« نشست سیاسی | علل خرید و فروش آرا و راکار مهم » |
لیست خرید امام صادق(علیه السلام)
نوشته شده توسط12059m 9ام اسفند, 1390در صفحه 326 کتاب رجال کشّی که از مهمترین منابع رجالی ماست، آمده که :
أنّ عدّتاً مِن اهل الکوفة کَتَبوا إلی الصّادق علیه السلام فقالوا انّ المُفضّل یجالس الشّتار و اصحابَ الحَمام.
عدهای نامه نوشتند به امام صادق(ع) و گفتند که مفضل با لات و لوتها و کفتربازها میچرخد.
شما نامهای به مفضل بنویس تا خودش را جمع و جور کند.
بالاخره برای تیپ علما و اصحاب شما این جریان خوب نیست.
حضرت نامه نوشتند و سرش را هم مهر و موم کردند و گفتند این را به دست مفضل برسانید.
امام نامه را به دست یک سری از بزرگان اصحاب دادند تا به مفضل برسانند.
آنها میروند کوفه نامه را میدهند به مفضل.
او نیز نامه امام را باز میکند و جلوی بقیه شروع میکند به خواندن.
امام فرموده بودند بسم الله الرّحمن الرّحیم، این لیست خرید من است. بخر و بیاور.
اینها تعجب میکنند که این چه نامهایست. صورت مسئله چه بود و این نامه چیست. نامه را میچرخانند
دارَ الکتاب إلی الکُل.
همه میبینند که لیست خرید است.
و لم یذکُر قلیلاً و لاکثیراً بِما قالوا فیه.
امام چیزی از بحثی که مفضل با کفتربازها میچرخد نیاورده است.
مفضل به اینها میگوید به هر حال امام لیست خرید داده چه کار میکنید؟(کمک می کنید تا تهیه کنیم؟)
میگویند که خوب این پول زیادی میخواهد.
هذا مالُ العَظیم حتی ننظر و نجمع و نَحمِل الیک و لم نُدرک الا نراک بعد نَنظُر فی ذلک.
خلاصه اینکه ما اول باید برویم یک سری کمیسیونهای اقتصادی تشکیل دهیم و مطلب را بررسی کنیم.
جلساتی با هم میگذاریم و نتیجه جلسات را به تو میگوییم.
بعداً بررسی میکنیم که این صورت خرید امام را چه طور بخریم.
میگویند میرویم مدینه یک سری جلساتی میگذاریم و میآییم. این را میگویند و میروند.
و أرادوا الانصراف
همین که میخواهند بروند مفضل میگوید : نه! ناهار را باشید و بعد بروید.
فَحَبسهم لغذائِه و وجّه المفضل الی اصحابه الذین سَعَوا بهم.
بعد مفضل میرود همان قومی که به آنها سعایت شد،
همان کفتربازها را میآورد،
فجائوا فقرأ علیهم کتابَ ابیعبدالله علیه السلام.
برای آنها نامه امام را میخواند و میگوید امام نامه نوشته است
این نامه امامتان است، چه کار میکنید؟
میروند و هنوز غذای آن مهمانها تمام نشده برمیگردند و پولها را جلوی مفضل و اینها میریزند.
قبلَ أن یَفرُقَ هولاءِ من الغذات. فقال لهم المفضل تأمرونی ان اطرُدَ هولاء مِن عندی؟
مفضل می گوید :
شما میگویید من اینها را از دور خودم برانم!!!؟
تَظُنون ان الله تعالی یحتاج الی صلاتِکم و صومِکم.
گمانتان بر این است که خدا محتاج نماز و روزه شماست؟
کار امام را راه بیندازید.
أنّ عدّتاً مِن اهل الکوفة کَتَبوا إلی الصّادق علیه السلام فقالوا انّ المُفضّل یجالس الشّتار و اصحابَ الحَمام.
عدهای نامه نوشتند به امام صادق(ع) و گفتند که مفضل با لات و لوتها و کفتربازها میچرخد.
شما نامهای به مفضل بنویس تا خودش را جمع و جور کند.
بالاخره برای تیپ علما و اصحاب شما این جریان خوب نیست.
حضرت نامه نوشتند و سرش را هم مهر و موم کردند و گفتند این را به دست مفضل برسانید.
امام نامه را به دست یک سری از بزرگان اصحاب دادند تا به مفضل برسانند.
آنها میروند کوفه نامه را میدهند به مفضل.
او نیز نامه امام را باز میکند و جلوی بقیه شروع میکند به خواندن.
امام فرموده بودند بسم الله الرّحمن الرّحیم، این لیست خرید من است. بخر و بیاور.
اینها تعجب میکنند که این چه نامهایست. صورت مسئله چه بود و این نامه چیست. نامه را میچرخانند
دارَ الکتاب إلی الکُل.
همه میبینند که لیست خرید است.
و لم یذکُر قلیلاً و لاکثیراً بِما قالوا فیه.
امام چیزی از بحثی که مفضل با کفتربازها میچرخد نیاورده است.
مفضل به اینها میگوید به هر حال امام لیست خرید داده چه کار میکنید؟(کمک می کنید تا تهیه کنیم؟)
میگویند که خوب این پول زیادی میخواهد.
هذا مالُ العَظیم حتی ننظر و نجمع و نَحمِل الیک و لم نُدرک الا نراک بعد نَنظُر فی ذلک.
خلاصه اینکه ما اول باید برویم یک سری کمیسیونهای اقتصادی تشکیل دهیم و مطلب را بررسی کنیم.
جلساتی با هم میگذاریم و نتیجه جلسات را به تو میگوییم.
بعداً بررسی میکنیم که این صورت خرید امام را چه طور بخریم.
میگویند میرویم مدینه یک سری جلساتی میگذاریم و میآییم. این را میگویند و میروند.
و أرادوا الانصراف
همین که میخواهند بروند مفضل میگوید : نه! ناهار را باشید و بعد بروید.
فَحَبسهم لغذائِه و وجّه المفضل الی اصحابه الذین سَعَوا بهم.
بعد مفضل میرود همان قومی که به آنها سعایت شد،
همان کفتربازها را میآورد،
فجائوا فقرأ علیهم کتابَ ابیعبدالله علیه السلام.
برای آنها نامه امام را میخواند و میگوید امام نامه نوشته است
این نامه امامتان است، چه کار میکنید؟
میروند و هنوز غذای آن مهمانها تمام نشده برمیگردند و پولها را جلوی مفضل و اینها میریزند.
قبلَ أن یَفرُقَ هولاءِ من الغذات. فقال لهم المفضل تأمرونی ان اطرُدَ هولاء مِن عندی؟
مفضل می گوید :
شما میگویید من اینها را از دور خودم برانم!!!؟
تَظُنون ان الله تعالی یحتاج الی صلاتِکم و صومِکم.
گمانتان بر این است که خدا محتاج نماز و روزه شماست؟
کار امام را راه بیندازید.
ببخشید فاضل آباد در چه استانی است ؟
********************************************
سلام علیکم
فاضل آباد واقع در استان همیشه سرسبز گلستان می باشد. خوشحال می شویم به شهر ما بیایید و از مناظر زیبا و دلنشین استان ما بهره ببرید.
1390/12/10 @ 08:40
بسیار عالی و زیبا بود
1390/12/09 @ 13:26
فرم در حال بارگذاری ...