان خود اصطلاح كرده اند و در ميانشان جارى است؛ از اين رو هر امتى و ملتى زبان و كلماتى متفاوت با زبان و كلمات ديگر امتها دارد. در نتيجه يكى به عربى، ديگرى به سريانى، كسى به عبرى و يكى به رومى و… مى نويسد. اين لغتها و زبانها در ميان اقوام منتشر است و خود آنان آنها را وضع نموده اند.
در پاسخ پندار اين مدعى بايد گفته شود:
اگر چه انسان، خود با كياست و چاره جويى به اين دو مى رسد ولى بايد انديشيد كه ابزار اين امور چيست ؟ جز آن است كه خداوند جل و علا در آفرينش و طبيعت او ابزار نطق و نوشتن را به وديعت نهاد؟ بى ترديد اگر زبانى مناسب براى سخن گويى و انديشه و ذهنى براى درك اشياء و معانى نداشت ، هيچ گاه قادر به سخن گفتن نبود. اگر كف دست و انگشتانى مناسب براى نوشتن نداشت ، هيچ گاه توان نوشتن چيزى در او نبود. اين حقيقت را در نگرش و تاءمل در حيواناتى درياب كه نه سخن مى گويند و نه مى نويسند؛ پس اصل و ريشه اين نعمتهاى سترگ ، آفرينش حكيمانه خداى جل و علا و تفضل او بر آفريدگان است. آن كه سپاس گويد پاداش ‍ مى گيرد و آن كه كفر و ناسپاسى ورزد بى ترديد خداى جل و علا از همه عالميان بى نياز است. [1]

پی نوشت :
سوره نمل ، آيه 40. رک: کتاب توحید مفضل ازامام صادق (ع)، نشر جمال، قم. توحيد مفضل (شگفتي هاي آفرينش)،مفضل بن عمرترجمه : نجفعلي ميرزايي

نظر از: مظلومی [عضو] 
مظلومی

تشكر از مطالب بسيار خواندني . موفق باشيد

1392/03/26 @ 13:16


فرم در حال بارگذاری ...


  •